کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی! یگانه قلی زاده پاشا (لئا) + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی!

کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی!

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی!

کتاب الکترونیکی «تو صدایی و من آن نگاه آبی» نوشتهٔ یگانه قلی‌زاده پاشا (لئا) و با ویرایش توگس مولوی، توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این اثر در دستهٔ داستان‌های فارسی معاصر قرار می‌گیرد و روایتی شاعرانه و احساسی از پیوندهای نادیده و نشنیده میان دو انسان را روایت می‌کند؛ پیوندی که در مرز میان صدا و سکوت، حضور و غیاب، و دلتنگی و امید شکل می‌گیرد. داستان با محوریت دو شخصیت اصلی، «آوان» و «روان»، به جست‌وجوی معنای عشق، انتظار و ارتباط در دنیای مدرن می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی!

در «تو صدایی و من آن نگاه آبی»، یگانه قلی‌زاده پاشا با بهره‌گیری از فرم روایی داستان بلند، فضایی شاعرانه و لطیف خلق کرده است که در آن مرز میان واقعیت و خیال، حضور و غیاب، به‌شکل سیال درمی‌آید. این کتاب داستانی است که در بستر زندگی روزمرهٔ دو شخصیت، «آوان» و «روان»، شکل می‌گیرد؛ دو انسانی که هرگز یکدیگر را ندیده‌اند اما حضور یکدیگر را در عمق وجود خود حس می‌کنند. روایت کتاب با نثری آمیخته به شعر و موسیقی، تجربهٔ دلتنگی، انتظار و شوق وصال را به تصویر می‌کشد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت‌های موازی است؛ هر فصل با زاویه‌دید یکی از شخصیت‌ها پیش می‌رود و مخاطب را به درون جهان ذهنی و احساسی آن‌ها می‌برد. این اثر در قالب داستان بلند معاصر نوشته شده و با تمرکز بر احساسات، خاطرات و نشانه‌های کوچک زندگی، به‌دنبال کشف معنای عشق و ارتباط انسانی است. فضای داستان، آمیخته با موسیقی، شعر و لحظات ناب سکوت، به‌گونه‌ای طراحی شده که خواننده را به تجربه‌ای حسی و درونی دعوت می‌کند.

خلاصه داستان تو صدایی و من آن نگاه آبی!

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «تو صدایی و من آن نگاه آبی» با دو شخصیت اصلی، «آوان» و «روان»، آغاز می‌شود؛ دو انسانی که هرگز یکدیگر را ندیده‌اند اما حضور نامرئی و تاثیرگذار هم را در زندگی خود حس می‌کنند. آوان، دختری شاعر و ترانه‌نویس است که در خلوت اتاقش با دفترها و نت‌های ناتمام روزگار می‌گذراند و در جست‌وجوی صدایی است که هنوز نشنیده اما عمیقاً به آن باور دارد. روان، مردی است که در استودیوهای موسیقی زندگی می‌کند و میان موج‌های صدا و سکوت، به‌دنبال نغمه‌ای می‌گردد که دلش را بلرزاند؛ نغمه‌ای که گویی برای کسی خاص ساخته شده است. روایت با لحظاتی از هم‌زمانی و هم‌حسی میان این دو پیش می‌رود؛ هرکدام نشانه‌هایی از دیگری را در زندگی روزمره‌شان می‌یابند: جمله‌ای روی دیوار، قطعه‌ای موسیقی، یا شعری ناتمام. این نشانه‌ها، آن‌ها را به‌سمت یکدیگر می‌کشاند، بی‌آنکه نام یا چهره‌ای از هم داشته باشند. داستان در فضایی آمیخته با موسیقی، شعر و سکوت، به تدریج دو شخصیت را به نقطه‌ای می‌رساند که نگاهشان برای اولین بار در یک کافه تلاقی می‌کند؛ لحظه‌ای کوتاه اما سرنوشت‌ساز که جهان در آن برای ثانیه‌ای از حرکت بازمی‌ایستد. با این حال، داستان پایان قطعی و روشنی ندارد و همچنان در مرز میان وصال و انتظار، صدا و سکوت، باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی! را بخوانیم؟

این کتاب با روایتی شاعرانه و احساسی، تجربهٔ دلتنگی، انتظار و جست‌وجوی عشق را در دنیای معاصر به تصویر می‌کشد. «تو صدایی و من آن نگاه آبی» با تمرکز بر جزئیات کوچک زندگی، لحظات ناب سکوت و نشانه‌های ظریف، مخاطب را به سفری درونی و حسی دعوت می‌کند. روایت موازی دو شخصیت و پیوند نامرئی میان آن‌ها، فرصتی برای تأمل دربارهٔ معنای ارتباط، حضور و غیاب در زندگی امروز فراهم می‌آورد. این اثر برای کسانی که به داستان‌های احساسی، عاشقانه و مبتنی بر فضای ذهنی علاقه دارند، تجربه‌ای متفاوت و تأثیرگذار خواهد بود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های عاشقانه، روایت‌های شاعرانه و آثار معاصر فارسی پیشنهاد می‌شود. برای کسانی که دغدغهٔ تنهایی، دلتنگی، جست‌وجوی معنا و تجربهٔ عشق در دنیای مدرن را دارند، این کتاب می‌تواند هم‌نشین خوبی باشد. همچنین دوستداران موسیقی و شعر، با فضای خاص این اثر ارتباط برقرار خواهند کرد.

بخشی از کتاب تو صدایی و من آن نگاه آبی!

«گاهی عشق، خود را فریاد نمی‌زند... در یک نگاه جا می‌گیرد؛ در لبخندی لرزان، در لرزش انگشتانی که نمی‌خواهند جدایی را بنویسند. گاهی برای نجات یک عشق، باید عقب نشست، باید سکوت کرد، باید نزدیک نشد. باید دیده نشد... تا نماد آن عشق، چیزی جز پاکی‌اش نباشد. این روایتی است از همان سکوت؛ از دو نگاه که در میان هیاهوی دنیا تا یکدیگر را دیدند و دانستند که عشق، همیشه بودن کنار هم نیست؛ گاهی به عشق باید پناه داد در دوری. اینجا قصه‌ی صدایی‌ست که می‌خواند بی‌آنکه بداند برای چه‌کسی می‌خواند... و نگاهی‌ست که لبخند می‌زند بی‌آنکه دیده شود؛ اما هردو در دل خویش یقین دارند که آن دیگری، شاید نگاه آبی‌اش در آن صندلی خالی هنوز حضور دارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۸۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

حجم

۵۸۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
۱۳۵,۰۰۰
۲۵%
تومان