دانلود و خرید کتاب اقتصاددان مخفی تیم هارفورد ترجمه محمدرضا اخوان

معرفی کتاب اقتصاددان مخفی

کتاب اقتصاددان مخفی نوشته تیم هارفورد است که با ترجمه علی فرحبخش، محمدرضا اخوان، امیر شاملویی و محمد مجیدی منتشر شده است. این کتاب اطلاعات جامعی از علم اقتصاد و ضروریات آن در اختیار خواننده قرار می‌دهد.

درباره کتاب اقتصاددان مخفی

اقتصاد علمی است آسان و سخت. آسان از آن جهت که برای بسیاری از پدیده های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای مدلهای مشخص و روشنی است و می تواند در خصوص کنش و واکنش عوامل مؤثر در هر یک از رویدادهای ملموس زندگی بشر، پیش‌بینی‌هایی دقیق و مشخص ارائه کند و سخت از آن جهت که گاه بسیاری از فارغ التحصیلان بلندپایه این رشته در تحلیل مسائل پیش پا افتاده اقتصادی به بیراهه می‌روند، خطایی که گاه می‌تواند از طریق سیاستگذاری‌های اشتباه، تاوان سنگینی را بر جامعه تحمیل کند. این کتاب سعی دارد اطلاعاتی کاربردی و جامع در اختیار خواننده قرار دهد.

خواندن کتاب اقتصاددان مخفی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به علم اقتصاد پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب اقتصاددان مخفی

با مرور کتاب‌های قدیمی اقتصاد در قفسه خانه‌ام، نخستین تحلیل را در مورد مغازه‌های قهوه‌فروشی قرن بیست و یکم به‌دست آوردم. کتابی که در سال ۱۸۱۷ به چاپ رسیده است، نه تنها مغازه‌های قهوه امروزی بلکه بسیاری از پدیده‌های جهان مدرن را شرح می‌دهد. نویسنده این کتاب، دیوید ریکاردو است که خودش را به‌عنوان یک کارگزار، سهام تقریبا یک مولتی میلیونر (برحسب پول امروز) کرده بود و بعد عضو پارلمان نیز شد. اما ریکاردو به اقتصاد نیز علاقه زیادی داشت و آرزو داشت درک کند که در طول جنگ‌های ناپلئونی و پس از آن چه اتفاقی برای اقتصاد بریتانیا رخ داده است: قیمت گندم به شدت افزایش یافته بود و بنابراین رانت‌هایی در مورد زمین‌های کشاورزی ایجاد شده بود. ریکاردو می‌خواست بداند چرا.

ساده‌ترین راه برای درک تحلیل ریکاردو استفاده از مثال‌های خود او است. تصور کنید که یک محدوده طبیعی با چند مهاجر و مقدار زیادی زمین حاصلخیز برای پرورش محصولات کشاورزی وجود داشته باشد. یک‌روز، یک کشاورز جوان مشتاق به نام اکسل به شهر می‌رود و پیشنهاد می‌کند تا در ازای پرداخت اجاره حق داشته باشد محصولات کشاورزی را در یک جریب علفزار۶ خوب پرورش دهد. همه موافقند که یک جریب علفزار چقدر غلات تولید خواهد کرد، اما آنها نمی‌توانند تصمیم بگیرند اکسل باید چقدر اجاره بپردازد. از آنجا که هیچ کمیابی در مورد زمین شخم‌زده وجود ندارد، مالکان رقابت‌کننده قادر نخواهند بود تا اجاره بیشتری... یا هرگونه اجاره اضافی قابل توجهی طلب کنند. هر مالک بیشتر تمایل دارد که اجاره کمی به‌دست آورد تا اینکه هیچ اجاره‌ای دریافت نکند و بنابراین هر یک از آنان نسبت به رقیبانش رقم کمتری پیشنهاد می‌کند، تا اینکه اکسل بتواند کشاورزی را با اجاره بسیار کمی شروع کند - که تنها برای جبران مشکلات مالک کافی است.

نخستین درس آن است که صاحب منبع مطلوب -در این مورد مالک زمین- همیشه قدرت زیادی که تصور می‌شود را ندارد و داستان مشخص نمی‌کند که آیا اکسل بسیار فقیر است یا مقداری پول در پاشنه مخفی چکمه خود پنهان کرده است، زیرا تفاوتی در مورد اجاره ایجاد نمی‌کند. قدرت چانه‌زنی ناشی از کمیابی است: مهاجران کم‌تعداد هستند و علفزارها نه، بنابراین مالکان قدرت چانه‌زنی ندارند.

Shahin Jabari
۱۴۰۲/۰۷/۲۹

بسیار بد ترجمه شده!

اگر می‌خواهید خرید کنید، سعی نکنید فروشگاه ارزانی پیدا کنید،. تلاش کنید ارزان خرید کنید. اغلب مواقع، محصولات مشابه، یکسان قیمت‌گذاری می‌شوند. یک سفر پرهزینه برای خرید، نتیجه خریداری بی‌دقت محصولات با حاشیه سود بالاست تا اینکه نتیجه پرسه زدن در فروشگاهی با "ارزش بد" باشد. زیرا قیمت‌گذاری مختلف بیشتر از تفاوت‌های قیمتی نشأت می‌گیرد تا تفاوت ارزشی که ممکن است بین یک مغازه و مغازه دیگر وجود داشته باشد.
shahram naseri
می‌دانیم که قدرت ناشی از کمیابی است.
shahram naseri
بازارها بدون نهادهای حمایتی، خوب کار نمی‌کنند: در یک اقتصاد بازار، مردم به بانک‌ها برای دریافت وام‌های تجاری، قوانین ناظر بر قراردادها، برای حل و فصل مناقشات و اطمینان از اینکه سود آنها مصادره نخواهد شد، نیاز دارند. این نهادها را نمی‌توان یک‌شبه ایجاد کرد.
shahram naseri
در این کتاب آموختیم: با قدرت کمیابی و فساد مبارزه کنیم؛ اثرات خارجی را تصحیح کنیم؛ برای به حداکثررساندن اطلاعات تلاش کنیم؛ مشوق‌های مناسب را ایجاد کنیم؛ با کشورهای دیگر تعامل کنیم؛ و مهم‌تر از همه، نظام بازاری را که بسیاری از این کارها را همزمان انجام می‌دهد، در آغوش بگیریم.
shahram naseri
مانکور اولسون نشان داد که دزدسالاری در راس کشور، مانع از رشد کشورهای فقیر می‌شود. وجود یک دزد به‌عنوان رئیس‌جمهور لزوما کشور را به سرنوشت بدی دچار نمی‌کند؛ رئیس‌جمهور ممکن است ترجیح بدهد، اقتصاد را رونق داده و سپس یک تکه بزرگ‌تر از آن را بردارد. اما به‌طور کلی، غارت گسترده خواهد بود، به این دلیل که یا دیکتاتور به مدت تصدی حکومت خود اطمینان ندارد، یا باید به دیگران اجازه دزدی دهد، تا همچنان حمایت آنان را حفظ کند. سپس با حرکت به سمت پایین از هرم ثروت، توسعه عقیم می‌شود، زیرا قوانین و مقررات جامعه، پروژه‌ها یا کسب‌وکارها را تشویق نمی‌کنند که خود نوعی کالای عمومی هستند. کارآفرینان کسب‌وکارهای رسمی را ایجاد نمی‌کنند (انجام آن بسیار دشوار است) و بنابراین مالیات نمی‌پردازند؛ مقامات رسمی خواهان پروژه‌های مسخره‌ای برای ایجاد اعتبار یا ثروتمند کردن شخصی خود می‌شوند و کودکان مدرسه‌رو خود را به زحمت نمی‌اندازند تا شایستگی‌های جدیدی را به‌دست آورند.
shahram naseri
هر پروژه‌ای به احتمال فراوان در صورتی موفق می‌شود که افرادی که از موفقیت آن سود می‌برند، همان افرادی باشند که وجود آن را امکان‌پذیر می‌کنند.
shahram naseri
گوگل، مصداق زنده این است که نفر اول بودن در اینترنت، هیچ امتیازی محسوب نمی‌شود. آنچه مهم است، بهترین بودن است. گوگل خیلی دیر وارد بازی شد، زمانی که به نظر می‌رسید یاهو خود را به‌عنوان پادشاه تمام موتورهای جستجوی اینترنتی، اثبات کرده است، به‌طوری‌که نام آن مترادف با جستجوی اینترنتی بود. سؤالی که درباره گوگل وجود دارد این است که شرکتی که در یک گاراژ ایجاد شده، چگونه می‌تواند جای رقبا را اشغال کند؟ در بستر اینترنت، هر شرکت داوطلب رقابت با دیگران است. فضای وب قدرت کمیابی را از بین می‌برد.
shahram naseri
در این کتاب آموختیم: با قدرت کمیابی و فساد مبارزه کنیم؛ اثرات خارجی را تصحیح کنیم؛ برای به حداکثررساندن اطلاعات تلاش کنیم؛ مشوق‌های مناسب را ایجاد کنیم؛ با کشورهای دیگر تعامل کنیم؛ و مهم‌تر از همه، نظام بازاری را که بسیاری از این کارها را همزمان انجام می‌دهد، در آغوش بگیریم.
shahram naseri
بیایید به گراهام بیلی و شرکت مشاوره مدیریت او در اواخر سال ۱۹۹۸ برگردیم. ایده ضمنی داستان او این بود: مهم نیست که شما قدرت کمیابی دارید یا نه؛ مهم نیست که کسی در جهان بتواند مشابه کاری را که شما انجام می‌دهید انجام دهد. مهم این است که شما برای اولین بار آن را ایجاد کنید. این یک دیدگاه گلد-راش (هجوم مردم به ناحیه‌ای که در آن طلا کشف شده) است- اولین نفر حق تقدم دارد. اگر این دسته از شرکت‌های اینترنتی بتوانند جای پای خود را در اینترنت محکم کنند، سایر شرکت‌ها ورود به بازار و بیرون راندن آنها را غیرممکن می‌بینند.
shahram naseri
مشهورترین اقتصاددان قرن بیستم، جان مینارد کینز، بورس را به مسابقه احمقانه روزنامه‌ای تشبیه کرد که در آن از خوانندگان دعوت شده بود، چند چهره زیبا از صد عکس موجود در روزنامه را انتخاب کنند. برنده خواننده‌ای بود که عکس دخترانی را که تصویرشان بیشتر مورد پسند افکار عمومی است انتخاب کرده بود.
shahram naseri
اقتصاددانان به محیط‌زیست اهمیت می‌دهند، اما رویای جهانی که این مسئله دیگر در آن معضلی نباشد که نیازمند موضع‌گیری اخلاقی باشد، اما به‌درستی در بازارها و جهان تحقق یافته باشد، نیازمند هم اطلاعات و هم انگیزه لازم برای متقاعد کردن افراد معمولی است تا به شیوه‌ای پاسخگویانه در قبال محیط‌زیست رفتار کنند.
shahram naseri
بازارهای کامل باعث نمی‌شوند که ما بخندیم یا خانواده‌مان را دوست داشته باشیم، اما می‌توانند ما را مطمئن سازند که می‌توانیم به یک کاپوچینو اگر و فقط اگر تمایل به پرداخت بیشتری نسبت به قیمت واقعی آن داشته باشیم، دست یابیم- که این هزینه‌ها شامل هزینه زمان و خدمات پیشخدمت، برداشت‌کنندگان دانه‌های قهوه، کارآفرینان، تولیدکنندگان ماشین‌آلات و بقیه می‌شود.
shahram naseri
ما باید کمک کنیم برای مردم آن‌گونه زندگی را بسازیم که از انجام کاری که از آن لذت می‌برند، بهره ببرند. حتی اگر به‌طور خفیفی برای دیگران آزاردهنده باشد. اما همه ما باید از آسیب زدن به دیگران جلوگیری کنیم، حتی اگر این تلاش برای آسیب زدن کوچک باشد.
shahram naseri
در یک بازار آزاد، مردم اشیایی را که ارزش کمتری برای آنها نسبت به قیمت مورد تقاضای فروشنده دارند، نمی‌خرند و مردم اشیایی را که ارزش بیشتری نسبت به قیمت تقاضا برای آنها دارد، نمی‌فروشند (یا اگر این کار را انجام دهند، هرگز برای بلندمدت نخواهد بود؛ بنگاه‌هایی که هر روز فنجان‌های قهوه را به نصف آنچه برای تولید آنها هزینه برداشته است می‌فروشند، تقریبا به‌سرعت از کسب‌وکار خارج می‌شوند). دلیل این کار ساده است: هیچ‌کس آنها را مجبور به این کار نمی‌کند که به این معناست که بیشتر معاملاتی که در بازار آزاد رخ می‌دهند، کارایی را بهبود می‌بخشند، زیرا آنها وضعیت هر دو طرف را بهتر می‌کنند -یا حداقل بدتر نمی‌کنند- و به هیچ‌کس دیگری آسیبی نمی‌رسانند.
shahram naseri
سوپرمارکت‌ها پر از کالاهای جانشین نزدیک (یا غیر نزدیک هستند) بعضی‌ها گران، بعضی‌ها ارزان و برخی دارای یک جزء تصادفی قدرتمند در قیمت‌گذاری هستند. جز تصادفی برای خریدارانی است که به قیمت‌ها با بهترین روش‌های چانه‌زنی، توجه می‌کنند و به خاطر می‌آورند و مقایسه می‌کنند. اگر می‌خواهید سوپرمارکت‌ها را گول بزنید، مشاهده ساده بهترین سلاح شماست و اگر برای این کار نمی‌خواهید اذیت شوید، شما نیازی به پس‌انداز پول ندارید.
shahram naseri
اشتباهات، یقینا- شاید خیلی بیشتر از حالتی که برنامه‌ریزی مرکزی وجود دارد، ایجاد خواهند شد. اما مشکلات کوچک باقی می‌مانند که در اقتصاد بازار ما آن را "تجربه" می‌نامیم. اگر سرمایه‌گذاران خطرپذیر همه حقیقت را به آنها بگویند، انتظار زیادی برای موفقیت ندارند. آنها هنگامی‌که موفق می‌شوند، برخی را ثروتمند کرده و نوآوری را وارد کل اقتصاد می‌کنند. اما وقتی‌که شکست می‌خورند-که اغلب بیشتر از موارد پیروزی است- برخی مردم ورشکسته خواهند شد، اما هیچ‌کس نمی‌میرد. تنها اقتصادهای دستوری می‌توانند تجارب ما از شکست‌های مرگبار عجیب و غریب و سرکوب انتقادهای آگاهانه را افزایش دهند.
shahram naseri
بینش ریکاردو آن است که موانع تجاری، چه به‌صورت پرداخت یارانه به کشاورزان یا مقررات‌گذاری در منسوجات یا مالیات بر تلویزیون باشد - موقعیت هم ما و هم چین را بدتر می‌کند. مهم نیست اگر چینی‌ها در تولید همه‌چیز از ما بهتر باشند. آنها باید در تولید کالاهایی تمرکز کنند که اقتصادشان بیبش از همه در آن کارایی دارد. ضمنا، حتی به فرض اگر ما در تولید همه کالاها بدتر هستیم، بایستی در تولید کالاهایی تمرکز کنیم که در آنها ضعف کمتری داریم.
shahram naseri
اگر شما مایل به ثروتمند شدن هستید، در آن‌صورت ایدهٔ خوب، ایجاد ارتباطات نزدیک با بقیه جهان است. اگر شما ترجیح می‌دهید که هیچ چیزی تغییر نکند، بهتر است لنگرگاهتان با گل و لای پر شود. اگر مایل هستید که ثروتمند باشید و هیچ چیزی تغییر نکند، در آن‌صورت ناامید خواهید شد.
shahram naseri
آموزش اندک و تکنولوژی و زیرساختی که کامرون دارد می‌تواند بسیار بهتر مورد استفاده قرار گیرد، اگر جامعه به‌نحوی سازماندهی شود که به ایده‌های خوب و مولد پاداش دهد. اما اکنون اینچنین نیست. ما هنوز واژه مناسبی برای توصیف آنچه در کامرون از دست رفته است و در واقع برای کشورهای فقیر در سراسر دنیا نداریم. اما به‌تازگی آغاز به درک آن کرده‌ایم. برخی افراد آن را "سرمایه اجتماعی" یا شاید "اطمینان" می‌نامند. برخی دیگر آن را "حاکمیت قانون" یا "نهادها" می‌خوانند. اما اینها تنها عناوین هستند. مسئله این است که کامرون مانند هر کشور فقیر دیگری، جهان درهم برهمی است که در آن بیشتر مردمش علاقه دارند تا به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به هر کس دیگری آسیب وارد کنند. انگیزه‌ها برای خلق ثروت به هر طریق ممکن، همگی درست مانند بام کتابخانه مدرسه بر سر آنان ریزش می‌کند.
shahram naseri
نپال مثال دیگری است که نشان می‌دهد اگر یک جامعه نتواند نوع درستی از انگیزه‌ها را برای رفتار بهره‌ورانه فراهم کند، هیچ مقداری از زیرساخت‌های فنی نمی‌تواند آن را از فقر نجات دهد. افرادی مامور اجرای پروژه‌های توسعه می‌شوند که اغلب علاقه زیادی نسبت به موفقیت ندارند، بلکه بیشتر تمایل به دریافت رشوه و پیشرفت شغلی دارند. اگر کارایی پروژه یک ملاحظه جزئی باشد، آنگاه به‌سختی باید تعجب کرد که چرا پروژه به اهداف عمومی اعلام‌شده خود نمی‌رسد، حتی اگر به اهداف واقعی خود در مورد ثروتمندتر کردن بوروکرات‌ها نیز برسد. علاوه بر این حتی اگر پروژه دقیقا بر اساس اهداف توسعه تبیین شده باشد، رشوه‌ها و سایر انحرافات احتمالا کارها را از بین می‌بردند.
shahram naseri

حجم

۴۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۴۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان