کتاب روز ماندگار
معرفی کتاب روز ماندگار
ندا ثابتی از راه تجربه به نمایشنامهنویسی راه پیدا کرده و پس از تجربههای متعدد در حوزه نوشتن نمایشنامه امروز میتوان او را یکی از نویسندگان موفق سناریوهای نمایشی تجربی به شمار آورد؛ نویسندهای که با بنمایههای فلسفی سعی دارد آثاری بر پایه تجربه فضاها و تفکرات مختلف زیستی خلق کند.
مجموعه نمایشنامه «روز ماندگار» نیز بر پایه همین نگاه مجموعه چهار نمایشنامه است که توسط ثابتی در چند سال اخیر نوشته شده و در شکل و شیوه روایت و اتفاق داستانی هریک نوعی روایت تازه و متفاوت را به همراه دارد.
درباره کتاب روز ماندگار
نمایشنامه نخست از این مجموعه با عنوان «صدایی در سحرگاه» متنی نمادی است که در آن با معرفی برخی نمادهای استعاری در مورد زندگی شهری، تلاش کرده است تا ساختار نوین و مصرفزده زندگی شهری و بهاصطلاح متمدن را به چالش بکشد. او با انتخاب نماد مهندس شیمی در این اثر و مواجه کردن او با جامعهای که تنها مصرف کردن به هر قیمتی را یاد گرفته و بههیچروی حاضر به تغییر در این وضعیت نیست و نیز انتخاب دو فرشته بهعنوان دو نماد خیر و شر، سعی دارد تا به زبان ساده خود به انتقاد از ساختار زیستی جامعه خود بپردازد. انتقادی که او آن را بسیار ساده و خودمانی و در فضایی ملموس و گاه طنزآمیز روایت میکند و بیش از هر چیز میتوان آن را در قامت یک اثر نمایشی با متنی استعاری دانست.
در نمایشنامه دوم با عنوان «شک و شوک»، ثاتبی ابزار دیالوگنویسی را به خدمت بیان فلسفی خود درآورده است. او در این متن بهجای استفاده از طراحی صحنه سعی کرده با استفاده از دو شخصیت مرد جوان و مسن و نیز پسری جوان و مسن و روبهروی هم قرار دادن آنها در موقعیتهای مختلف، بر پایه دیالوگهای ردوبدل شده میان آنها به نقدی اجتماعی از باورهای رایج در جامعه و نیز برخی عادات و نگرشهای زیستی بپردازد و بر پایه همین مسئله از چهار زاویه نقدی آبژکتیو از اجتماع خود ارائه کند.
نمایشنامه سوم از این مجموعه با عنوان «باور خیال» اما از نظر سبک و سیاق روایی فضایی رئالیستیک و مبتنی بر ساختار زیست اجتماعی مدرن دارد. در این نمایشنامه مادری که دائماً و به طور متناوب خاطرات زندگی¬اش با همسر شهیدش را مرور میکند. ثابتی در این نمایشنامه با تکنیک روایت در روایت و رفت و برگشتهای متعدد در دل روایت، مخاطب را نه با نمایشنامه که با داستانی مواجه میکند که وجه غالب در آن شخصیتپردازی قوی و مؤثر آن به شمار میرود.
در نمایشنامه آخر نیز با عنوان «زمان رفتن» نویسنده سعی کرده در ساختاری نمادین دستههای مختلفی از مردم که با یک صفت زیستی بسیار نکوهیده آمیخته شدهاند را در پیشگاه الهی و در محکه عذاب خداوندی به اعتراف بکشاند. این متن نیز از منظر زبان و شیوه بیان بسیار قابلاعتناست و تکیه نویسنده نیز بیش از هر چیز تمرکز بر این توانمندی خود بوده است، تا ایجاد ساختار صحنه پیچیده برای امکان اجرای این نمایش.
خواندن کتاب روز ماندگار را به چه کسی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افراد علاقهمند به نمایشنامه خوانی مناسب است.
بخشهایی از کتاب روز ماندگار
نور روی مرد شیمیدان میرود که در حال خوردن ماست است
گوینده مرد: مواد خوراکی، هر چه بخواهید، هر خوراکی خوشمزه که شما دوست داشته باشید، با قیمتی باورنکردنی. همه محصولات غذایی در بستههایی سبک که برای استفاده شما به زیبایی طراحی شدهاند. محصولات غذایی به همین راحتی سرشار از ویتامینهای غنی شدهای هستند که میتوانید آنها را برای همیشه نوش جان کنید.
مرد شیمیدان: هر چی دوست دارین بگین .... میدونم چکارتون کنم!
مرد شیمیدان از دهنش چیزی را بیرون میآورد و متعجب به آن نگاه میکند.
مرد شیمیدان: یه ناخن؟ ... خدای من! ... مال کدوم کارخونه است؟
ظرف ماست را میبیند.
مرد شیمیدان: شرکت خوشمزه ... آره خوشمزه، ولی غیربهداشتی. دیگه به کی میشه اعتماد کرد؟!
رادیو مجدد تبلیغها را تکرار میکند و موسیقی شادی میگذارد. مرد شیمیدان کتش را میپوشد و کیفش را دستش میگیرد.
مرد شیمیدان: پیش بهسوی عدالت. بااینهمه مدرک دیگه نمیتونی مردم رو فریب بدی آقای زرنگ!
رادیو موسیقی شادی میگذارد و مرد شیمیدان با پوشهای که در دست دارد، بیرون میرود. صحنه تاریک میشود.
حجم
۱۱۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۱۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه