کتاب مه و دود
معرفی کتاب مه و دود
کتاب مه و دود نوشتهٔ سجاد خالقی است. نشر مهرستان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان به همهٔ افرادی که هیچگاه گرگزده نمیشوند، تقدیم شده است.
درباره کتاب مه و دود
کتاب مه و دود در ۲ دفتر نوشته شده است. دفتر نخست «آدمکشها» نام دارد و دفتر دوم «من».
دفتر اول دربارهٔ معرفی ۳ نفر با مهارتهایی هیجانانگیز به خواننده است و دفتر دوم از زبان یک راوی که آنها را همراهی میکند، روایت میشود.
این رمان در فضایی سرد و کوهستانی در استان چهارمحالوبختیاری و در دههٔ ۱۳۲۰ شمسی میگذرد.
این رمان اتفاقاتی در دوران پهلوی اول را حکایت میکند و شخصیت اصلی آن یک پسر نوجوان است؛ نوجوانی که در دل رمان به یک بلوغ فکری میرسد.
شخصیتهای رمان مه و دود یک شکارچی، یک مزدور و یک سلاخ هستند که برای رسیدن به انتهای تنگهٔ زندان ابتدا با هم همکاری میکنند، اما در آخر کارشان به دشمنی و جنگ کشیده میشود.
خواندن کتاب مه و دود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب مه و دود
«من با ترس همیشگی از گرگهای کوهستان، تحمل نیش عقرب، افتادن از صخره، یخزدن وسط برف و شبهای بیغذایی بزرگ شدم. من پسر خدامرادِ سلاخ، تا یادم میآید، وسط کوهها و دور از مردم بودهام. شبها با زوزۀ گرگ خوابیدهام و روزها با خرناس خرس از پشت در کلبه، از خواب پریدهام و حالا همراه سه آدمکش، در اول راه تنگه، یک قسمت مرتفع را با کمک طناب پایین میرفتیم. شیب صخرهها عمودی و تیز بود و نمیشد بدون طناب و چنگزدن به سنگها پایین رفت. بعد از بستن طناب به یک صخره، یکییکی با طناب پایین رفتیم و دستآخر، با دستهای زخمی و انگشتهای خونین، به پایینترین صخرۀ عمودی رسیدیم؛ جایی که زمین زیر پایمان صاف میشد و میتوانستیم روی آن بایستیم.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
نظرات کاربران
یک کتاب نوجوان با استاندارد بسیار بالا. جذاب، شخصیت پردازی های عالی، فضایی مشابه داستان های جستجوگرانه خارجی، تاریخ درهم تنیده و غیرشعاری که در وجود خواننده می نشیند... و البته احتمالا بیشتر مناسب برای پسران نوجوان.
موضوع جالبی داشت. متن روان و عالی. دو زاویه دید به جذابیت کار افزوده بود. کمی فقط توی مکان ها گیج شدم. پایان خوبی داشت
لطفا در طاقچه بی نهایت قرار بدین.ممنون
عالی موفق باشید
من کتاب چاپی را خواندم و همین الان تمام شد.تا صفحات انتهایی فکر می کنی یک داستان سرد کوهستانی بین یک مشت آدمکش و جنایتکار است و به نوعی توبه کرده اند و دارند تلاش می کنند آدم باشند ولی