کتاب از افلاطون تا ابن سینا
معرفی کتاب از افلاطون تا ابن سینا
کتاب از افلاطون تا ابن سینا نوشتهٔ جمیل صلیبا و ترجمهٔ فریدالدین رادمهر است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب از افلاطون تا ابن سینا
در کتاب از افلاطون تا ابن سینا به تأثیر افلاطون بر ابنسینا اشاره میشود و اینکه چرا ابنسینا مهمترین و اثرگذارترین فیلسوف اسلامی است.
کتاب با معرفی مکتب افلاطون و شاگردش، ارسطو آغاز میشود و با بیان مسیری ادامه مییابد که از طریق آن، آثار افلاطون و ارسطو به دست اندیشمندان مسلمان رسید. نخستین کسی که فایدٔ بسیار از این آثار برد، فارابی است که کوشید تا میان این دو هماهنگی برقرار کند. ابنسینا کوشید به مدد نظریات نوافلاطونیان نظامی جامع از طرح سعادت فردی و اجتماعی را به تصویر کشد.
کتاب دربارهٔ جمهوری افلاطون و مدینهٔ فاضلهٔ فارابی و نظریهٔ فیض و بقای نفس در اندیشهٔ ابنسینا به تفصیل بحث کرده است که به نوعی تفکر اشراقی در نظام فلسفی ابنسینا ختم میشود.
خواندن کتاب از افلاطون تا ابن سینا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفهٔ اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب از افلاطون تا ابن سینا
«موضوع این خطابهها را بحث در تاریخِ فلسفه از افلاطون تا ابنسینا قرار دادهام، ولی قصد ندارم مکتبِ افلاطون یا ابنسینا را به تفصیل شرح دهم و یا با شما به بررسی توالی مَکاتبِ فلسفی، از تأسیسِ آکادمی در قرن چهارم قبل از میلاد تا عصرِ شکوفایی فلسفهٔ اسلامی در قرن یازدهم میلادی، بپردازم، بلکه از این عنوان، منظور سادهتری دارم، و آن، بیانِ مسائلِ فکری عمومی کلیای که از افلاطون به فلسفهٔ اسلامی منتقل شده است که یا ناشی از تأثیری که از طریقِ ترجمهٔ کتُبِ او به زبانِ عربی حاصل آمده و یا از راهِ تفکّراتِ فلاسفهٔ اسکندرانی که در آن اَیام در شهرهای مجاور دریای مدیترانه، در عالم اسلامی رواج یافته است.
پیروی همهٔ فیلسوفان مسلمان از اندیشههای افلاطون تا آنجا مشهور است که شهرستانی در المِلَل و النَّحل گفته است: «فیلسوفان متأخّر اسلامی در جمیع مسائل بر مذهب ارسطو رفتهاند و تنها به او اقتدا کردهاند مگر در گفتارهای اندکی که افلاطون و سایر متقدّمان را منظور داشتهاند». من اکنون نمیخواهم ارتباط عمیقی را که میان فلسفهٔ اسلامی و فلسفهٔ مُعلّمِ اوّل، تبیین کنم زیرا این امر آن قدر واضح است که مُحتاج دلیل نیست، بلکه مایلم تا این «گفتارهای اندک» را توضیح دهم که شهرستانی نیز به آن اشاره کرده است و در آنها نیز روح افلاطونی را نشان دهم که تاثیرِ عَمیقی در ساحتِ فکرِ اسلامی داشته است.
حقّ آن است که فلسفهٔ اسلامی در یک دورهٔ طولانی، در میان آرای افلاطون و ارسطو نوسان داشت و در عین حال، از غیرِ یونانیان نیز بهرهٔ فراوانی برد و تا آنجا پیش رفت که همه را ترکیب کرد و وجوه بسیاری بر آنها افزود، ولی بعد از این دوره و در زمان ابنرشد به ارسطو پناه برد و با آن سازگاری یافت.
ابنرشد خود آگاه بود که فارابی و ابنسینا از طریق مشّاییون بسیار دور شدهاند و از اینرو آنها را مَلامت کرد و به اِصلاحِ خطاهای هر دو پرداخت تا جایی که فلسفه را بعد از اینکه پراکنده شده بود، به وحدت آورد. او دریافت که اگر این دوری ابنسینا و فارابی از فلاسفهٔ پیشین نمیبود، غزّالی هرگز نمیتوانست به رَدّ و اِنکار آنان در کتاب تهافت پردازد و با ردّ ابنسینا و فارابی، به این توهّم در آید که همهٔ فیلسوفان را ردّ کرده است.»
حجم
۱۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
حجم
۱۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه