دانلود و خرید کتاب میقات بلا علی بن موسی ابن طاوس ترجمه محسن هاشمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب میقات بلا اثر علی بن موسی ابن طاوس

کتاب میقات بلا

معرفی کتاب میقات بلا

کتاب میقات بلا نوشتهٔ سیدبن‌ طاووس و ترجمهٔ محسن هاشمی است که انتشارات کتابستان معرفت آن را منتشر و روانهٔ بازار کرده است.

دربارهٔ کتاب میقات بلا

کتاب لُهوف که مَلهوف علی قَتلی الطُفوف هم گفته شده، یکی از منابع مهم و کهن واقعهٔ عاشورا و تاریخ زندگانی حسین بن علی (ع)، امام سوم شیعیان است که سید بن طاووس به زبان عربی نگاشته است.

این کتاب برای مسافرت‌ها و هنگام زیارت بر اختصار نوشته شده و به همین خاطر، سلسله اسناد روایات حذف شده و تنها آخرین راوی یا کتاب مرجعی که روایت از آن نقل شده آمده‌ است.

تاریخ اسلام پر است از سرگذشت بزرگ‌مردان راستین و مؤمنان مبارز و زندگی هریک حماسه‌ای است بی‌بدیل که ثانیه‌ثانیه‌اش را باید زیست؛ اما چرا این تاریخ سراسر شور و حماسه، برای جوانان ناشناخته باقی‌ مانده‌ است؟

به‌عقیدهٔ مترجم، نثر سنگین و عبارت‌پردازی‌های نامأنوس در ترجمهٔ متون تاریخی عربی، یکی از دلایل عمده‌ای است که مانع اقبال از این متون شده است. مترجم تلاش کرده است که با ترجمه‌ای روان از کتاب لهوف، اثر سیدبن‌طاووس، قدمی بردارد برای بیان ابعاد حادثهٔ عاشورا که سراسر ایمان است و مبارزهٔ خالصانه.

خواندن کتاب میقات بلا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به واقعهٔ عاشورا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره سیدبن‌طاووس

امام الفضلیه علی بن موسی بن طاووس متولد ۵۸۹ و معروف به سید بن طاووس از فقیهان بزرگ مذهب شیعه جعفری سدهٔ هفتم هجری است و پیروان مکتب او امروزه با نام جعفری فضلی یا مذهب فضلیه در ایران و عراق و شمال آفریقا ساکن هستند. او در سال ۶۶۴ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب میقات بلا

«حسین (ع) به همراه سی تن از اصحابش وارد شد.

آرامش در چهره‌اش نمایان بود. ولید که اضطراب خود را در مشت‌های گره‌کرده‌اش پنهان کرده بود، سخن آغاز کرد:

«معاویه، یاور مؤمنان، به رحمت الهی پیوست. اکنون، ای پسر علی، وفاداری خود را به پسرش یزید اعلام کن.»

-ای امیر، بیعت پنهانی را چه سود؟ فردا در حضور مردم ما را هم دعوت کن.

مروان چون گرگی که بوی طعمه به مشامش رسیده باشد، از سوراخ خود بیرون خزید و رو به ولید گفت: «ای امیر، بهانه‌اش را نپذیر. اگر بیعت نمی‌کند، گردنش را بزن.»

گرهی در ابروان حسین (ع) افتاد و لرزه بر زانوان مروان.

-وای بر تو ای ناپاک، بزرگ‌تر از دهانت سخن می‌گویی و دون‌مایگی‌ات را جار می‌زنی.

سپس امام به ولید رو کرد و فرمود:

ای امیر، ما دودمان نبوت و سرچشمهٔ رسالتیم. ملائکه نزد ما رفت‌وآمد دارند. خدا به‌واسطهٔ ما خیر و برکت را بر بندگانش فرومی‌فرستد.

اما یزید، مردی فاسق و شراب‌خوار، و آدم‌کشی وقیح است.

چون منی با چون اویی پیمان وفاداری نمی‌بندد.

تا فردا صبر کنید تا ببینید کدام‌یک از ما به خلافت شایسته‌تر است.

سپس خارج شد.

ولید از حرکت بازماند؛ به عظمت حسین‌بن‌علی و حقارت خود ایمان داشت.

مروان دوباره جرئت سخن‌گفتن پیدا کرد: «چرا گردنش را نزدی و کار را تمام نکردی؟.»

ولید تمام خشم فروخورده‌اش را یک‌باره بر سر مروان ریخت:

-این دیگر چه مشورتی است مروان؟ می‌خواهی دین و دنیای مرا خراب کنی؟ به خداوندی خدا سوگند، فرمانروایی تمام دنیا را به قیمت خون حسین نمی‌خواهم. ای مروان، به خدا سوگند، گمان نمی‌کنم بتوان با دستی آغشته به خون پسر پیغمبر به دیدار خدا رفت و سبک‌بال بود. خداوند به قاتل حسین نگاه نخواهد کرد، پاکش نخواهد کرد و او را به عذابی دهشتناک گرفتار خواهد کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۱۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان