کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم

کتاب الکترونیکی چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم نوشتۀ آلیور جیمز با ترجمۀ سما قرایی در انتشارات هنوز چاپ شده است. این کتاب دربارهٔ راهکارهای ارتقای سلامت عاطفی و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی است.

درباره کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم

کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم اثر آلیور جیمز، روان‌شناس بالینی و نویسندهٔ بریتانیایی، به موضوع سلامت عاطفی و راه‌های تقویت آن می‌پردازد. این کتاب یکی از عناوین مجموعهٔ مدرسه زندگی است که با هدف ارائهٔ راهکارهای عملی برای بهبود کیفیت زندگی منتشر شده است. جیمز در این کتاب، مفهوم سلامت عاطفی را تعریف کرده و ویژگی‌های افراد دارای سلامت عاطفی را مورد بررسی قرار می‌دهد. او معتقد است که سلامت عاطفی به معنای توانایی تجربهٔ جهان به شکلی بی‌واسطه و خوشایند است. فردی که از سلامت عاطفی برخوردار است، می‌تواند خود و دیگران را دوست بدارد و به احساسات و عواطف خود آگاه باشد.

نویسنده در فصل‌های مختلف کتاب، به موضوعاتی نظیر شناخت خود، تأثیر روابط والدین و کودکان بر شکل‌گیری هویت، و نقش این روابط در سلامت عاطفی می‌پردازد. او تأکید می‌کند که بسیاری از مشکلات روانی در بزرگسالی، ریشه در تجربیات کودکی دارند و برای دستیابی به سلامت عاطفی، باید این مسائل را شناسایی و حل کرد. جیمز همچنین به بررسی روابط انسانی در محیط‌های مختلف، از جمله محیط کار و روابط عاطفی، پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه سلامت عاطفی می‌تواند بر کیفیت این روابط تأثیر بگذارد. او راهکارهایی عملی برای تقویت سلامت عاطفی ارائه می‌دهد که می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی منجر شود. آلیور جیمز، روان‌شناس بالینی و نویسندهٔ بریتانیایی، از سال ۱۹۸۸ به عنوان نویسنده، روزنامه‌نگار، مجری و تهیه‌کنندهٔ برنامه‌های مستند تلویزیونی فعالیت دارد.

کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای افرادی مناسب است که به دنبال بهبود سلامت روانی و عاطفی خود هستند و می‌خواهند روابط بهتری با خود و دیگران برقرار کنند. همچنین، متخصصان حوزهٔ روان‌شناسی و مشاوره می‌توانند از مطالب این کتاب در کار خود بهره‌مند شوند.

بخشی از کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم

«پنجاه‌ودوساله که بود بانک از کارمندانش خواست آزمایش مواد مخدر دهند و در کمال تعجب مدیرانش، اعتیاد سایمون برملا شد. وقتی اخراجش کردند به شوخی گفت که تصمیم دارد نویسنده شود و عنوان اولین کتابش را هم سرمایهٔ هنگفت می‌گذارد (مایهٔ تأسف است که هرگز چنین کتابی ننوشت، چون قطعاً کتاب فوق‌العاده سرگرم‌کننده‌ای از آب درمی‌آمد).

سایمون برخی از عناصر سلامت عاطفی را داشت که بارزترین‌شان بازیگوشی‌اش بود (که اغلب به شکل بازی جالب با کلمات بروز می‌داد) و گهگاه هم توانایی سرشاری برای زندگی در لحظه را داشت؛ اما بیشتر اوقات در دنیای غیرواقعی مواد مخدر زندگی می‌کرد، یعنی اغلب اوقات از احساسات و تفکر خودش و دیگران خبر نداشت و همین مسئله روابطش را مخدوش می‌کرد. او همچنین دیدی نسبت به ریشه‌های رفتارش و درنتیجه توانایی تغییر آن نداشت.

داستان زندگی سایمون با وجود معدود نقاط درخشانش نمونهٔ تعالی به نوک درخت سلامت عاطفی نیست. تاریخچهٔ زندگی هر کس نقاط بنیادین زندگی او را نشان می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که همهٔ ما در نتیجهٔ تجربیاتی که در رحم مادر و پس از آن داریم الگوهای منحصربه‌فردی از امواج مغزی و سطوح مواد شیمیایی مهم را در دستگاه عصبی‌مان رشد می‌دهیم. اساساً نوع پرورش ماست که این الگوها را تعیین می‌کند. اگر همه‌چیز طبق پیش‌بینی‌ها جلو برود، این الگوها تبدیل به سطوح بنیادین حفظ توازن الکتروشیمیایی می‌شوند که سیستم بدن ما به آن‌ها بازمی‌گردند. همان‌طور که گرما یا سرمای خانه‌مان را بسته به میزان حرارت در هر زمان تنظیم می‌کنیم، مغز ما نیز الگوهای عصبی و سطوح شیمیایی بدن ما را با گرما یا سرمای محیط تطبیق می‌دهد. تجربیات اولیهٔ ما در زندگی مبنا و الگوی ترموستات عاطفی ما هستند.»