کتاب افسانه امبر (جلد پنجم؛ بارگاه های آشوب)
معرفی کتاب افسانه امبر (جلد پنجم؛ بارگاه های آشوب)
کتاب بارگاههای آشوب جلد پنجم از مجموعهٔ افسانه امبر نوشتهٔ راجر زلازنی و ترجمهٔ پیمان اسماعیلیان است و نشر پیدایش آن را منتشر کرده است. آثار این مجموعه در ردهٔ طنز اساطیری قرار میگیرد.
دربارهٔ کتاب بارگاه های آشوب
امبر جهانی واقعی است که باقی دنیاها از جمله زمین، تنها سایهای از آن هستند. افسانهٔ امبر یکی از معروفترین مجموعههای فانتزی و حماسی ادبیات جهان است.
راجر زلازنی در این اثرش مانند بقیهٔ آثارش عناصر ادبیات پیشروی جریان اصلی را به داستانهای علمی تخیلی پیوند زده است. بدونشک میتوان او را از تجربیترین نویسندگان ادبیات فانتزی دانست. از مضامین اساطیری جایگاه اصلی را در آثار این نویسنده حاذق دارند.
این مجموعهٔ داستانی پرهیجان مناسب همهٔ سنین است. داستان این مجموعه دربارهٔ شاهزاده کروین است که برای رسیدن دوباره به تاجوتخت و آن چیزی که حق خودش میداند تلاش میکند. او جنگجویی قدرتمند است اما گاهی مسیرها برای جنگجویان هم سخت و پیچیده است.
او مجبور به مبارزاتی میشود که چالشهای زیادی بههمراه خود دارند و در این مسیر با ۹ شهریار فناناپذیر امبر مواجه میشود.
مجموعهٔ داستانی دربارهٔ جهان امبر شامل ۱۰ جلد است که از ۲ چرخهٔ پنجگانه تشکیل شده است. ۵ کتاب اول دربارهٔ شاهزاده کروین جنگجو و کتابهای سری دوم هم دربارهٔ پسر کروین، شاهزاده مرلین جادوگر هستند.
کتاب بارگاههای آشوب پنجمین جلد این مجموعه است.
خواندن کتاب بارگاه های آشوب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به رمانهای فانتزی پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ راجر زلازنی
راجر جوزف زلازنی متولد ۱۳ مه ۱۹۳۷ است. او نویسندهٔ آمریکایی سبکهای فانتزی و علمی-تخیلی و همچنین او فارغالتحصیل هنرهای دراماتیک با مدرک استادی از دانشگاه کلمبیا بود و ۳ بار برندهٔ جایزهٔ نبیولا و ۶ بار برندهٔ جایزهٔ هوگو شد.
زلازنی نوشتن داستانهای علمی-تخیلی و فانتزی را از ۱۹۶۲ میلادی آغاز کرد. بسیاری او را از پیشگامان موج نوی ادبیات علمی تخیلی میدانند. او در ۱۴ ژوئن ۱۹۹۵ چشم از دنیا فرو بست.
بخشی از کتاب بارگاه های آشوب
«در این صورت چطور میتوانستم حضور آشکار شمشیرم را که نقشهای روشنش آشکارا دیده میشد و در آن هنگام ناگهان میان زمین و آسمان جلوی تخت معلق و ظاهر شده بود و نوکش درست زیر گلوی دارا را لمس میکرد، توضیح دهم؟ اینکار از من ساخته نبود.
آخر این صحنه به قدری شبیه وقایعی بود که آن شب در آن شهر آسمانی ـ تیرنانوگث ـ رخ داده بود که ممکن نبود تصادفی باشد. اینجا دیگر هیچکدام از آن دامها، تاریکیها، سردرگمی، سایههای قیرگون و عواطف درهم وجود نداشت. با اینهمه، این صحنه درست مانند آن شب چیده شده بود. خیلیخیلی شبیه بود. البته نه به دقت تمام. به نظر میآمد جای بندیکت آن شب عقبتر بود و زاویهٔ ایستادنش هم فرق داشت. با وجودی که لبهای دارا تکان میخورد، شک داشتم که درست همان سؤالهای عجیب را مطرح کند. این صحنه ـ که شبیه به چیزی بود که آن شب دیده بودم، با وجود تفاوتهای آشکار ـ در طرف دیگر به شکل دیگری رقم میخورد ـ یعنی متفاوت با آنچه در تیرنانوگث بر لوح ذهنم نقش بسته بود ـ البته اگر میشد به وجود ارتباطی میانشان قائل بود.»
حجم
۱۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی و بسیار زیبا بود لذت بردم❤👌
در جهان غیر ممکن وجود ندارد زیرا جهان در راستای قوانینش آنقدر تنوع پذیر و گسترده هست که برای امکان وجود هر اتفاقی بی شک یک نمونه ی واقعی خواهد داشت . /کتاب فراسوی شفای زندگی/