کتاب همکار فریدا مک فادن + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب همکار

کتاب همکار

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب همکار

کتاب الکترونیکی «همکار» نوشتهٔ فریدا مک فادن و با ترجمهٔ نیلوفر حجازی‌زاده، توسط نشر نارنگی منتشر شده است. این اثر در ژانر داستان‌های معمایی و وحشت‌آفرین قرار می‌گیرد و روایت‌گر ماجرای دو زن در محیطی اداری است که با رازها و جنایتی عجیب روبه‌رو می‌شوند. فضای داستان، پرتنش و پررمزوراز است و شخصیت‌ها در دل اتفاقاتی غیرمنتظره قرار می‌گیرند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب همکار

«همکار» اثری داستانی و معمایی است که در قالب رمان روایت می‌شود. داستان در یک شرکت مکمل‌های غذایی جریان دارد و تمرکز آن بر روابط میان‌فردی، رقابت‌ها و رازهای پنهان میان کارمندان است. نویسنده، فریدا مک فادن، با خلق فضایی پرابهام و شخصیت‌هایی چندلایه، مخاطب را به دل دنیایی می‌برد که در آن هر رفتار و هر نشانه‌ای می‌تواند معنایی پنهان داشته باشد. روایت کتاب از زاویه دید چند شخصیت پیش می‌رود و با نامه‌ها و ایمیل‌هایی که میان کارمندان رد و بدل می‌شود، لایه‌های مختلف داستان به‌تدریج آشکار می‌شود. فضای اداری، با تمام جزئیات و روابط پیچیده‌اش، بستری برای شکل‌گیری تعلیق و رمزآلودگی داستان است. این رمان با بهره‌گیری از عناصر روان‌شناختی و جنایی، مخاطب را تا انتهای داستان درگیر نگه می‌دارد و به‌ویژه بر موضوعاتی چون تنهایی، اعتماد، رقابت و ترس‌های پنهان افراد در محیط کار تمرکز دارد.

خلاصه داستان همکار

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «همکار» با ورود ناتالی به محل کارش آغاز می‌شود؛ جایی که متوجه غیبت غیرمنتظرهٔ داون، همکار ساکت و منزوی خود می‌شود. داون همیشه دقیق و منظم است و تأخیرش نشانه‌ای از وقوع اتفاقی غیرعادی به نظر می‌رسد. ناتالی که نگران شده، درگیر مجموعه‌ای از نشانه‌ها و پیام‌های مرموز می‌شود؛ از جمله تماس تلفنی کوتاهی که در آن صدای زنی با اضطراب درخواست کمک می‌کند. این اتفاقات، ناتالی را به جست‌وجوی حقیقت دربارهٔ غیبت داون وادار می‌کند. در این مسیر، روابط میان کارمندان، رقابت‌های پنهان، و رازهای شخصی هر یک از شخصیت‌ها به‌تدریج آشکار می‌شود. فضای داستان با جزئیات محیط اداری، روابط کاری و زندگی شخصی شخصیت‌ها درهم‌تنیده است و هر نشانه‌ای می‌تواند سرنخی برای کشف حقیقت باشد. ناتالی با پیگیری سرنخ‌ها، به خانهٔ داون می‌رود و با صحنه‌ای مواجه می‌شود که همه چیز را پیچیده‌تر می‌کند. در طول روایت، نامه‌ها و ایمیل‌هایی که میان شخصیت‌ها رد و بدل می‌شود، لایه‌های پنهان داستان را روشن‌تر می‌کند و مخاطب را با دنیای ذهنی و دغدغه‌های شخصیت‌ها آشنا می‌سازد. تعلیق و ابهام تا انتهای داستان حفظ می‌شود و هر فصل، قطعه‌ای از پازل رازآلود شرکت و کارمندانش را آشکار می‌کند.

چرا باید کتاب همکار را بخوانیم؟

این کتاب با فضاسازی دقیق و روایت چندلایه، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌های معمایی و روان‌شناختی ارائه می‌دهد. «همکار» به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه محیط‌های کاری می‌توانند بستری برای شکل‌گیری روابط پیچیده، سوءظن و حتی جنایت باشند. روایت داستان از دیدگاه چند شخصیت، امکان همذات‌پنداری با دغدغه‌ها و ترس‌های هر یک را فراهم می‌کند و مخاطب را به دل ماجرایی پررمزوراز می‌برد. همچنین، استفاده از نامه‌ها و ایمیل‌ها در ساختار روایت، به کشف تدریجی حقیقت و ایجاد تعلیق کمک کرده است. این اثر برای کسانی که به داستان‌های معمایی با محوریت روابط انسانی و روان‌شناسی علاقه دارند، جذاب خواهد بود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های معمایی، جنایی و روان‌شناختی پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به روایت‌هایی دربارهٔ روابط کاری، رقابت‌های پنهان و رازهای محیط‌های اداری علاقه دارند، «همکار» انتخاب مناسبی است. اگر دغدغه‌هایی مانند اعتماد، تنهایی یا سوءظن در محیط کار برای کسی مطرح باشد، این رمان می‌تواند تجربه‌ای تأمل‌برانگیز باشد.

بخشی از کتاب همکار

«زمانی که به اداره رفتم. داون پشت میزش نبود و این یعنی دنیا روبه پایان است. شوخی می‌کنم. ولی اگر داون را بشناسید. بهتر متوجهُ منظورم می‌شوید. در نه ماه گذشته. داون شیف کنار اتاقک من در شرکت مکمل غذایی کار می‌کند. شما می‌توانید ساعنتان را با روتین‌های او تنظیم کنید. ۰۸:۶۰ پشت میزش است. ۰۱۰:۱۵ به دستشویی می‌رود. ۱۱:۶۵ برای ناهار به اتاق استراحت می‌رود. ۰۳:۳۰ مجددا به دستشویی می‌رود و رأس ساعت پنج، بعد از خاموش کردن کامپیوترش اداره را ترک می‌کند. اگر نوعی رویداد آخرالزمانی باعث شود که همه ساعت‌های دنیا گم شوند، همگی می‌توانستیم با زمان دستشویی داون به برنامه برگردیم. من معمولا بین ساعت ۸:۳۰ تا ‎۹‏ به اداره می‌رسم. اگرچه یک مشکل اساسی دائمی وجود دارد. من هر روز کلیدهایم را روی میز سمت راست در ورودی می‌گذارم. ولی برخی اوقات در طول شب انگار خودبه‌خود جابه‌جا می‌شوند و مجبورم باید دنبالشان بگردم. البته مشکل ترافیک هم هست که به‌شدت از آن متنفرم. در واقع خیابان دورچستر در ساعت شلوغی بیشتر شبیه پارکینگ است تا خیابان. بااین‌حال امروز صبح ترافیک کم بود. بنابراین ده دقیقه به نه در فضای اداری بزرگی بودم که ویکسد در آن جای گرفته بود. قدم‌زنان از کنار اتاقک‌های ردیف یکسانی عبور می‌کنم که در مرکز اداره قرار گرفته‌اند. پاشنه‌های کفش قرمزم روی کف مشمع اتاق می‌چرخد و چراغ‌های فلورسنت بالای سرم سوسو می‌زنند. سپس به اتاقک داون می‌رسم. دستم را به نشانهٔ سلام بالا می‌آورم و نگاهی به داخل می‌اندازم. داون داخل اتاقش نیست!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۱۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۸۱۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۵۸,۰۰۰
تومان