کتاب بازگشت به رام الله
معرفی کتاب بازگشت به رام الله
کتاب بازگشت به رام الله نوشتۀ مرید برغوثی و ترجمۀ هاجر زمانی و سیما سرشار است. انتشارات کتابستان معرفت این کتاب را منتشر کرده است. این اثر، داستان بازگشت به رامالله در سپتامبر ۱۹۹۶ را به تصویر میکشد؛ آن هم پس از گذراندن سالهای طولانی غربت و دوری از وطن؛ بازگشتی که آمیزهای از احساس شادی، پشیمانی، اندوه، شگفتی، خشم و... است.
درباره کتاب بازگشت به رام الله
کتاب بازگشت به رام الله، را مرید برغوثی که شاعر توانمند فلسطینی است نوشته است. این کتاب، تاکنون یکی از والاترین شکلهای نوشتن تجربۀ وجودی نزد گروههای مختلف فلسطینی بوده است. کتاب، به دلایل سیاسیِ جدایی مرید برغوثی و همسرش از یکدیگر اشاراتی دارد و هم به اوضاع غربت و تبعیدِ شاعر از کرانۀ باختری در سال ۱۹۶۶ و شرایط بازگشت به آن بعد از سی سال.
کتاب بازگشت به رام الله، در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. پس از استقبال جهان عرب از این اثر، کتاب جایزۀ ادبی «نجیب محفوظ» را از طرف دانشگاه آمریکایی قاهره دریافت کرد. ازاینرو، میتوان این کتاب را رویداد ادبی مهمی تلقی کرد.
مقدمۀ کتاب حاضر را ادوارد سعید در نیویورک و در آوریل و اوت سال ۲۰۰۰ نوشته است. وی باور دارد که:
مرید برغوثی، بهشکلی شفاف و دقیق، گرداب احساسات و افکاری را که در چنین مواقعی بر انسان حاکم میشود، به تصویر کشیده است. بههرحال فلسطین مکانی معمولی نیست؛ بلکه عمیقاً در دل تمام تاریخهای شناختهشده و میراث ادیان توحیدی جای دارد و شاهد جنگها و شکلگیری و فروپاشی تمدنهای مختلف بوده است.
خواندن کتاب بازگشت به رام الله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران کتابهای تاریخی و خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بازگشت به رام الله
«غربت همیشه یکی نیست؛ بلکه ممکن است چندین غربت همزمان گریبانگیر انسان شوند. غربتها روی سر صاحبشان هوار میشوند و دایرۀ محاصره را لحظهبهلحظه بر او تنگتر میکنند و فرد دائم در حال تلاش برای گریز است و هنگام وقوع آن، شخص ممکن است «بهسوی» مکانهایی برود یا «از» مکانهایی دور شود. با وقوع غربت، فرد از خاطراتش دور میشود؛ گرچه همچنان سعی میکند به آنها بچسبد و بدون توجه به شکنندگی حتمی خود، از جریانات در حال وقوع و گذرا عبور میکند. بدین ترتیب ممکن است در چشم مردم، شکننده و عبورکننده به نظر برسد. کافی است انسان برای اولین بار ریشهکنشدن را تجربه کند تا برای همیشه از اینجا ریشهکن شود. دقیقاً مانند این است که فرد، روی یک پله از نردبان پایش بلغزد و همین برای افتادنش کافی است یا مانند این است که فرمان اتومبیل در دست راننده بشکند و از آن پس تمام حرکات ماشین ناسنجیده و در مسیری نادرست باشد.
اما مسخره اینجاست که فرد در دیار غربت، دیگر کاملاً غریبه نیست. زندگی برای غریبهها هم روال عادی خودش را دارد. ممکن است در آغاز سخت باشد؛ اما با گذشت روزها و سالها از سختی آن کاسته میشود. زندگی از غرزدن زندگان خوشش نمیآید. او زندگان را به روشهای مختلف و متفاوت در زمینۀ رضایتمندی و پذیرش موقعیتهای استثنایی امتحان میکند و همین اتفاق برای شخص دورافتاده از وطن، غریب، زندانی، بازنده، شکستخورده و رهاشده هم اتفاق میافتد. همان طور که چشم کمکم به تاریکی عادت میکند، افراد هم به موقعیتهای استثناییای که زندگی بر آنها تحمیل میکند، عادت میکنند و همین عادتکردن باعث میشود که آن اوضاع در چشم انسان، نه استثنایی، بلکه طبیعی جلوه کند. شخص غریب نمیتواند برای آیندۀ دور یا نزدیک خود، برنامهریزی کند و حتی برنامهریزی روزانه به دلایلی برایش امکانپذیر نیست؛ اما کمکم به وضعیت جدید زندگیاش عادت میکند. احساس او دربارۀ آیندۀ خود و خانوادهاش، دقیقاً مانند احساس کارگران مهاجر و روزمزد است. هر عیشونوشی بین او و معشوقش عمری کوتاه دارد. او یاد میگیرد که چگونه عاشقی محتاط و محبوبی ترسو باشد. او مدام بین دور و نزدیکشدن در نوسان است. او موقعیت خود را دوست دارد. هر خانهای که دارد، برای دیگران هم هست. گویی ارادۀ او وابسته به ارادۀ دیگران است.
و اگر شاعری از «اینجا» دور باشد، در هرجایی از دنیا غریب است.
او در تلاش است تا مروارید شخصی خود را نجات دهد؛ هرچند مطمئن است مروارید شخصی او ممکن است در بازار ارزشی نداشته باشد. نوشتن هم نوعی غربت است. دورافتادن از هر نوع معاملۀ اجتماعی معمول، دورافتادن از همیشگیها، دورافتادن از راههای معمولی عاشقشدن و دشمنیکردن، دورافتادن از ماهیت ایمان در جناحهای سیاسی و دورافتادن از اندیشۀ بیعت همگی نوعی غربتاند.
شاعر در تلاش است تا از زبان سادۀ مستعمل به زبانی که برای اولین بار با خودش سخن گفته، بگریزد. او میکوشد تا از چنگال افراد قبیلهاش فرار کند؛ از دوستداشتنهای آنها و دوستنداشتنهایشان؛ و اگر موفق به فرار و آزادی شود، غریب میشود.»
حجم
۲۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۲۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
نظرات کاربران
اشتباهی در معرفی کتاب به وجود آمده. بنده، سیما سرشار، ویراستار کتاب هستم، نه مترجم.