کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر
معرفی کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر
کتاب الکترونیکی «چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر» نوشتهٔ کاظم رهبر در انتشارات کتاب خورشید چاپ شده است.
درباره کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر
این اثر یکی از کتابهای مجموعهکتابهای چگونه مینویسیم است. هدف از تهیهٔ مجموعهٔ چگونه مینویسم، ارائهٔ مطالب کاربردی در حوزههای مختلف نوشتن برای علاقهمندانی است که میخواهند بهطور حرفهای در این زمینه فعالیت کنند. عناوین آثار مجموعهٔ چگونه مینویسیم عبارتند از:
۱۰۰ روش از ۱۰۰ نویسندهٔ معاصر
۹ روش از ۹ داستاننویس معاصر
۱۴ روش از ۱۴ روزنامهنگار معاصر
۷ روش از ۷ فیلمنامهنویس معاصر
۹ روش از ۹ نمایشنامهنویس معاصر
۱۷ روش از ۱۷ نویسندهٔ خلاق معاصر
۱۲ روش از ۱۲ زندگینامهنویس معاصر
کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر به بررسی شیوهٔ نگارش زندگینامه میپردازد. زندگینامه، گزارش زندگی یک شخص از زمان تولد تا مرگ است. به این گزارش اگر به قلم خود شخص نوشته شود، خودزندگینامه یا اتوبیوگرافی میگویند. اما اگر به قلم فرد دیگری نوشته شود، به آن زندگینامه یا بیوگرافی میگویند. زندگینامهها بر اساس اسنادی همچون کتابها، نامهها، خاطرات، گفتوگو و... تهیه شدهاند.
کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به زندگینامهنویسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب چگونه می نویسم؛ ۱۲ روش از ۱۲ زندگینامه نویس معاصر
«امروز تصور میکنم که اگر قرار بود کاری درمورد هویدا انجام بدهم، قطعاً و حتماً میرفتم درمورد مادر ایشان تحقیق میکردم. چون تأثیری که مادر ایشان و رابطهٔ عاطفی که روی هویدا داشته، بسیار مهم است. ولی از کجا به این رسیدم؟ ازآنجاکه شاه به هویدا گفت: «شما بهخاطر ۱۳ سال عملکردتان بازداشتید.» در آن لحظه هویدا یک خواسته داشت. او درخواست کرد تا با پیکانش به خانة مادرش برود و بعد به زندان ساواک در خیابان فرشته برده شود. اتفاق دیگر هم این است که بعد از انقلاب در زندان به او میگویند: «فرار کن.» او میگوید: «مادرم در ایران است. نمیتوانم بدون او بروم.»
این مادر چه کسی بوده و چه نقشی در زندگی او داشته است؟ یا از سوی دیگر میبینیم که او یک دایی داشته به نام عبدالحسین سرداری که در دوران هولوکاست، یهودیان را از آشویتس نجات میداده و برای آنها گذرنامة ایرانی درست میکرده است. پس برای شناخت هویدا باید دید که او در دامان چه مادری، چه پدری و چه خانوادهای بزرگ شده است. یعنی او اگر این شده، درنتیجة آن زندگی بوده است. متأسفانه در این بخش، دست زندگی نامهنویسان ایرانی خیلی بسته است.
یعنی آدمها حاضر نیستند درمورد زندگی گذشته و کودکی و نوجوانیشان سخن بگویند. این در حالی است که شخصیت انسان مرتبط با این دورانها است. در مصاحبههایم، هیچوقت رویام نشده بپرسم، اما دوست داشتهام که بپرسم: «آیا روابط پدر و مادرتان با هم خوب بود؟ عاشق هم بودند؟ با هم قهر بودند یا نبودند؟» این نکات آیندة آن شخصیت را میسازد. او در خانوادهای رشد کرده که طبیعی یا غیرطبیعی بودهاند. مثلاً ما رفتیم با دکتر حبیباللّه پیمان مصاحبه کنیم. ایشان میگفتند: «من در نتیجة اندیشههای دکتر علی شریعتی اینگونه شدم.» اما ایشان حاضر نبودند درمورد دوران بچگی خود حرفی بزنند. این در حالی است که در دوران بچگیشان اصلاً شریعتی نبوده است.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه