دانلود و خرید کتاب توفان و تاریکی ترسناک مگان مک‌دونالد ترجمه محبوبه نجف‌خانی
تصویر جلد کتاب توفان و تاریکی ترسناک

کتاب توفان و تاریکی ترسناک

معرفی کتاب توفان و تاریکی ترسناک

کتاب توفان و تاریکی ترسناک نوشته مگان مک‌دونالد است و با ترجمه محبوبه نجف‌خانی در نشر افق منتشر شده است. این کتاب جلد سوم مجموعه جودی دمدمی و استینک است.

درباره کتاب توفان و تاریکی ترسناک

جودی دمدمی و استینک نام یکی از کتاب‌های مشهور نویسنده است. این کتاب دربارهٔ ماجراهای دختری به‌نام جودی است که ماجراهای جالبی را به همراه برادرش استینک تجربه‌های متفاوتی را پشت سر می‌گذارند. در این جلد هم داستان‌هایی برای آن‌ها پیش می‌آید و همه چیز با یک توفان وحشتناک شروع می‌شود. 

خواندن کتاب توفان و تاریکی ترسناک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره مگان مک دونالد

مگان مک‌دونالد متولد  فوریه ۱۹۵۹ در ایالت ویرجینیا است. او مدرک فوق لیسانش کتابداری از دانشگاه پیتسبورگ دارد و نوشتن را از ۱۰ سالگی در مدرسه شروع کرد. مشهورترین مجموعه داستان‌ او مجموعه داستان‌ جودی دمدمی و استینک است. 

بخشی از کتاب توفان و تاریکی ترسناک

جودی از صدای برخورد چیزی به سقف خانه یک دفعه از خواب پرید و جیغ زد: «شبح آمده!»

قلبش از تیک تیک ساعت هم تندتر می‌زد. به موشی گفت: «فکرکنم یک سوپر سنجاب پرید رو ی سقف خانه‌مان، موشی. شاید هم هر نه تا گوزن بابانوئل بودند.» موشی یک پنجه‌اش را گذاشت روی گوشش.

بامب. بامب. بامب!

جودی گفت: «وای ی ی! نکند راستی راستی شبح آمده و دارد توی انباری زیر شیروانی واسه‌ی خودش بولینگ باز  می‌کند؟» و موشی را بغل کرد: «نترس موشی جان، خودم مواظبتم.»

جودی چهار دست و پا از روی تخت‌خواب بالایی آمد پایین. خط کش زنان علم را که تصویر و زندگی‌نامه‌ی زنان دانشمند رویش چاپ شده بود، توی یک دستش و مداد بداخلاقش را توی دست دیگرش گرفت. بعد، همانطور که دست‌هایش را بالا برده و آماده‌ی حمله شده بود، تندی از در دوید بیرون و محکم خورد به کله‌ی استینک.

استینک شمشیر لیزری اسباب بازی‌اش را در هوا تکان داد و فریاد زد: «آسمان دارد می‌افتد! آسمان دارد می‌افتد!»

جودی پرسید: «آهای، جوجه موجه‌ی ترسو ! تو هم صدایی را که من الان شنیدم، شنیدی؟»

استینک گفت: «اگر منظورت سفینه‌ی فضایی غول پیکری است که همین الان روی سقف خانه‌مان فرود اضطراری کرد، آره، شنیدم.»

جودی و استینک با عجله از پله‌ها پایین دویدند و موشی هم دنبالشان رفت. آن‌ها همان‌طور که با جوراب‌هایشان روی کف پوش هال سرمی‌خوردند، وارد آشپزخانه شدند و دنبال بابا و ِ مامان گشتند. 

Mibble
۱۴۰۱/۰۲/۳۰

عالییییییییییییی ولی از نشر فندق بود خیلی بهتر بود وفتی که من جودی ۳ از نشر فندق رو خوندم کاملا با این چیزی این نوشته فرق می کرد با این که هر دوشون هم مگان مک دونالد نوشته

مسافر کتاب ها
۱۴۰۱/۰۴/۰۴

عالی بود👌🏻📖🤗

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۴/۲۳

"'عالی و جذاب بود '"

mahtab&friends
۱۴۰۱/۰۷/۰۹

عالی بود، مثل بقیه ی کتاب های مجموعه ی جودی، من این جلد رو دوست داشتم چون با شیرینی نشون میداد چطور میشه از موقعیت های غیر منتظره، یک خاطره ی فوق العاده ساخت.

B🤍🤍K
۱۴۰۲/۰۲/۳۱

واقعا کتاب جالب و هیجان انگیزی بود 👍👍 مخصوصا زمانی که برای هم داستان تعریف می کردند واقعا هیجان انگیز بود و نمی توانستم برای صفحه بعدی صبر کنم ‌ حتما حتما توصیه میکنم که بخوانیدش

کاربر ۵۶۱۱۱۹۸
۱۴۰۲/۰۱/۱۰

عالیه با این که من چاپی اش رو دارم ولی میدونم اینم همونه 😁❤️

علی رضا
۱۴۰۱/۱۲/۲۷

خخخخخخخخییییییییلییییییی ععععععااااااااالللللللییییییی بود نمره از۱۰۰ ۱۰۰

امیر حسین ملوس
۱۴۰۲/۰۶/۱۵

بدرد نخر ترییییییییییییییین کتاب جهان

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۲۰٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
۸,۷۰۰
۷۰%
تومان