کتاب قایق راندن به اقیانوس
۳٫۵
(۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب قایق راندن به اقیانوس
«قایق راندن به اقیانوس» گزارش سفر مقام معظم رهبری به استان یزد، به قلم مظفر سالاری(-۱۳۴۱) است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«به او گفته بودند: «لباس شخصی» باشد بهتر است. گفته بودند اگر با عبا و قبا و عمامه در برنامه شرکت کند اذیت میشود. این را آقای عظیمی گفته بود. موقع گفتن این حرف به چهرهاش حالتی عذرخواهانه داده بود؛ البته شیخ امیر با لباس شخصی چرخیدن عادت داشت. دوگانهسوز و دوزیست بود و فقط هنگام رفتن به مسجد عبا و قبا میپوشید و عمامه میگذاشت. او منبری حرفهای نبود که مجبور باشد همۀ روز و تا پاسی از شب غرق در لباس به هر گوشۀ شهر سر بزند و ناگزیر همه او را بشناسند. جلوی ماشینش، سمت شاگرد، پایین پا، کارتنی کوچک گذاشته بود. عمامهاش را طاقباز کف کارتن میگذاشت. عبایش را تا میکرد و روی عمامه قرار میداد. نیمه دیگر کارتن سهم قبا بود. بعد روی آنها پارچهای آبی با گلهای سفید میکشید. ظهرها وقتی برای نماز لباس میپوشید، اگر ماشین را در آفتاب رها میکرد، پارچه گلدار را روی فرمان میانداخت. هرازگاهی هم که روزهای جمعه به روستای خانمش میرفتند تا نان تنوری بپزند و به باغ سری بزنند، کارتن لباس را صندوق عقب میگذاشت تا میان دست و پا نباشد.
کنار سفره نشست. بیاشتها بود. نم دهانش خشکیده بود. لعابی مانند لعاب بهدانه زبانش را به کام میچسباند. فرو بردن آب دهان به گلویی که چون لوله بخاری خشک شده بود، سخت بود. احساس سرما میکرد و همچون زکامیها، لرزشی ناپیدا در درونش موج میانداخت. همسرش یکی از تخممرغها را پوست کند و در پودر مرزنگوش غلتاند. چهار قاچ کرد و نمک زد. بوی تخممرغ جوشیده به شیخ امیر احساس دل به هم خوردگی و کسالت داد. آرزو کرد کاش میتوانست برود ساعتی دراز بکشد و استراحت کند و بعد مانند مردم عادی برای استقبال راهی شود.»
رویای نیمهشب
مظفر سالاری
مثل بیروت بودزهرا اسعد بلنددوست
آه با شینمحمدکاظم مزینانی
چایت را من شیرین می کنمزهرا بلنددوست
به نام یونسعلی آرمین
دعبل و زلفامظفر سالاری
مرغ شَلبهناز ضرابیزاده
اوسنهی گوهرشادسعید تشکری
اسماعیلامیرحسین فردی
عصرهای کریسکان: خاطرات امیر سعیدزادهکیانوش گلزار راغب
وقتی دلیمحمدحسن شهسواری
شماس شامیمجید قیصری
گمشده در غبارفاطمه استکی
شب صورتیمظفر سالاری
آنک آن یتیم نظر کردهمحمدرضا سرشار
احضاریهعلی موذنی
گلستان یازدهم: خاطرات زهرا پناهیروا ، همسر سردار شهید علی چیتسازیانبهناز ضرابیزاده
نرگسرحیم مخدومی
حجم
۲۲۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۲۲۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
تشبیه ها و استعاره های زیاد خوندن کتاب رو سخت می کنه. تو در تو بودن داستان ها هم یه کم کار رو سخت می کنه. فکر می کردم قراره بیشتر با رهبری آشنا بشیم در حالی که اینطور نبود و بیشتر
متنش روان نیست. کتابهای با موضوع سفر رهبری خوندم و موضوع رو دوست داشتم. ولی این کتاب رو اصلا نتونستم ادامه بدم.
استفاده زیاد از آرایه های ادبی در متن ، باعث کم شدن کشش میشه. به حاشیه زیاد پرداخته شده و این خسته کننده کرده متن رو. من برام جذاب نبود که کتاب رو تا ته بخونم. ۶۰ درصدش رو که
قبل از خواندن کتاب نظرات رو دیدم و احساس کردم کتاب خوبی نباید باشد اما وقتی شروع به خواندن کردم از قلم نویسنده خوشم آمد و با علاقه به خواندن کتاب ادامه دادم. با قلمی زیبا سفر رهبر عزیزمان را به