کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش
معرفی کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش
کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش نوشتهٔ فرید سلیمانی است و نشر موج آن را منتشر کرده است. کتیبه خدایان؛ آتش کش داستان فانتزی بلندی با الهام از اساطیر و حماسههاست.
درباره کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش
کتیبه خدایان یک مجموعه داستان فانتزی بلند است که با الهام از اساطیر، حماسهها، افسانهها، و قصههای فولکلور منطقه خاور میانه، قصد بازآفرینی و یک دنیای فانتزی-حماسی را دارد. توسعه دنیای داستانی این مجموعه توسط سه نویسنده و از سال ۱۳۹۵ آغاز شده و در این دنیای داستانی، نژادها، موجودات، فرهنگها و ادیان بسیار گستردهای وجود دارد و کل مجموعه یک سیطره تاریخی سههزارساله را روایت میکند.
اولین عنوان منتظر شده از این مجموعه، جلد اول سهگانه دیوان بوده که با عنوان «شرافت و افتخار»، به قلم فرید سلیمانی منتشر شده است. در این عنوان با دنیای داستانی یکی از باستانیترین نژادهای ساکن در کتیبه خدایان، یعنی دیانها آشنا شده و ماجرای شکلگیری دومین انجمن دیوان را مرور میکنیم. دیانها که از هزارسال پیش در یکی از مناطق شمالی هفتکشور، یعنی واروجرشتی ساکن بودهاند و دارای فرهنگ و تمدن و دین و رسم و رسوم خاص خود هستند، در داستان شرافت و افتخار با تهدیدات جدیدی برای بقای خود مواجه میشوند که سرنوشتشان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
آتشکُش یک داستان کوتاه اسپیناف از سهگانه دیوان خدایان است که در آن افسانه آفرینش در تمدن دیانهای واروجرشتی را مرور کرده و داستان حماسه آتشکُش، نیای قهرمانان سهگانه دیوان را بازخوانی میکنیم. در این داستان کوتاه، میبینیم که آریش، رهبر قبیله سپید چگونه به یاری خدایان شتافته تبر آرگاور و حق تشکیل دیوان را از خدایان دریافت میکند.
خواندن کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان و جوانان شیفتهٔ داستانهای فانتزی پیشکش میکنیم.
بخشی از کتاب کتیبه خدایان؛ آتش کش
آتراوه رویایش را برای آریش بازگو کرد: «مدتهاست که خدایان قدرتمندمان را در رویاهایم مضطرب و درماینده میبینم. گرچه استادم این رویاها را غیر قابل اعتنا میداند و آنها را فاقد تعبیر دانسته، اما من این سلسله رویاها را نشانه رستاخیر خدایان میدانم. چه بسا در آخرین رویایم بیش از درماندگی خدایان را دیدم. دنیاها را دیدم که به آتش کشیده شدهاند! آتشی که از دمآوند برمیخیزد و تمام واروهاران و هرابرزیتی را میسوزاند! حتی تمامی وسعت فراخکرت را خشکانده و آن را به برهوتی بدل ساخته! فاریای شکوهمند را دیدم که جامهاش آتش گرفته و بر زمین افتاده و با نهایت درماندگی به سمتی خیره شده است. جهت نگاهش را دنبال کردم و جنگل واروهاران را دیدم که سراسر در آتش میسوخت. جانوران همه در آتش میسوختند و به این سو و آن سو میگریختند. اما در میانه جنگل تو را دیدم آریش! تو که برای مراسم شکارت به جنگل رفتهای و شکاری ارزشمند زدهای! لاشه حیوان را بر دوش انداختهای و شاد و سرخوش به سمت قبیله بازمیگردی. بدون آنکه متوجه باشی تمام دنیای اطرافت در حال سوختن است. بدون آنکه متوجه باشی فاریای شکوهمند یاری تو را طلب کرده است!»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه