کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد
معرفی کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد
کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد نوشتهٔ بن مکینتایر و ترجمهٔ فهیمه سادات کمالی است و انتشارات خوب آن را روانهٔ بازار کتاب کرده است.
درباره کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد
در نخستین ساعات روز دهم ژوئیهٔ ۱۹۴۳، نیروهای بریتانیا و آمریکا، در اولین تهاجم علیه دژ اروپایی هیتلر، به ساحل سیسیل یورش بردند. آینده مشخص کرد حمله به این جزیرهٔ ایتالیایی پیروزیای بزرگ، نقطهٔ عطفی در جنگ و گامی حیاتی در مسیر پیروزی در اروپا بوده است. پیروزی در این نبرد و زندهماندن چنین تعدادی از نیروها تا حد زیادی مدیون مردی بود که هفت ماه قبل از آن عملیات مرده بود. کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد روایت همین رویداد و عملیات جاسوسی، رازداری و غافلگیری است. این نیرنگ خارقالعاده ساختهوپرداختهٔ گروهی از جاسوسان تحت هدایت وکیلی انگلیسی بود. قصه از این قرار بود که اواخر جنگ جهانی دوم دو افسر نیروی دریایی بریتانیا در اتاق انباریمانند، تنگ و خفه به شمارهٔ ۱۳ به نقشهای درخشان و ظاهراً احمقانه برای گمراه کردن ارتش آلمان نازی رسیدند. آنها میخواستند با این نقشه هیتلر را متقاعد کنند که متفقین بهجای حمله به سیسیل قصد یورش به یونان را دارند. به این ترتیب میتوانستند ایتالیا را از آغوش فاشیسم بیرون بکشند، فرانسۀ تحت اشغال را آزاد کنند و مسیر جنگ را به سمتی ببرند که برگشتناپذیر باشد. ولی برای اجرای این نقشهٔ فریب خطرناک، که جان هزاران نفر از سربازان قوای متفقین در گرو آن بود، عجیبترین مأمورشان را فرستادند؛ مردی که اصلاً وجود نداشت! مردی مرده با جسدی متلاشی.
این داستان سالها مسکوت باقی میماند تا اینکه بن مکینتایر از طریق ماجرای دیگری با این واقعه و قهرمان مردهاش آشنا میشود. برای اینکه راجعبه یوئن مانتگیو، همان مرد افسانهای تحقیق کند در ابتدا سراغ فرزند او میرود و به این وسیله به نامهها، یادداشتها، عکسها، یادداشتهای عملیاتی مربوط به نقشهٔ فریب ۱۹۴۳ و همینطور دستنوشتههای اصلی و سانسورنشدهٔ کتابش میرسد. در آنجا، زندگینامهٔ خودنوشت دویستصفحهای یوئن مانتگیو هم بود که هرگز چاپ نشده بود، ولی از همه مهمتر، گزارش رسمی و طبقهبندیشدهٔ «عملیات مینسمیت» بود؛ جسورانهترین، عجیبترین و موفقترین عملیات فریب زمان جنگ.
بن مکینتایر شبیه یک رماننویس با این اسناد برخورد میکند و شخصیتهایش را اینگونه در کنار هم میچیند: وکیل مدافعی زیرک، خانوادهای که همگی متصدی کفنودفن بودند، آسیبشناس پزشکی قانونی، یک جویندهٔ طلا، یک مخترع، یک ناخدای زیردریایی، یک جاسوس ارشد انگلیسی زنانهپوش، یک رانندهٔ رالی، یک منشی زیبا، یک نازی سادهلوح و یک دریاسالار عبوس که عاشق ماهیگیری با پشه بود.
این عملیات فریب که زمینهساز تهاجم به سیسیل شد و نقش مهمی در پیروزی در جنگ داشت، حول مردی شکل گرفت که هرگز وجود نداشت. ولی کسانی که او را خلق کردند و کسانی که باورش کردند و کسانی که زندگیشان را مدیونش بودند قطعاً وجود داشتند. کتاب پیش رو داستان آنهاست. این کتاب رنگوبوی دسیسههای دوران جنگ را دارد و میتوان از طریق آن، داستان کامل عملیات مینسمیت را برای اولین بار خواند.
خواندن کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد را به دوستداران تاریخ قرن بیستم و رمانهای تاریخی و معمایی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عملیات اتاق ۱۳؛ جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد
وقتی وینستون چرچیل و فرانکلین دلانو روزولت در ژانویهٔ سال ۱۹۴۳ در کازابلانکا ملاقات کردند، روی نقشهٔ کاری توافق کردند که از جهاتی مثل روز روشن بود: بعد از عملیات موفقیتآمیز شمال آفریقا، هدف بعدی جزیرهٔ سیسیل خواهد بود.
بالاخره ماشین جنگ نازیها داشت به پتپت میافتاد و کمکم خاموش میشد. ارتش هشتم بریتانیا، تحت فرماندهی مونتگومری، سپاه آفریقای آلمان را، که تحت فرماندهیِ رومل به شکستناپذیری شهرت داشت، در العلمین شکست داد. حملهٔ قوای متفقین به مراکش و تونس، سیطرهٔ آلمانیها را طوری تضعیف کرد که دچار زوال شدند. با آزاد شدن تونس، نیروهای متفق کنترل سواحل شمال آفریقا، بندرها و فرودگاهها را از کازابلانکا تا اسکندریه در دست گرفتند. وقتش رسیده بود دژ هیتلر محاصره شود. ولی کجا؟
سیسیل مکانی منطقی برای زدن لگدی محکم به جایی بود که چرچیل بهقول معروف آن را «نقطهضعف نیروهای محور» میخواند. این جزیره، که نوک چکمهٔ ایتالیاست، به کانالی که دو طرف مدیترانه را به هم متصل میکرد سیطره داشت و فاصلهاش با ساحل تونس تنها صدوسی کیلومتر بود. ارتش مشترک بریتانیا و آمریکا اگر قرار بود اروپا را آزاد کند، ایتالیا را بهزور از آغوش فاشیسم بیرون بکشد و هیولای نازیها را عقب براند، اول باید سیسیل را میگرفت. نیروهای بریتانیا در مالت و اسکورت دریایی قوای متفقین قبلاً موردهجوم بمبافکنهای نیروی هوایی آلمان نازی قرار گرفته بودند که از جزیرهٔ سیسیل برمیخاستند. بهگفتهٔ مانتگیو، «اگر فرودگاهها و سایر پایگاههای دشمن در سیسیل نابود شوند و مسیر عبور از مدیترانه آزاد شود، دشمن نمیتواند هیچ عملیات بزرگی را شروع کند، ادامه دهد و پشتیبانی کند.» حمله به سیسیل باعث میشد مسیر رم باز شود و نیروهای آلمانی از جبهههای شرقی عقب بکشند تا به ارتش سرخ کمک کنند؛ بهاینترتیب قوای متفقین مجال پیدا میکردند تا برای حمله به فرانسه مهیا شوند و شاید ایتالیای متزلزل را از دور جنگ خارج کنند. چرچیل پیشبینی کرده بود در صورت شکسته شدن «اتحاد فولاد» که در سال ۱۹۳۹ بهوسیلهٔ هیتلر و موسولینی امضا شده بود، روحیهٔ آلمانیها از هم میپاشد «و این شاید آغاز زوالشان میشد.» آمریکاییها اول مردد بودند و فکر میکردند شاید بریتانیا در مدیترانه بهدنبال بلندپروازیهای امپریالیستی است، ولی عاقبت توافق کردند که سیسیل هدف قرار گیرد تا مقدمهٔ حمله به قارهٔ اروپا چیده شود.
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۲۸ صفحه