کتاب چکیده رمان شیشه گرها
معرفی کتاب چکیده رمان شیشه گرها
کتاب چکیده رمان شیشه گرها نوشتهٔ دافنه دوموریه و ترجمهٔ زکیه هدایتی است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چکیده رمان شیشه گرها
این روزها کتابهایی در سطح دنیا متداول شده که بسیار کوتاه هستند، شاید بشود اسمشان را گذاشت: کتابک، خواندنیهای کوتاه یا کتابچه. از قضا این «خواندنیهای کوتاه» بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند. دلیلش ساده است. مردم دیگر وقت و حوصلهٔ سابق را برای خواندن کتابهای قطور و طولانی ندارند.
این چکیدهها به دست یک نویسندهٔ انگلیسیزبان به شیوهٔ دقیق و علمی نوشته شده و هدفش ایجاد انگیزه به مطالعهٔ ادبیات کلاسیک است.
پس دیگر نیازی نیست برای مطالعهٔ رمانهای محبوب خود، کتابهایی قطور تهیه کنید؛ «نوولا» چکیدههایی مفید و دقیق از رمانها برای شما فراهم آورده تا اگر به رمانی خاص علاقه داشتید، به مطالعهٔ نسخهٔ کامل آن هم بپردازید و از خواندن ادبیات کلاسیک لذت بیشتری ببرید.
«چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، کتابی برای معرفی رمانهای برگزیده است، از «دل تاریکی» اثر کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر لئو تولستوی.
داستان کتاب چکیده رمان شیشه گرها از این قرار است: خانم سوفی دووال (متولد در خانواده بوسون) زنی هشتادساله که گیس سفید خانواده دووال است، نامهای از طرف دختر متأهل پنجاه ساله خود، زویی روزیو که در پاریس زندگی میکند، دریافت کرد. زویی در نامه نوشته بود با فردی به نام لویی ماتورین بوسون ملاقات کرده است، او ادعا کرده بود پدرش آقای روبرت ماتورین بوسون شیشهگر ماهری بود که در حکاکی بر بلور تخصص داشت و در سنت کلود، کارگاه ریختهگری سلطنتی کار میکرد. لویی به او گفته بود، هنگامی که پنج سال داشت پدرش را از دست داد و تمام بستگان او را در سالهای اولیه عصر وحشت و انقلاب کبیر فرانسه قتل عام کرده بودند... .
خواندن کتاب چکیده رمان شیشه گرها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران چکیده رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چکیده رمان شیشه گرها
«معلوم شد که روبرت ماتورین بوسون برادر خانم سوفی بود. بنابراین خانم سوفی به پاریس رفت تا با لویی ماتورین ملاقات کند و مطمئن شود که او پسر برادرش، روبرت است؛ البته خانم سوفی پیشتر مطمئن بود که لویی برادرزاده او است. لویی تصور میکرد به خاطر اینکه از نوادگان اشراف فرانسوی بود او را به انگلستان فرستادهاند؛ سوفی احساس میکرد از نظر اخلاقی موظف است حقیقت را درباره پدر لویی به او بگوید: او متقلبی اصلاحناپذیر بود؛ در حقیقت لویی از سوفی درخواست کرد تا تمام داستان زندگی خانوادهاش را بدون کم و کاست برای او بازگو کند. سوفی پیش از آنکه از پاریس به خانه خود بازگردد، جام بلوری که در کارگاه ریختهگری لابی پییِر ساخته شده بود و عمویش میشل لابی حکاکیهای روی آن را انجام داده بود به لویی هدیه میدهد. سپس تاریخچه خانواده خود را به محض بازگشت به خانه مینویسد.
مگدالن لابی، مادر سوفی که با خانواده خود در سنت کریستوفر زندگی میکرد، در سال ۱۷۴۷ و در بیست و دو سالگی با معشوق دوران کودکی خود ماتورین بوسون که بیستوشش سال داشت ازدواج کرد. ماتورین استاد شیشهگری بود و برای روبرت بروساد صاحب کارگاه شیشهگری لا برولنری در یک روستا کار میکرد. آنها در سنت کریستوفر ازدواج کردند و بیدرنگ به لا برولنری رفتند. مگدالن نسبت به کسب و کار کنجکاو است و اغلب به خاطر دوستی و معاشرت با کارگران و خانوادههای آنها به دردسر میافتد. ماتورین در سال ۱۷۴۹ یک کارگاه شیشهگری در نزدیکی روستای شرینگی و املاک مارکی دِ شاربون اجاره میکند و مدیریت آن را نیز به عهده میگیرد. مگدالن و ماتورین در مزرعهٔ کشاورزی به نام لا موریه در نزدیکی کارگاه شیشهگری زندگی میکنند. مگدالن به حسابها رسیدگی میکند، با بازرگانان در ارتباط است و به امور مزرعه نیز رسیدگی میکند. سه پسر بزرگ آنها در همین مزرعه به دنیا آمدند، روبرت در ۱۷۴۹، پییِر در ۱۷۵۲ و میشل در ۱۷۵۶. کارگاه شیشهگری با مدیریت ماتورین رونق مییابد.»
حجم
۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
حجم
۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه