کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان
معرفی کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان
کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان نوشتهٔ ابوالقاسم فردوسی و حاصل کوشش سید محمد دبیرسیاقی است. نشر قطره این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر جلد ۲۴ از مجموعهٔ «شاهنامهٔ فردوسی» است.
درباره کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان
شاهنامه بزرگترین کتاب نوشته شده به زبان پارسی است که در سراسر دنیا موردتوجه قرار گرفته و به بسیاری از زبانها ترجمه شده است. شاهنامه نخستینبار در سال ۶۰۱ خورشیدی، توسط «بنداری اصفهانی» به زبان عربی ترجمه شد و بعد از «ژول مل» به فرانسوی ترجمه کرد.
فردوسی، شاهنامه را زمانی سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود، او با سرودن شاهنامه از این آشفتگی و افزونی زبان جلوگیری کرد. فردوسی در کتاب شاهنامه بیشتر از کلمات پارسی استفاده کرده و تعداد واژههای عربی در شاهنامه بسیار کم و تنها ۸۶۵ واژه است. با اینکه شاهنامه، ترجمهای از چند نثر کهن مانند شاهنامۀ ابومنصوری است، فردوسی در زمانهای مناسب از واژگان عربی کمک میگرفت تا مردم سخنان او را بهآسانی متوجه شوند.
هرمزد چهارم شاهنشاه ایران و انیران بود. او پس از پدرش، خسرو انوشیروان برتخت نشست. در منابع ایرانی و اسلامی پس از سقوط ساسانیان، از او بهعنوان شاهنشاهی دادگر یاد شده است.
در دوران شاهنشاهی هرمز، تعداد زیادی از اشراف و موبدان به قتل رسیده و از قدرت آنان در صحنه سیاست ایرانشهر کاسته شد و از سوی دیگر با پشتیبانی او از دهقانان، باعث افزایش قدرت آنان شد. گفته شده که او در طول دوران شاهنشاهیاش در ایرانشهر در سفر بود تا به شخصاً از نزدیک به وضعیت مردم رسیدگی کند.
خواندن کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که علاقه به خواندن داستانهای حماسی با رنگ و بوی کهن دارند مناسب است.
درباره فردوسی
ابوالقاسم فردوسی طوسی، فردوسی در سال ۳۱۹ هجری شمسی، مصادف با ۳۲۹ هجری قمری و ۹۴۰ میلادی در روستای پاژ طوس به دنیا آمد. شاعر حماسهسرای ایرانی و سرایندۀ کتاب محبوب شاهنامه است. بعضی از منتقدان فردوسی را بزرگترین سرایندۀ پارسیگو دانستهاند. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.
فردوسی از قدیمیترین شاعران ایران است. این شاعر بزرگ با به نظم در آوردن حماسههای پهلوانان ایرانی، از میان داستانهای کهن ایران، اثری جاودانه در ادبیات ما خلق کرده است. شاهنامه فردوسی برگ زرینی از ادبیات ایرانزمین در طول سالها بوده اگر در جهان سخنی از ادبیات و فرهنگ ایران شنیده میشود، بیشک فردوسی یکی از دلایل آن به شمار میرود.
فردوسی دوران نوجوانی و جوانی را صرف مطالعه تاریخ و بهدستآوردن علم کند. فردوسی هرچه بیشتر در تاریخ ایران پیش میرفت و مطالعه میکرد، به داستانها و افسانههای کهن ایرانی بیشتر علاقهمند میشد؛ تا جایی که تصمیم به نوشتن مجموعهای عظیم از داستانهای اساطیری ایرانیان گرفت. دوران کودکی فردوسی با دوران پادشاهی سامانیان همزمان بود و پادشاهان سامانی به ادبیات ایران علاقه بسیار داشتند.
به نظم در آوردن کتاب فردوسی، شاهنامه، در حدود ۳۰ سال به طول انجامید و در این ۳۰ سال تمام زمان خود را در راه تحقیق و نوشتن این کتاب صرف میکرد. فردوسی مقدار زیادی از ثروتش را در راه نوشتن شاهنامه و گذران زندگی، از دست رفت.
بنا به روایتهای مختلف، فردوسی بین سالهای ۳۷۰ یا ۳۷۱ هجری قمری، به نظم در آوردن شاهنامه را شروع کرده است؛ البته با منی تامل و تحقیق در زندگی فردوسی میتوان نتیجه گرفت، فردوسی از همان سالهای آغاز جوانی شعر میسروده و به این کار علاقه داشته است.
در طول سالهای بعد، پس از تمامشدن ثروت فردوسی، چند نفر از بزرگان خراسان، فردوسی را برای به پایان رساندن کتابش یاری کردند؛ اما پس از دوره سامانیان، غزنویان از فردوسی حمایت نکردند.
با وجود حمایت علاقهمندان تاریخ و ادبیات کهن در خراسان، فردوسی مورد بیمهری زیادی قرار گرفت و در سالهای پایانی عمرش مهجور ماند. یکی از دلیل این مسئله شیعه بودن فردوسی است. برای مسلمانان خراسان قبول شیعیان در زمان حیات فردوسی دشوار بود و به همین جهت او را از خود میراندند.
برای زمان مرگ فردوسی نیز روایت دقیقی وجود ندارد. بر طبق روایتهای مختلف، فردوسی حوالی سال ۳۹۷ هجری خورشیدی یا ۴۱۱ هجری قمری، جان سپرده است. میتوان از اطلاعات موجود نتیجه گرفت که فردوسی در حدود ۸۰ سال عمر کرده است.
برای فردوسی بزرگداشتهایی گرفته شده که از جمله آنها هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ش بوده و همچنین آثار هنری متعددی از جمله فیلم سینمایی فردوسی درباره زندگی او ساخته شده است.
بخشی از کتاب پادشاهی هرمزد پسر انوشیروان
«چون ده سال از پادشاهی هرمزد گذشت دشمنان از هر سوی به ایران روی آوردند. ساوهشاه خاقان ترک از راه هرات با لشکر انبوه و پیلان جنگی به ایران تاخت و تا لب مرورود پیش آمد و نامهای به هرمز نوشت که راه را برای عبور لشکریانش تا سوی روم گشاده دارد و خواربار برای سپاهیان و اسبان او آماده سازد. قیصر روم نیز از سوی دیگر با صد هزار سوار هجوم آورد و شهرهایی را که نوشیروان از ایشان گرفته بود همه را دیگربار زیر فرمان گرفت. سپاهی نیز از راه خزر به فرماندهی مردی دلاور پیش آمد و از ارمینیه تا اردبیل را در تصرف آورد. از دشت عربستان نیز لشکریان بسیار به سرکردگی عباس و عمرو به تاراج و غارت آبادیها پرداختند و به داخل ایران سرازیر شدند و تا فرات پیشروی کردند. این اخبار هرمزد را نگران و پریشان ساخت. با بزرگان و سرداران به مشورت نشست، مشاوران گفتند خردمندان آگاه و دبیران باتدبیر خود را کشتی حال بر توست که در دفعِ دشمنان خود چارهای بیندیشی. موبدی که سمتِ وزیری داشت گفت سپاه خزر برای غارت آمدهاند، و غنائمی به چنگ آوردهاند اگر سپاهی به مقابله آنان رود، آنان برای حفظ غنائمِ به دست آورده مقاومت نخواهند کرد و باز پس خواهند نشست. با رومیان نیز به مدارا و مذاکره میپردازیم و اعراب مهاجم را نیز باز پس مینشانیم، دشمن اصلی ساوهشاه است که قسمتی از کشور را نیز در تصرف آورده و نیرومند است، باید برای مقابله با او به جمعآوری لشکریان پرداخت. پس به دستور شاه، فهرست لشکریان را نزد او آوردند و فرماندهان به جمعآوری آنان پرداختند، صدهزار سپاهی آماده نبرد شدند. وزیر گفت با این سپاهیان میتوان برابر ساوهشاه رفت با این شرط که راه مردمی و راستی پیشگیری و به نوازش زیردستان بپردازی. هرمزد پاسخ داد که با رومیان صلح میکنم و شهرها که نوشیروان گرفته بود به آنان بازمیگردانم و از او میخواهم که از هجوم به داخل ایران چشم پوشد و بدینگونه قیصر را به صلح بازگردانید. سپاهیانی را نیز به مرز خزر فرستاد و مهاجمان با برداشتن غنائم عقب نشستند و بسیاری از آنان کشته شدند و آن بخش کشور از دشمن پاک گردید. اعراب نیز که این اخبار را شنیدند به جایگاه خود بازگشتند، این اخبار شاه را شادمان ساخت و مصمم به جنگ با ساوهشاه شد.»
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه