کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران
معرفی کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران
کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران مجموعهمقالات، متن گفتوگوها و نشستهایی از ناصرالدین علی تقویان، هادی خانیکی، علی دینی ترکمانی، حسین راغفر، نعمت الله فاضلی، امیرمعین نیکزاد لاریجانی و مهدی حسین آبادی درباب جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران است که بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران
چرا در شرایط کنونی کشورمان، صحبت از اعتماد اجتماعی اهمیت دارد؟ این روزها، از رانندگان تاکسی و خانهدارها گرفته تا مسئولان سازمانها و وزارتخانههای گوناگون، کمتر کسی است که از افزایش آسیبهای اجتماعی در ایران سخن نگوید. اعتماد اجتماعی چه ارتباطی با آسیبهای اجتماعی دارد؟ آیا اعتماد اجتماعی میتواند کلید حل مسائل جامعه باشد؟
اعتماد اجتماعی از پیششرطهای کلیدی برای حفظ موجودیت جامعه است و برای حل مسائل اجتماعی ضروری مینماید، زیرا باعث شکلگیری آرامش و امنیت روانی میشود و برای تحرک اقتصادی و افزایش مشروعیت نظام سیاسی و اجتماعی ضرورت دارد. اعتمادْ پیشبینی و کنترل دنیای انسانی را ممکن میکند و به ما امید و اطمینان میدهد که میتوانیم تصمیمگیری و برنامهریزی کنیم. اعتمادْ راهبردی برای سازگاری افراد با محیط اجتماعی است. اگر در سادهترین روابط اجتماعی روزمره اعتماد نباشد، آرامش ما و اطمینان ما به آینده مختل میشود و مجبوریم با تردید و هراس گام برداریم. کافی است این دایره را به روابط مردم با یکدیگر و رابطۀ ملت با حکومت گسترش دهیم. در چنین پهنۀ گستردهای از ارتباطات و تعاملات، زوال اعتماد اجتماعی گاه پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت که ممکن است چندین نسل را درگیر آسیبها و مسائل اجتماعی کند.
وقتی اعتماد عمومی به افراد و نهادها ـ از همسایهها و قوموخویش گرفته تا سازمانهای خردوکلان ـ آسیب ببیند، مردم بدبین و سرخورده میشوند و کمتر تمایل خواهند داشت که در روابط اجتماعی، سرمایههای مالی و عاطفی و فرهنگی خود را هزینه کنند. بیاعتمادی باعث شکلگیری بدبینی و دشمنی در روابط اجتماعی میشود. بیاعتمادی اجتماعی، بهدلیل کجکاریهایی که در نهادهای اجتماعی بهوجود میآورد، مسائل اجتماعی ساده را به بحرانهایی بزرگ تبدیل میکند و باعث میشود که حتی بهترین راهکارها درزمینۀ حلوفصل مسائل اجتماعی ناکام بماند. بنابراین، نباید آمارهایی را که بیانگر کاهش اعتماد اجتماعی در ایران است، نادیده گرفت. اعتماد اجتماعی، بهدلیل نقش مهم آن در روابط بین مردم و حکومت و نهادها و گروههای واسطه، اختلال در تعاملات اجتماعی را کاهش میدهد و بنابراین، ارتباطی تنگاتنگ و دوسویه با مفهوم سرمایۀ اجتماعی دارد.
بهاینترتیب، باتوجهبه اهمیت اعتماد اجتماعی، مسئولان مؤسسۀ رحمان ـ که هدفش مطالعه و پژوهش در حوزۀ مسائل و آسیبهای اجتماعی است ـ تصمیم گرفتند تا به موضوع اعتماد اجتماعی بپردازند و ابعاد گوناگون آن را بحث و بررسی کنند. در سال ۱۳۹۴، پنج نشست پیاپی در مؤسسه رحمان با دعوت از استادان صاحبنظر در این حوزه برگزار شد. بهعلاوه، در شهریور ۱۳۹۶، این مؤسسه میزبان نشستی با موضوع گفتوگوی اجتماعی بود که ارتباط نزدیکی با مبحث اعتماد اجتماعی دارد. کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران شامل متن کامل نشستهای مزبور همراه با پرسشوپاسخ و دیدگاههایی است که در پایان هر برنامه مطرح میشد.
ناصرالدین تقویان، در مبحثی با عنوان «سرمایۀ اجتماعی دانشگاهیان»، دربارۀ مفهوم سرمایهٔ اجتماعی و نسبت آن با دانش و دانشگاه صحبت میکند. بهگفتۀ او، طبق پیمایشهایی که دربارۀ سرمایه اجتماعی در ایران انجام شده است، گرچه میزان اعتماد اجتماعی و سرمایهٔ اجتماعی بهطورکلی کاهش یافته، میزان سرمایهٔ اجتماعی دربین دانشگاهیان بیشتر از سایر نهادها و اقشار جامعه است؛ یعنی، اعتماد مردم به دانشگاهیان بیشتر از اعتماد آنها به سایر اصناف است. او، پس از بیان نظرها و تحلیلهای خویش، به دلایل و پیامدهای بیاعتباری «ارز» رایج در دانشگاه ـ یعنی دانش ـ میپردازد و میپرسد که آیا به همان میزان که دانشگاهها به مردم مدرک تحصیلی دادهاند، دانش نیز تولید و توزیع و مصرف شده است؟ تقویان در سخنرانی خود، ضمن بحث دربارۀ سرمایۀ اجتماعی دانشگاه، بحرانزدایی یا بحرانزایی این نهاد را در جامعۀ ایران بررسی میکند.
«بررسی فرهنگ اعتماد در عصر مشروطه» عنوان پایاننامۀ امیرمعین نیکزاد لاریجانی است که به ما یادآوری میکند هنگام صحبت دربارۀ امور اجتماعی، باید به بسترهای تاریخی و گذشتۀ مشترک ملت نیز توجه کرد. او رخدادهای اصلی مشروطه را در دورهای پانزدهساله بررسی میکند و آن را ازحیث اعتماد گروههای ذینفع، به چهار مقطع چهارساله تقسیم مینماید که تفاوت آنها عمدتاً ازحیث کنشها و اعتراضات مردم است. او، براساس دادههای تاریخی جالبی که بهدست آورده است، توضیح میدهد که گروههایی با اهداف کوتاهمدت مشترک ـ که برای رسیدن به آن اهداف متحد شده بودند ـ چگونه عمل میکردند و عملکردشان چه پیامدهایی داشت. این پژوهش بر اعتماد مردم به حکومت مرکزی، مشروطه، روحانیت، بازار و کشورهای خارجی تمرکز دارد.
هادی خانیکی بحث خود را با عنوان «تحول ساختار رسانه و مسئلۀ اعتماد اجتماعی» و برپایهٔ پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان مطرح میکند. او تلاش میکند ازطریق تحلیل ثانویه، به چند پرسش پاسخ دهد: رسانه درمقابل تغییرات اجتماعی چه واکنشهایی نشان داده است؟ در دوران معاصر، مصرف رسانهای جامعۀ ایران چه تغییراتی داشته است و چرا؟ دراینبین، جنسیت و سطح تحصیلات و سکونت در شهر چه تأثیری در سلیقۀ رسانهای مردم داشته است؟ رسانه در مشارکت و اعتماد اجتماعی چه نقشی دارد؟ خانیکی همچنین وضعیت سرمایۀ اجتماعی را در دوران معاصر شرح میدهد و به نکاتی اشاره میکند که در بحث از اعتماد اجتماعی باید به آنها توجه کرد. در پایان، خانیکی از ظرفیتهای رسانه برای افزایش اعتماد اجتماعی صحبت میکند؛ یعنی، احیای ظرفیتهای گفتوگو و گشودن دریچههای جامعه بهروی یکدیگر.
«اعتماد بهعنوان مسئلۀ فرهنگی معاصر ایران» عنوان بحثی است که نعمتالله فاضلی در حیطۀ اعتماد اجتماعی مطرح میکند. او انواع اعتماد را به سه دسته تقسیم میکند و از نقاط قوت و ضعف درزمینۀ مطالعۀ اعتماد اجتماعی سخن میگوید. فاضلی سپس تأکید میکند که برای صحبت از پدیدههای اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران، باید به این نکته توجه کنیم که امروزه ـ صد سال پس از مشروطه ـ نباید بسترهای تاریخی موضوعاتی مثل اعتماد اجتماعی را فراموش کنیم. او، همانند بسیاری از نظریهپردازان اجتماعی، باور دارد که اعتماد مسئلهای مربوط به جوامع مدرنی است که ساختارهای سنتی و دینیشان را ازدست دادهاند و دگرگونیهای گستردهای داشتهاند. بهگفتۀ وی، کاهش اعتماد اجتماعی در جامعۀ امروز ما چالشی فرهنگی است که در همۀ حیطهها ـ از نهادهای سیاسی گرفته تا خانواده و آموزش ـ بهچشم میخورد. سپس، وی دلایل این رویداد را برمیشمرد و بهترین راه اصلاح آن را افزایش سواد فرهنگی و اجتماعی میداند.
در نشست پایانی، حسین راغفر و علی دینی ترکمانی از «افول اعتماد اجتماعی: علتها، پیامدها و راهکارها» سخن گفتند و لزوم مطالعات بینرشتهای را دراینزمینه یادآور شدند. دینی ترکمانی اعتماد اجتماعی را با سه نوع «حق» پیوند میزند و دربارۀ رابطۀ آنها توضیح میدهد. او کارکردهای اعتماد اجتماعی در جامعه را برمیشمرد و کاهش اعتماد اجتماعی را در زوال فضائل اخلاقی و افت مشروعیت نظام سیاسی مؤثر میداند. ازنظر او، راهکار افزایش اعتماد اجتماعی عبارت است از اصلاحات نهادی اساسی که به تأمین حقوق اساسی مردم کمک کند. در ادامه، حسین راغفر نابرابریهای گستردهای را که از نظام اجتماعی ایران سرچشمه میگیرد، مهمترین عامل کاهش اعتماد اجتماعی میداند و توضیح میدهد که اگر مردم احساس کنند که فقط برخی گروهها دراینبین برندهاند و اکثر گروهها بازندهاند، اعتمادشان به نظام تصمیمگیری عمومی کاهش مییابد. او، با نقد سیاستهای اقتصادی و بهویژه برنامههای توسعۀ پنجگانه، عوامل و پیامدهای کاهش اعتماد اجتماعی در کشور را توضیح میدهد.
«گفتوگوی اجتماعی» ـ که عنوان صحبتهای مهدی حسینآبادی است ـ به گفتمانی اشاره دارد که در حل مناقشات اجتماعی نقش مؤثری دارد. از چالشهایی که در روابط کارگر و کارفرما وجود دارد تا مشکلات محلهای خاص در تهران، همگی با گفتوگوی اجتماعی رفع میشود. گفتوگوی اجتماعی مستلزم چانهزنی جمعی، احترام به آزادی انجمنها و ایجاد دیدگاهی مشترک باوجود اختلافات است. این گفتمانْ ابزاری انعطافپذیر برای توانمندسازی دولتها و همچنین اقشار محرومی مانند زنان و کارگران و اقلیتهای قومی است که صدایشان شنیده نمیشود. بهگفتۀ حسینآبادی، ما امروزه به نمادهای مشترکی نیاز داریم که افراد را دورِ هم جمع کند. همچنین، اگر مردم دسترسی برابری به منابع ثروت و قدرت و منزلت داشته باشند، بهراحتی میتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند، چون مسائل کمابیش مشابهی دارند. اما اگر همۀ این منابع دردست دولت باشد، آیا دولت اصلاً نیازی به گفتوگوی اجتماعی با مردم احساس میکند؟
خواندن کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتههای جامعهشناسی و علومسیاسی و همچنین دغدغهمندان مسائل ایران امروز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران
«در باب مسئلهٔ اعتماد اجتماعی و سرمایهٔ اجتماعی در ایران، من میخواهم از منظر رسانهای و ارتباطات و بیشتر بر پایهٔ تحلیل ثانوی و فراتحلیل کارهای عمدهای که در این زمینه در ایران انجام گرفته است، به موضوع بپردازم.
چند تحقیق ملی درباره وضعیت سرمایهٔ اجتماعی، به طور عام، و اعتماد اجتماعی، به طور خاص، و چگونگی مصرف رسانهای در حوزه فرهنگ و روندهای تغییر آن انجام شده است. نتیجهٔ کلی آنچه از دیدگاه جامعهشناختی و بر مبنای یافتههای طرحهای کلان و خرد در این زمینه مطرح شده، این است که هم وضعیت سرمایهٔ اجتماعی و هم وضعیت اعتماد اجتماعی در ایران خوب نیست. البته در هر حوزه باید دلایل و عوامل پیدایش این مسئله را یافت و تحلیلی بر آن پایه ارائه داد. بحث نخست من بیشتر بر پایهٔ تحقیقی است که با عنوان «پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۱ انجام گرفت و پس از توقف طرح در دولتهای نهم و دهم، خوشبختانه دولت یازدهم مجددا موج سوم طرح را در سال ۱۳۹۴ اجرا و یافتههای ملی و استانی آن را در سال ۱۳۹۵ منتشر کرد. من بر پایه یافتههای این طرح، تصویری از وضعیت اجتماعی کنونی را ارائه میدهم و بعد بر اساس تحولات رسانهای برمیگردم به اینکه در این ساحت چه باید کرد و چه نباید کرد.
بهعنوان مقدمه بگویم یکی از گویاترین تصویرهایی که میتوان از جامعه ایرانی ارائه داد، تصاویر شاعرانه است. درواقع وضع جامعه ما و ارتباطات جاری در آن را بدون شعر نمیشود درک کرد؛ هرچند به این جنبه چنان که باید، توجه نمیکنیم. چندی پیش وقتی در آلمان میخواستند نماد سازندگان جامعه آلمانی را در دانشگاه برلین بسازند، به اعتبار آنکه بنیاد فرهنگ آلمان بر فلسفه و شعر نهاده شده است، از میان هفده سازندهٔ فرهنگ آلمان، بیشترین سهم را به گوته دادند که شاعر است و در این کار هنری نمادین که در قالب کتاب عرضه شده است، حتی سهم وبر و مارکس کمتر است. این بدان معناست که در آن جامعه، سهم شاعر را در ساختار فرهنگی، بیشتر در نظر گرفتند؛ چون میگویند در ورای شعر، حیات آن فرهنگ نهفته است. در ایران هم به نظر من میتوان گفت که جامعه را نمیشود شناخت، مگر اینکه شعر را به درستی بشناسیم. به این تعبیر اگر بپرسید وضعیت جامعهٔ ایرانی را امروز به لحاظ ارتباطی به لحاظ اجتماعی بهطور خلاصه چگونه میبینید، میگویم به تعبیر شاعرانه دکتر شفیعی کدکنی از جامعه ایران برگردیم که میگوید: عمری پی آرایش خورشید شدیم / آمد ظلماتِ عصر و نومید شدیم/ دشوارترین شکنجه این بود که ما / یک یک به درون خویش تبعید شدیم؛ این تصویر جامعهای است که دچار فردیت شده و قدرت شناخت دیگری و اعتماد به دیگران را از دست داده است. اگر این را بپذیریم، میتوانیم بگوییم جامعهای داریم که به درون خودش رفته است و به همین دلیل هم کمتر به دیگران اعتماد میکند. این تعبیرِ دیگری است از همان قاعدۀ شناخته شدۀ ارتباطی که براساس شدت و سرعت شکلگیری توقعات فزاینده و سرخوردگیهای فزاینده شکل میگیرد.»
حجم
۳۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۳۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه