دانلود و خرید کتاب انتقام پنگوئنینه آلن وودرو ترجمه طناز مغازه‌ای
تصویر جلد کتاب انتقام پنگوئنینه

کتاب انتقام پنگوئنینه

معرفی کتاب انتقام پنگوئنینه

کتاب انتقام پنگوئنینه نوشتهٔ آلن وودرو است و با ترجمهٔ طناز مغازه‌ای در انتشارات صاد منتشر شده است. این کتاب رمانی جذاب برای نوجوانان است.

درباره کتاب انتقام پنگوئنینه

بولت در یک خانهٔ اسکیمویی کوچک زندگی می‌کند که آن را با کمک پنگوئن‌های گروه ساخته بود. بولت یک پسر تنها و یتیم بود که دنبال والدینش می‌گشت. در همین زمان با بارون آشنا می‌شود. ابتدا فکر می‌کند او می‌تواند کمکش کند خانواده‌اش را پیدا کند اما همه چیز با یک اتفاق شوم تغییر می‌کند. بولت با بارون می‌جنگد و بارون اهریمنی بولت را گاز می‌گیرد و او را تبدیل به یک پنگوئن - انسان می‌کند. بولت نه پنگوئن است نه انسان اما شبیه هر دو است. او با گروه پنگوئن‌ها زندگی می‌کند.

کتاب انتقام پنگوئنینه داستانی جذاب برای نوجوانان است. 

خواندن کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم. 

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب انتقام پنگوئنینه

««هامبولت واتل» که قبلاً، زمانی‌که آدم‌های دیگری دوروبر او بودند، بولت صدایش می‌کردند- تقریباً سیزده‌ساله بود، ولی نه دقیقاً سیزده‌ساله و یک پنگوئن بود، ولی بازهم نه کاملاً، و مطمئناً نه در آن لحظهٔ خاص. روی برف‌ها در بالای یک تپهٔ کوچک نشسته بود و فقط یک شلوار ورزشی و تیشرتی نازک به تن داشت. لباسی که پوشیده بود، برای هرکس دیگری که بخواهد در این سرزمین‌های قطبی یخ‌زده احساس راحتی کند کاملاً ناکافی بود، ولی بولت گرم و راحت بود. او نمی‌توانست سرما را احساس کند.

هرچند، او می‌توانست افکار برادران و خواهران پنگوئنی‌اش را که مثل اردک در ساحل راه می‌رفتند، احساس کند. بااین‌وجود، جزء آن‌ها نبود. کاملاً یکی از آن‌ها نبود. او هیچ‌وقت نمی‌توانست تخم بگذارد یا حدّاقل امیدوار بود که نتواند تخم بگذارد. او هرگز نمی‌توانست پوست‌اندازی کند. او هیچ‌وقت نمی‌توانست بعدازظهر طوری داخل آب‌های یخ‌زدهٔ این حوالی شیرجه بزند که اوّل با نوکش وارد آب شود. در عوض شب‌ها زیر نور ماه کامل، موقع شیرجه‌زدن، با نوکش داخل دریای یخ‌زده فرود می‌آمد. ولی آن شب‌ها، تنها زمان‌هایی بود که احساس غریبه‌بودن نمی‌کرد! چون در آن شب‌ها بولت می‌توانست همراه خانواده‌اش شنا کند، زوزه بکشد و با آن‌ها بازی کند.

خیلی بد بود که ماه کامل، خیلی کم و با فاصله پیش می‌آمد. بقیهٔ مواقع بولت کاملاً آدمیزاد بود، یا حدّاقل بیشتر آدمیزاد بود. وقتی هنوز خون پنگوئن‌ها در درون او می‌جوشید، به این معنی بود که می‌توانست با آن‌ها صحبت کند و ذهنشان را بخواند.

ولی چیزی در اعماق وجود این پرنده‌ها وجود داشت، مانعی که سخت و گرد و تاحدودی پوسته‌مانند بود و مهم نبود بولت چقدر تلاش کند تا از آن پوسته رد شود، اصلاً نمی‌توانست این کار را انجام دهد. بولت قبل از پیوستن به این گروه، حتّی قبل‌ازاینکه به بروگاریا بیاید، یک کودک یتیم ناخواسته بوده است. به‌نظر می‌رسید مهم نیست او چه‌کاری انجام داده یا چه مسافتی را طی کرده است، او هرگز به‌طور واقعی احساس تعلّق به جایی را نخواهد داشت؛ حدّاقل کاملاً این احساس را نخواهد داشت.

این بخشی از نفرین او بود: نفرین پنگوئنینه.

درحالی‌که بولت روی تپهٔ برفی‌اش نشسته بود، انگشتانش را روی زنجیر طلای نازکی که دور گردنش بود، کشید. این زنجیر، یک‌زمانی دندان نهنگ قاتل را نگه داشته بود، ولی وقتی‌که بولت با بارون -حاکم اهریمنی‌ای که بولت را گاز گرفته و او را به یک پنگوئن هیولاطور تبدیل کرده بود- جنگید، دندان گم شد. بولت نبرد را پیروز شد و الان اینجا نشسته، درحالی‌که بارون داخل شکم آن جانور بزرگ است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۲۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۷۴ صفحه

حجم

۷۲۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۷۴ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان