کتاب برتری خفیف
معرفی کتاب برتری خفیف
کتاب برتری خفیف نوشتهٔ جف اولسون با ترجمهٔ شادبه بصیر در انتشارات اندیشه آگاه چاپ شده است. هدف این کتاب نشاندادن فلسفه برتری خفیف است. کتاب حاضر شیوهٔ اثرگذاری این فلسفه را توضیح میدهد، مثالهای متعددی را نقل میکند و نشان میدهد چگونه میتوانید این فلسفه را به بخش مرکزی نحوهٔ نگاهکردن به دنیا و چگونگی زیستن در زندگی روزمره تبدیل کنید.
درباره کتاب برتری خفیف
چیزهایی که شما را از شکست نجات میدهند و تا مرز بقا و موفقیت بالا میکشند اقداماتی ساده هستند. آنقدر ساده که در واقع، بهراحتی نادیده گرفته میشوند. نادیدهگرفتنشان به این دلیل بهشدت آسان است که وقتی به آنها مینگرید، بیاهمیت جلوه میکنند. آنها کارهای بزرگی نیستند که نیازمند زحمت فراوان باشند. قهرمانانه یا دراماتیک هم نیستند. بیشترشان کارهایی کوچکاند که روزانه انجامشان میدهید و هیچکس آنها را نمیبیند. انجامشان بسیار ساده است اما بااینحال، افراد موفق نیز واقعاً آنها را انجام میدهند؛ درحالیکه، افراد شکستخورده تنها به آنها خیره شده و هیچ اقدامی انجام نمیدهند.
نسخهٔ اصلی برتری خفیف نوشته جف اولسون، اولین بار در سال ۲۰۰۵ منتشر و خیلی زود به یکی از کتابهای پرفروش ایالات متحده تبدیل شد. ۳ سال بعد، جف با همکاری بنیاد موفقیت، نسخهای از این کتاب را با عنوان «موفقیت برای نوجوانان: نوجوانان واقعی دربارهٔ استفاده از برتری خفیف صحبت میکنند» منتشر کرد که برای نوجوانان نوشته شده بود. این نسخه در بین ۲ میلیون نوجوان توزیع شد.
نظرات خوانندگان کتاب برتری خفیف:
زمانی که مدرس دورههای مدیریت در یکی از برنامههای تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک بودم، مطالعهٔ کتاب برتری خفیف را الزامی کردم. این کتاب پایه و اساس محتوای سایر دورههاست، زیرا معتقدم فلسفه برتری خفیف، کلید درک موفقیت است.
دیوید جی. روزنتال، عضو هیئت مشورتی، عضو کمیته برنامهریزی درسی، استاد مدعو و مدیرعامل گروه ارتباطی شپرد
برتری خفیف کتابی است که اثربخشی تمام کتابهای حوزهٔ رشد فردی را تضمین میکند. این کتاب رمز واقعی موفقیت است!
جسی مکفرسون، لس آنجلس، کالیفرنیا
برتری خفیف سازندهترین تأثیر را بر حرفه، سلامت و شادکامی من گذاشته است. آنقدر این کتاب را از اول تا آخر مرور کردهام که کاملاً پارهپاره و دربوداغون شده است.
رید هرید، مینیاپولیس، مینهسوتا
برتری خفیف مرا از فشاری که بهخاطر حفظ نکردنِ روند پیشرفتم حس میکردم خلاص کرد. برای مثال، سالها تلاش میکردم وزن کم کرده و آن را حفظ کنم اما وزنم هیچگاه ثابت باقی نمیماند و بالا و پایین میرفت؛ تا اینکه، کتاب برتری خفیف را خواندم. این کتاب همهٔ فاکتورها را در کنار هم میسنجد. من میتوانم سراغ هر هدفی بروم و مطمئنم با پیروی از برتری خفیف در تمام آنها موفق خواهم شد.
جیمی ویلیامز، آستین، تگزاس
نگرشی منحصربهفرد دربارهٔ اینکه چگونه تغییرات یا اقدامات کوچک میتوانند زندگی فردی، خانوادگی و تجاری شما را تغییر دهند. راهبردی شگفتانگیز و ساده که همه، اگر بخواهند، میتوانند از آن استفاده کنند.
پیر راتینی، نورث مرتل بیچ، کارولینای جنوبی
کتاب برتری خفیف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهای توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
درباره جف اولسون
جف اولسون برای بیش از هزار مخاطب در سراسر ایالات متحده و جهان سخنرانی کرده است. در ۳۰ سال گذشته، اولسون به صدها هزار نفر کمک کرده تا به آزادی مالی دست یابند و شخصیت خود را بهبود دهند.
جف متولدشده و بزرگشده آلبوکرکی در ایالت نیومکزیکوست و با بهترین رتبه مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ بازاریابی از دانشگاه نیومکزیکو گرفته است. در دوران کارشناسی ارشد، وارد فرودگاه آلبوکرکی شد و توانست یکی از جوانترین مدیران صنعت هوانوردی شود؛ سپس، شرکت تگزاس اینسترومنتس او را استخدام کرد و در کمتر از ۵ سال پلههای ترقی را از مسئول فروش تا مدیر سیستمهای هوشمند طی کرد. پس از ترک تگزاس اینسترومنتس، شرکتی به نام «سان ایر آف آمریکا» را تأسیس کرد. این شرکت در تمام جنبههای انرژی خورشیدی فعالیت میکرد، از طراحی و تولید تا بازاریابی و توزیع. ظرف ۴ سال، با تجربیاتِ عملی و آموزشهای رسمی تجاری که جف کسب کرده بود سان ایر به یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی خورشیدی ایالات متحده تبدیل شد. در سال ۲۰۱۲، جف شرکتی را در زمینهٔ فروش مستقیم راه انداخت. او این شرکت را از صفر شروع کرد و ظرف یک سال به شرکتی با ارزش ۱۰۰ میلیون دلار تبدیل کرد و در جایگاه اولین شرکتی قرار گرفت که در صنعتِ خودش به چنین موفقیتی دست مییافت. ظرف ۲ سال، این شرکت در مسیر تبدیل به شرکتی با ارزش چند صد میلیون دلاری قرار گرفت.
از زمان اولین تجربهاش با تگزاس اینسترومنتس و سان ایر، جف با مجموعهای از تیمهای فروش، بازاریابی و توزیع، کار کرده و ۳ شرکت فروش و توزیع متفاوت را پایهگذاری کرده است. این شرکتها از صفر شروع کردهاند و به سازمانهایی تبدیل شدهاند که هر کدام چندمیلیون دلار ارزش دارند و جف مدیرعامل یکی از این شرکتها شده است. او در اوایل دههٔ ۱۹۹۰، با نصب ۳۰هزار آنتن ماهوارهای در خانههایی در سراسر کشور، توانست یک برنامه آموزشی ملی برای تربیت نیروهای فروشِ مستقل ترتیب دهد. براساس این تجربه، او شرکت «شبکه مردمی» را پایهگذاری کرد. این شرکت یکی از بزرگترین مجموعههای آموزش رشد فردی در سراسر ایالات متحده بود که در آن دوران با چهرههای افسانهای رشد فردی مانند تونی الساندرا، لس براون، نیدو کوبین، جیم ران و برایان تریسی و افراد بزرگ دیگر کار کرد. در پی این همکاریها، تقریباً هزار برنامه تلویزیونی تولید و سمینارهایی در تمام شهرهای بزرگ ایالات متحده برگزار شد. در عکس روی جلد نشریاتی مانند «والاستریت ژورنال»، «کارآفرین» و «موفقیت» عکس او درج شده است.
توصیفی که جف از خودش ارائه میدهد «دانشجوی مادامالعمر رشد فردی» است. جف به همان اندازه که به موفقیت مالی و فردی پایبند است به سلامت و شادکامی هم متعهد است. در حال حاضر، محل کار جف در دالاس تگزاس است و محل زندگی او در فورت لادردیل ایالت فلوریداست.
بخشی از کتاب برتری خفیف
«اولین دوستم از تحصیل در دانشگاه انصراف داد و نیومکزیکو را به مقصد دیتونا بیچ در ایالت فلوریدا ترک کرد که مقصدِ شماره یکِ تعطیلاتِ بهاری مردم دنیاست. او در آنجا تبدیل به یک ولگرد ساحلنشین شد. وزنه میزد، با دخترها همکلام میشد و اجازه نمیداد هیچ آرایشگری موهای بلند و فرفریاش را اصلاح کند. پس از چندی، به یاد کشتیگیر حرفهای (کشتی کج) که برای اولین بار مسابقات این رشته را مهمان منازلِ شهروندان آمریکایی کرد، مردم او را گورجس جورج صدا میزدند. دوستم خیلی محبوب بود و همهجا او را روی سرشان میگذاشتند؛ اما او یک ولگرد ساحلنشین بود و با کوتاهکردن چمن زمینهای گلف، دستمزدی بخورونمیری داشت. در باشگاههای گلف، عرقریزان کیف و اثاث مهمانهایی را جابهجا میکرد که پولشان از پارو بالا میرفت. آنقدر ناکام و ناراضی بود که در آخر، دیتونا بیچ را ترک کرد و به نیومکزیکو بازگشت و در آنجا، کسبوکار خودش را راه انداخت. سرانجامش چه شد؟ کسبوکارش ورشکست شد و دار و ندار گورجس جورج به باد رفت.
برویم سراغ دوستِ دیگرم؛ در واقع، دوست مشترک من و گورجس جورج. او در بزرگسالی، زندگی خارقالعادهای را آغاز کرد. با رتبهٔ اول، کالج را تمام کرد و سپس، وارد دانشکدهٔ کسبوکار شد و باز هم بهعنوان دانشجوی ممتاز، تحصیلاتش را تمام کرد. چندی بعد، در شرکتی بزرگ که در حوزه فناوری کار میکرد استخدام شد و توانست رزومهای رؤیایی جمع کند. درنهایت خودش تبدیل به کارآفرینی بزرگ شد و کسبوکارهایی راه انداخت که یکی از یکی موفقتر بودند. در حال حاضر، او از همه لحاظ زندگی مرفهی دارد. دختری زیبا و جذاب و هزاران دوست در سراسر دنیا دارد و شرکتی را اداره میکند که مرزهای موفقیت را بارها جابهجا کرده است. بهمعنای واقعی کلمه، او سعادتمند است. با این حال، هنوز هم با دوست دوران کودکیاش، ولگرد ساحلنشین، رفتوآمد دارد.»
حجم
۳۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۳۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه