کتاب حدیث عشق
معرفی کتاب حدیث عشق
کتاب حدیث عشق نوشته احمد پاکزاد است. این کتاب یادی از دکتر نصرالله سیفپور فاطمی است که در انتشارات مهراندیش منتشر شده است.
درباره کتاب حدیث عشق
این کتاب در پنج قسمت تنظیم و تهیه شده: اول. آشنایی که شرحی است در مورد چگونگی شناخت و آشنایی با مرحوم دکتر نصرالله فاطمی در ایالات متحده آمریکا. دوم دیدارها و ملاقاتهایی که با سایر دوستان و فضلا در طول ده سال اواخر عمر مرحوم دکتر فاطمی با او در مجالس و محافل و رستورانهای مختلف داشته و از محضر او برخورار و بهرهمند شدهایم. سوم فراق و جدایی است که ارادۀ خداوندی و دست روزگار این مرد فاضل را از میان ما برد و ما را به درد جدایی او مبتلا کرد و مطالبی در این زمینه که به رشتۀ تألیف درآمده. چهارم شرح مکاتبات و نامههای متبادله بین یکی از فضلا و طرفداران شادروان دکتر مصدق آقای دکتر مرتضی مشیر و مرحوم فاطمی است که به وسیلۀ آقای دکتر مشیر تنظیم و من در حد امکان آنها را خلاصه نموده و در این کتاب آوردهام. پنجم دکتر محمد مصدق و قسمت آخر و پنجم کتاب متن سخنرانی نویسنده در انجمن طرفداران و دوستداران شادروان محمد مصدق است که در اسفند ماه سال ۱۳۸۰ هجری شمسی در شهر هیوستون تگزاس به درخواست مدیر مجلۀ گلچین آن شهر ایراد شده است و با این شرح نویسنده دیگر نیازی به تهیه و تنظیم فهرست مندرجات نمیبیند.
خواندن کتاب حدیث عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شناخت دکتر نصرالله سیفپور فاطمی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حدیث عشق
عشق، زیبایی و هماهنگی شعارهای پدرمان، در طول زندگی افتخارآمیز او بوده است و همین کلمات زیباست که بر بالای جلد کتاب صوفیسم او میدرخشد.
نوشتار و یادداشتهای جناب آقای احمد پاکزاد قاضی بازنشسته و وکیل محترم دادگستری ایران و دوست بسیار نزدیک و رفیق شفیق پدرمان آنچنان پرمحتوا و زیبا و جذاب و همراه با حقیقت و یکرنگی است که هر خوانندهای را تکان میدهد و او را به ادامه خواندن کتاب تا پایانش بدون وقفه تشویق مینماید.
قضاوت نویسنده دربارۀ دکتر نصرالله فاطمی و یاد و خاطراتش از او نه تنها برای فرزندان او بلکه برای کسانی که آن شادروان را میشناختند بهقدری بر مبنای حقیقت و واقعیت استوار است که انسان تصور میکند همراه اوست و با او سخن میگوید.
درک و تشخیص آقای پاکزاد از شخصیت و مقام و موقعیت اجتماعی پدرمان تصوری عمیق و آگاهانه است که ما را به تحسین وا میدارد. او در جایی از نوشتههایش مینویسد: دکتر فاطمی مردی مهربان، نجیب، شایسته، خوشقیافه، بلندقد و با سیمایی خندان و با نشاط بود که به همه کس محبت میکرد و سخنان شیرینش بر دل و جان آدمی مینشست و هر جا که او حضور داشت و سخن میگفت دیگران لب از سخن گفتن فرو میبستند. حافظهاش بسیار قوی و پرمحتوا بود، مردی همواره آراسته، زیبا، خوشپوش با پاپیونی مناسب و قشنگ زینت گردن و لباسهایی شیک و تمیز بر تن و کفشهایی براق و نو بر پا. به آرامی قدم برمیداشت و در هر قدمی جواهری با متانت از دهان خویش به همراهان تفویض میکرد. به هیچکس با بدبینی نظر نمیکرد و با همه مهربان و بیرودربایستی بود. به دوستان و همراهانش اجازه میداد که صحبت کنند و اظهار نظر نمایند و با بزرگواری و خوشبینی مشوق دیگران در سخن گفتن و اظهار وجود کردن بود و به قول سعدی شاعر ارزنده و بزرگ ما:
عجب ناید از سیرت بخردان که نیکی کنند از کَرَم با بدان
دکتر فاطمی مردی شریف و وطنپرست بود و به ایران و ایرانی عشق میورزید، به ادبیات فارسی آشنایی عمیق و علاقۀ وافر داشت او مرد خردمندی بود که به اقتصاد و سیاست و اخلاق و جامعهشناسی و بسیاری از علوم اجتماعی آشنا بود و در حد کافی مطالعه و تحقیق داشت و پاسخگوی بسیاری از سؤالات در این زمینهها بود. او به پختگی کامل رسید و در این حال جانش سوخت و روان پاک و روح بلندش به حق ملحق گردید.
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۶۹ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۶۹ صفحه