کتاب عطر دارچین
معرفی کتاب عطر دارچین
کتاب عطر دارچین ترجمۀ بیتا نفیسی است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است. داستانهای حاضر در این کتاب از میان داستانهای انگلیسی منتشر شده در میان نشریاتی چون نیویورکر، ماهنامه آتلانتیک و هارپر و بخشی از مجلات کمتر شناخته شده در زمینه انتشار داستان در ایالات متحده انتخاب شدهاند.
درباره کتاب عطر دارچین
مجموعه داستان «عطر دارچین» مجموعه داستان برگزیدگان جایزه ادبی اُ. هنری در سال ۲۰۰۷ است که با ترجمه بیتا نفیسی در قالب مجموعه ترجمههای نیستان از ۹۰ جلد کتاب آثار برگزیده این جایزه منتشر شده است. این کتاب شامل ۱۷ داستان کوتاه از نویسندگان آمریکایی سرشناس و گاه کمتر شناخته شده برای مخاطب ایرانی است که در آن سال در یکی از نشریات ادبی مشهور ایالات متحده منتشر شده و موردتوجه داوران این جایزه قرار گرفته است.
در میان این آثار میتوان به نویسندگانی چون آریل دورفمان و آلیس مونرو اشاره کرد که مخاطبان ایرانی خاطرات خوبی با نوشتههای آنان دارند و نیز نویسندگانی که شاید برای نخستینبار نام آنها به گوش مخاطبان ایرانی خورده و لذت خوانش آثاری از آنها و کشف دنیای داستانی آنان را دوچندان میکند. بهویژه اینکه بدانیم در این مجموعه تمامی ژانرهای داستاننویسی اعم از وسترن، حماسی، درام، پسامدرن، داستانی و تاریخی توسط نویسندگان طبعآزمایی شده است.
هر یک از داستانهای این مجموعه و نویسندگان آنها در آفرینش ادبی، شیوه و انگیزهای متفاوت از یکدیگر و منحصربهفرد داشتهاند. برخی از آنها از فضای داستان برای روایت و تصویرسازی از اندوه عمیق خود استفاده کردهاند و برخی دیگر برای خلق یک ژانر خاص قدم در میدان داستاننویسی گذاشتهاند.
در میان داستانهای این مجموعه، نوع نگاهی تازه به جنگ به چشم میخورد. نویسندگان این داستانها در آثارشان بهنوعی نگاه تازه از حضور انسان در بستر جنگ پرداختهاند که بیشتر آنها از زاویه زندگی و دید سربازان بازمانده از جنگ جهانی دوم دیده و روایت شده است.
خواندن کتاب عطر دارچین را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به داستانهای کوتاه میتوانند از مخاطبان این کتاب باشند.
بخشهایی از کتاب عطر دارچین
شش هفته دیگر گذشت. طی این مدت برودریک سعی کرد تا خانهای را که با دستان خودساخته بود از نگاه دیگری ببیند. از نگاه چشمان سیاه و گیرای زن توی عکس به آنچه قبلاً توجه نکرده بود، یا شاید برای زندگی تکنفره خود مناسب میدید نگریست: به سنگها و دیوارهای سفیدکاری شده، پنجرههای لخت و بدون پرده. کف گلین اتاقها که از فرط فرسودگی برق میزدند، درست بهاندازه بقیه چیزهای زمخت و بیظرافت دوروبرش او را مضطرب و خجل میکردند. صندلیهای پشت بلند ناگهان ناراحت و نامناسب به نظر میرسید. چطور یک خانم میتواند روی آنها بنشیند؟ چگونه ممکن است بتواند در خانهای اینقدر مردانه، زمخت و ساده زندگی کند؟
باید از کسی میپرسید که چه تغییراتی برای منزل لازم است اما هیچ زن متأهلی را در همسایگی نمیشناخت تا این موضوع را با وی مطرح کند. هیچ فردی سلیقه موردنظر را نداشت. زنانی که در آن اطراف میشناخت تحصیلکرده و آدابدان نبودند. بهعلاوه اگر میریام با او ازدواج نمیکرد مسخره همه میشد. یک مرد میانسال تنها میان خانهای پر از تور، نوار و روبان، میتوانست با پدر ویر مشورت کند که در این موارد هم صاحبنظر بود.
حجم
۳۴۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه
حجم
۳۴۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه