کتاب جدایی معنوی
معرفی کتاب جدایی معنوی
کتاب جدایی معنوی نوشتهٔ دبی فورد و ترجمهٔ آذین نوذری است و انتشارات عطر کاج آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب متوجه میشویم چگونه پس از جدایی میتوانیم دوباره روی پاهای خود بایستیم وقتی دنیا در زیر پاهای ما فروریخته است؟
درباره کتاب جدایی معنوی
اینکه ازدواج و ورود به دنیای زندگی مشترک تغییردهندۀ سبک زندگی بوده و مرحلهای حائز اهمیت در زندگی هر فرد بهشمار میرود، بر هیچکس پوشیده نیست. تأثیر طلاق و خروج از زندگی مشترک نیز اگر بیش از این میزان نباشد، کمتر هم نیست. جدایی و طلاق، از همان اولین لحظۀ خطور این فکر به ذهن تا سالها پس از وقوع و شاید حتی تا پایان عمر، با عواقبی همراه خواهد بود که در بسیاری از موارد زندگی شخص را برای همیشه دگرگون میسازد.
بحرانهای روحی و عاطفی، درگیریهای ذهنی، مسائل مالی پیشبینینشده، مشکلات ناشی از فشارهای زیستن پس از طلاق در اجتماع، چالشهای تکوالدگری و تربیت فرزند در صورت وجود و بسیاری از موارد دیگر، همه و همه، در ذهن بسیاری از افراد از طلاق یک گرۀ کور و دشواری لاینحل میسازند که گاه آنها را مجبور به ادامۀ یک زندگی خفتبار میکند تا مبادا با دنیای پس از طلاق مواجه گردند و برای عدهای دیگر نیز که سرانجام شهامت طلاق را پیدا میکنند و شاید هم چون چارهای جز طلاق نمییابند به آن تن میدهند، این مشکلات آنقدر بزرگ و دشوار بهنظر میرسند که پس از طلاق، هرگز قادر به شروع یک زندگی خوب و باشکوه و یا حتی عادی نخواهند بود.
در کتاب جدایی معنوی که با قلم گرم و کلام شیرین و صمیمی دبی فورد و بر پایۀ تجارب شخصی او از طلاق نگاشته شده است، بهخوبی با مسائل و مشکلات رویاروی افرادی که از شریک زندگی خود جدا شدهاند، آشنا میشویم. سپس در پی راهحلهایی میگردیم تا این افراد زندگی دشوار و روزگار تلخ پس از جدایی را بر خود هموار ساخته و برای ساختن یک زندگی هر چه بهتر تلاش کنند.
در این کتاب میآموزیم که جدایی و طلاق، بهمنزلۀ پایان دنیا نیست. شما میتوانید از شریک زندگی خود جدا شوید و در عین حال، رابطهای کاملاً محترمانه و سرشار از دوستی داشته باشید که به ارتقای زندگی و شخصیت هر دوی شما کمک کند و اگر پای فرزندی نیز در این میان است، آسیبهای ناشی از طلاق والدین را برای او به حداقل برسانید.
خواندن کتاب جدایی معنوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر در شرف طلاق و جدایی هستید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب جدایی معنوی
«قانون مسئولیت از ما حمایت میکند تا بهترین شریک زندگی خود را برای آموختن کاملترین درسها بشناسیم و انتخاب کنیم. کشف شباهتهایی که میان ما و همسرمان وجود دارد و به زبان آوردن آنها، اطلاعاتی ارزشمند در اختیار ما قرار میدهد که برای بهبودمان حیاتی است. تنها با درککردن و یگانهشدن با تمامی جنبههای وجودیمان است که میتوانیم برای همسر خود صلح و آرامش به ارمغان آوریم و مسئولیت کامل زندگیمان را بر عهده بگیریم.
مادامی که در جریان طلاق قرار داریم، انرژی شگرفی را صرف یافتن تفاوتهای خود و همسرمان میکنیم تا بتوانیم از خودانگارهمان حمایت کنیم. رادار درونی ما، مدام تمام راههایی را ردیابی میکند که ما را متفاوت یا یا برتر از کسی نشان میدهد که احساسات و امنیت جسمانیمان را تهدید کرده است. ما انگشت سرزنش خود را برای تبرئهٔ خود به سوی همسرمان، کسی که روزی عاشقش بودیم، نشانه میرویم. حتی ممکن است خود را قانع کنیم که هیچ وجه اشتراکی با ویژگیهای غیرقابلتحملی که در او یافتهایم، نداریم.
اگر میخواهیم مسئولیت طلاق غمانگیزمان را به سهم خود بپذیریم، باید به تأیید شباهتهای میان خود و همسرمان بپردازیم. در گیر و دار طلاق، در آن هنگام که عهد و پیمان خود را با همسرمان شکستهایم، کاملاً طبیعی است که تنها بر تفاوتها متمرکز شویم.
وقتی من و دان تازه از هم جدا شده بودیم، مطمئن بودم که ما دو شخصیت کاملاً متفاوت هستیم. در آن زمان، معتقد بودم که من نیمهٔ درست و کامل و دان، نیمهٔ ناآگاه و نادرست پیوند ما است. وقتی عمیقتر نگاه کردم، دریافتم که ما همواره کسی را انتخاب میکنیم که همان آسیبها و زخمهای ما را دارد؛ اما بخشی از وجود من، این قسمت از اطلاعات را منکر میشد. میدانستم که باید آن جنبهٔ ناسالم و ناآگاه خود را بیابم، اما تنها چیزی که میتوانستم ببینم، نقایص دان بود.
هفتهها سعی کردم با چشمانی کاملاً باز به زندگی خود بنگرم، تا اینکه یک روز درحالیکه انگشتم را بهسوی دان گرفته بودم و او را بهخاطر دردهایم سرزنش میکردم، متوجه شدم که فقط جنبههای ناآگاه و ناسالم من هستند که بهخاطر احساسات خودم، دیگران را سرزنش میکنند. دیدم از روزی که همسر دان شدهام، او را بهخاطر شرایطم سرزنش کردهام؛ درحالیکه این رفتار، یک توجیه عالی بود و چنین تفسیری که نیمهٔ ناجور این رابطه را دان تشکیل میداد، فقط یک دروغ بود. زندگی با دروغ هم احساس مرا بهبود نبخشید و همواره در این دام گرفتار بودم که به دان برچسب "آدم بد" و به خودم برچسب "آدم خوب" بزنم.»
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه