دانلود و خرید کتاب گوری در گودی ابرها خورخه سمپرون ترجمه ع‍ب‍دال‍وه‍اب‌ اح‍م‍دی‌
تصویر جلد کتاب گوری در گودی ابرها

کتاب گوری در گودی ابرها

معرفی کتاب گوری در گودی ابرها

کتاب گوری در گودی ابرها نوشته خورخه سمپرون است و با ترجمه ع‍ب‍دال‍وه‍اب‌ اح‍م‍دی‌ در انتشارات آگه منتشر شده است. این کتاب جستارهایی پیرامون اروپای دیروز و امروز است.

درباره کتاب گوری در گودی ابرها

این کتاب گزیده‌ای از سخنرانی‌های خورخه سمپرون در دو دههٔ پایانی سدهٔ بیستم است. خورخه سمپرون ازجمله روشن‌فکران گواهی‌دهندهٔ رویدادهای مهم سده بیستم است، بسیاری گفته‌اند که تاریخ سدهٔ بیستم را می‌توان هم‌چون رمانی آکنده از نبردها، جنگ‌های هراس‌ناک و کشاکش‌ها خواند.

نویسنده در نوجوانی به پیکار با نازیسم برخاست و دو سالی در اردوگاه کار اجباری بوخن‌والد با دشواری‌های بسیار زندگی کرد و دوزخ نازیسم را با پوست و گوشت خود حس کرد؛ سپس به کمونیسم روی آورد و سرخورده با آن بدرود گفت. او همواره تلاش کرده است تا تجربه‌های دردناک خود را در نوشته‌هایش بیاورد و برپایهٔ آن‌ها به اندیشه‌ورزی پیرامون گذشته و اکنون بپردازد. این کتاب روایت او از نگاهش به تاریخ اروپا است. 

خواندن کتاب گوری در گودی ابرها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ اروپا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره خورخه سمپرون

خورخه سمپرون، نویسنده، سناریونویس، منتقد هنری، اندیشه‌ورز و نظریه‌پرداز اسپانیایی در دسامبر سال ۱۹۲۳ در مادرید متولد شد. پدرش وکیل، استاد حقوق و جمهوری‌خواه و مادرش از خانواده‌ای سرشناس و فرهنگی و فرزند سیاست‌مداری لیبرال بود. خورخه سمپرون در سال ۱۹۴۱ پس از پایان آموزش متوسطه در پاریس برای ادامهٔ تحصیل، در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه سوربن نام نوشت و از همان زمان به نهضت ملی مقاومت فرانسه برای پیکاربانازیسم پیوست. گشتاپو در سال ۱۹۴۳ او را دستگیر کرد و پس از چند ماه بازجویی در شکنجه‌گاه‌ها، به اردوگاه کار اجباری بوخن‌والد در وایمار فرستاد. در آوریل سال ۱۹۴۵، پیش از رسیدن یگان‌های ارتش آمریکا، در خیزش زندانیان اردوگاه شرکت کرد و پس از آزادی به پاریس رفت. زندگی ادبی و هنری او با نگارش سفر بزرگ (۱۹۶۳) آغاز شد. در دههٔ ۱۹۸۰ سرانجام توانست به خاطره‌نویسی دربارهٔ دورهٔ زندان و اردوگاه بوخن‌والد دست بزند. آکادمی گنکور فرانسه در سال ۱۹۹۶ خورخه سمپرون را به هموندی خود برگزید. خورخه سمپرون در سال ۲۰۱۱ پس از عمری تلاش سیاسی، فرهنگی و هنری در فرانسه درگذشت و وصیت کرد که پیکر بی‌جان‌اش را پوشیده در پرچم جمهوری اسپانیا به خاک سپارند.

بخشی از کتاب گوری در گودی ابرها

این سخنرانی که در سال ۱۹۸۶، سه سال پیش از فروپاشی دیوار برلین، ایراد شد، موضوعی تعیین‌کننده را پیش کشید: بدین‌سان که برای نخستین‌بار یگانگی آلمان، نه هم‌چون پی‌آمد سیاست «تنش‌زدایی» یا امتیازدهی به «اردوگاه کمونیستی خاور اروپا»، بلکه هم‌چون پی‌آمد موازنهٔ تازهٔ نیروها، در نظر آمد، که چندی دیرتر فروریزش اتحاد شوروی را درپی آورد. می‌دانیم که گورباچف برخلاف کمونیست‌های آلمان خاوری آمادهٔ نبرد، با توجه به پی‌آمدهای کار تصمیم گرفت که دربرابر فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹، با نیروی نظامی واکنش نشان ندهد. از این‌رو، یگانگی آلمان فرآوردهٔ اقدامی بود مبتنی بر پایداری و گسترانش دمکراسی.

نخست باید پرسید که برای گشایش بحث‌های این گردهم‌آیی چرا فردی بیگانه ـو مشخصآ چرا مراــ برگزیدند؟ این پرسش از این‌رو پیش می‌آید که با نگاهی به برنامهٔ این گردهم‌آیی، بی‌درنگ درمی‌یابیم که قرار است در این‌جا به مسائل ویژهٔ مربوط به آلمان و اساسآ به مسائل مربوط به تاریخ آلمان و هویت آلمانی بپردازند، یعنی به مسائلی مربوط به رابطه‌ای ـناروشن، گاه دردناک و به‌هررو بحرانی ــ که آلمانی‌ها هم‌چنان با تجربهٔ تاریخی ویژهٔ خود حفظ کرده‌اند و درنتیجه، در نخستین نگاه ـو دیرتر خواهیم فهمید که تنها در نخستین نگاه ــ چنین به نظر می‌آید که این مسائل به‌ویژه و منحصرآ به شرکت‌کنندگان آلمانی مربوط می‌شود. در این وضعیت، از خود پرسیدم که حضور من در این گردهم‌آیی به چه معناست؟ و چند جمله‌ای که برای گشایش این گردهم‌آیی آماده کرده‌ام چه معنایی می‌تواند به خود گیرد؟

من از دلیل‌هایی که هموَندان «شورای گردهم‌آیی‌های رومربرگ۱۷» را بر آن داشت تا پای مرا به این ماجرا بکشانند بی‌خبرم. یا به سخن بهتر، گرچه گمان‌هایی می‌برم، اما چنین می‌اندیشم که روشن‌سازی آن کار من نیست. درمقابل، دلیل‌هایی را که مرا به پذیرش این افتخار و مسئولیت رانده‌اند به‌خوبی می‌شناسم. از این‌رو می‌کوشم آن‌ها را با فشردگی و با پذیرش خطر فشرده‌گویی به زبان آورم.

در مسیر نویسندگی و نیز در شکل‌گیری اخلاقی و اندیشگی‌ام، رابطهٔ من با آ لمان و با تاریخ و فرهنگ آلمانی رابطه‌ای دیرینه، پیچیده و بی‌گمان پربار بوده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
سمپرون نامِ این کتاب را از چامهٔ پرآوازهٔ پل سلان، چامه‌سرای رومانیایی‌تبار آلمانی‌زبان به‌نام «فوگ مرگ» برگرفته است. این چامه چنین آغاز می‌شود: شیر سیاه سپیده‌دم را شام‌گاه می‌نوشیم نیم‌روز و بامداد می‌نوشیم، شب می‌نوشیم می‌نوشیم و می‌نوشیم گوری در گودی ابرها می‌کنیم، آن‌جا می‌توان به آسودگی خفت ...
پویا پانا
بدون نابودی سرمایه‌داری دفاع از فرهنگ امکان ندارد.
پویا پانا
هایدگر مطلب را چنین پی می‌گیرد: «زیرا دمکراسی همان‌گونه که نیچه به‌روشنی دیده است، چیزی نیست جز جنبهٔ مبتذلی از نیهیلیسم».
پویا پانا
پیروزی بلشویک‌ها در سال ۱۹۱۷ بلایی برای طبقهٔ کارگر جهان بود.
پویا پانا
بزرگ‌ترین خطر برای اروپا همانا خستگی و ملال است.
پویا پانا
من واژهٔ «میهن» را با تأکید بر این نکته به کار می‌برم که میهن نمی‌تواند و نباید هرگز «بالاتر از همه» باشد.
پویا پانا

حجم

۱۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۱۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان