دانلود و خرید کتاب هولاکراسی برایان جی رابرتسون ترجمه امین کنزی
تصویر جلد کتاب هولاکراسی

کتاب هولاکراسی

معرفی کتاب هولاکراسی

کتاب هولاکراسی نوشتهٔ برایان جی رابرتسون و ترجمهٔ امین کنزی است و انتشارات دنیای اقتصاد آن را منتشر کرده است. هولاکراسی سیستم جدید مدیریت برای دنیای به‌سرعت درحال تغییر است.

درباره کتاب هولاکراسی

جریان تکاملی زندگی بشر، نشان از حرکت از سادگی فراگیر به پیچیدگی فراگیر دارد. آدمی پیچیده‌تر می‌شود، همچنان‌که حوزه اندیشه، دانش و علوم، فناوری، و سیستم‌های اجتماعی پیچیده‌تر می‌شوند. دوران ما، عصر تغییرات سریع و پیچیدگی‌های روزافزون است. اداره سازمان‌های پیچیده، مسائل پیچیده، اهداف پیچیده و دنیای پیچیده، به انسان‌های پیچیده نیاز دارد. انسان‌های پیچیده نیز در سازمان‌های پیچیده پرورش می‌یابند.

نظریه‌ها و رویکردهای نوین سازمان و مدیریت همچون بقیه رشته‌های دانش تحت‌تاثیر نظریه‌های رشته‌های علمی دیگر قرار دارند. در رویکردهای سنتی به سازماندهی نظم، ثبات و پایداری و انعطاف‌ناپذیری جزء ویژگی‌های ذاتی سازمان‌ها به حساب می‌آمد. ولی امروزه در رویکردهای نوین مباحثی نظیر انعطاف‌پذیری، همکاری، هماهنگی و توزیع اختیار مد نظر قرار می‌گیرند.

سال‌هاست ابعاد ساختار سازمانی با تاکید بر سه موضوع رسمیت، تمرکز و پیچیدگی طراحی می‌شود و هم‌اکنون نیز در دانشگاه‌های کشور برای طراحی ساختار سازمانی سه موضوع کهنه فوق آموزش داده می‌شود، درصورتی‌که بنیان‌های فکری در طراحی ساختار سازمانی کاملا تغییر یافته است و در رویکردهای نوین طراحی ساختار، ابعاد سنتی آن تبدیل به نیازهای ابتدایی و کم‌اهمیتی شده است و در مقابل ابعاد جدیدی مانند قدرت انعطاف‌پذیری، قدرت هم‌افزایی سازمانی و همکاری و مشارکت ظهور کرده است و بیشترین نقش را در چگونگی طراحی سازمان دارد، متاسفانه در کشور ما به‌دلیل رویکرد سنتی طراحان سازمانی این موضوع هنوز مغفول مانده است.

ساختار هولاکراسی یکی از رویکردهای نوین به سازماندهی در دانش سازمان و مدیریت محسوب می‌شود که توسط برایان رابرتسون معرفی شده است. یکی از مبانی نظری و فلسفی این رویکرد ریشه در نظریه فرگشت در علم زیست‌شناسی دارد که نویسنده از استعاره بدن انسان برای طراحی ساختار هولاکراسی بهره می‌گیرد. عملکردهای بدنی انسان در یک نظام گسترده از موجودیت‌های مشخص که هر یک به‌صورت خودمختار و به‌صورت یک شبکه خود سازنده و بدون یک نظارت بالا به پایین عمل می‌کنند، مثال معجزه‌گونه‌ای از این سیستم توزیع اختیار در ساختار هولاکراسی است.

هولاکراسی با نشستن و طراحی کردن یک سیستم بر اساس ایده‌های قطعی ذهنی شکل نگرفته است و محصول تجربه و سعی‌وخطا در مسیر اجراست. بنابراین انتقال آن در قالب کلمات و مفاهیم کاری بسیار دشوار خواهد بود. چنانچه نویسنده کتاب اشاره می‌کند، هولاکراسی اکسیری برای حل همه مشکلات پیشنهادی سازمانی نیست و پیاده‌سازی هولاکراسی یک پروژه پنج‌ساله خواهد بود.

این کتاب دستاورد ارزشمند تجربه فشرده و دانش روز و کاربرد آن در عمل توسط نویسنده بوده است؛ در این راستا اهتمام مترجمان گران‌قدر آقایان کنزی در ترجمه و معرفی این رویکرد نوین سازماندهی به جامعه سازمانی کشور قابل‌تحسین است. 

خواندن کتاب هولاکراسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای کسانی که می‌خواهند با مفهوم هولاکراسی آشنا شوند مناسب است. امید آنکه توسعه این رویکرد نوین سازماندهی راهگشای توسعه و تحول سازمان‌های ایرانی باشد.

بخشی از کتاب هولاکراسی

من بیشتر درس‌های کسب‌وکار را در روزی آموختم که تقریبا در حال سقوط با یک هواپیما بودم. من در حال آموزش خلبانی برای دریافت گواهینامه خصوصی خلبانی بودم و آن روز نخستین روز پرواز طولانی‌مدت من بدون مربی بود. من به تنهایی در حال پرواز به‌سوی فرودگاهی دور از خانه بودم و با پروازی دشوار، نزدیک به بیست ساعت پرواز واقعی می‌توان گفت بیش از کمی عصبی و خسته بودم. چند صد مایل باقی مانده بود و تنها چیزی که همراهیم می‌کرد جعبه ابزار کهنه‌ای بود که در کابین کوچک هواپیمای دو نفره‌ام داشتم.

پس از مدتی که از برخاستن هواپیما گذشت، نور غیرطبیعی پنل تجهیزات راهبری توجهم را جلب کرد. روی آن نوشته بود «ولتاژ کم است». مطمئن نبودم که این هشدار به چه معناست چون چندان راجع‌به مکانیک هواپیما آموزش ندیده بودم. چراغ هشدار را فشردم با این امید که شاید قطعی ساده‌ای باشد اما این‌طور نبود و تغیری حاصل نشد. نامطمئن از اینکه چه نتیجه‌ای در بر دارد، کاری را که در آن لحظه منطقی به نظررسید انجام دادم. سایر گیج‌ها و بخشها را برای اینکه ایراد و مورد غیرطبیعی وجود نداشته باشد، چک کردم. ارتفاع و سرعت باد خوب بود. رهیاب لوکیشن می‌گفت که در مسیر درست در حال حرکتم. گیج سوخت وجود مقدار زیادی از بنزین را نشان می‌داد. تمام اینها به این مفهوم بود که چیزی برای نگرانی وجود ندارد. بنابراین رأی منفی متفقِ سایر گیجها را در خصوص نظر چراغ «ولتاژ کم است» پذیرفتم.

من نمی‌توانستم در محلی که هیچ‌چیز دیگر مشکل نداشت زیاد موضوع را جدی بگیرم. قبول دارید؟ اما ثابت شد که این نگاهِ تا حدی منطقی، تصمیم بسیار بدی را برای من ساخته است. سرانجامِ این تصمیم موجب شد که من در یک طوفان گم شوم. بدون هیچ چراغ و فرکانس رادیویی، تقریبا بدون بنزین، خارج از کنترل و نزدیک به یک فرودگاه بین المللی. و این فاجعه قریب‌الوقوع وقتی شکل گرفت که من به هشدار چراغ «ولتاژ کم است» که پیامی مجزا از سایر تجهیزات هواپیما داشت توجه نکرده بودم. هرچند صدای این هشدار جزو صداهای خفیف آن هواپیما و موضوعات کم‌اهمیت‌تر محسوب می‌شد، اما درست همان چیزی بود که در آن وضعیت می‌باید آن را به‌خوبی می‌شنیدم. نادیده گرفتن آن پیام به‌این‌دلیل که سایر تجهیزات داشتند درست کار می‌کردند تصمیم کوته‌نظرانه‌ای بود که داشت به قیمت زندگی‌ام تمام می‌شد.

خوشبختانه هواپیما را به زمین نشاندم بسیار تحت فشار و آسیب روانی اما بدون آسیب فیزیکی. اما در حدود یک ماه پس از این حادثه به نتیجه جالبی رسیدم؛ من در حال تکرار این اشتباه بودم اما این‌بار نه در هواپیمای خودم بلکه در تیمی که آن را مدیریت می‌کردم. در واقع همان اشتباه نسبتا مرگباری که من در کابین هواپیما داشتم، اشتباهی است که به‌طور روزمره در سازمان‌ها مرتکب می‌شویم.



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۸۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان