کتاب دهه سرنوشت ساز
معرفی کتاب دهه سرنوشت ساز
کتاب دهه سرنوشت ساز نوشتۀ داوود قاسمپور است. بدون تردید، یکی از فرازهای مهم تاریخ معاصر ایران، پیروزی انقلاب اسلامی است، انقلابی که بر پایه آموزههای دینی و با رهبری فردی روحانی و با شرکت تمام قشرهای جامعه از هر قوم و مذهبی و طبقهای به ساحل پیروزی رهنمون شد. این انقلاب، با وجود گذشت یک ربع قرن از تحقق آن، هنوز هم بهعنوان موضوع تحقیقات و پژوهشها در دانشگاههای معتبر جهان، تازگی خود را حفظ کرده و بازکاوی زوایای پنهان آن پژوهشهای زیادی را میطلبد.
درباره کتاب دهه سرنوشت ساز
با فرار شاه از کشور انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی برای پیروزی و برکندن نظام استبدادی و شاهنشاهی شتاب گرفت. تعویض پیدرپی نخستوزیرها از اوایل سال ۱۳۵۷ نشانگر اوج بحران در تشکیلات رژیم بود که در نهایت نیز نتوانست سیل خروشان ملت ایران را مهار کند. با ورود امام خمینی به ایران و هدایت مردم سرانجام انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. فاصله زمانی بین ورود امام خمینی به ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی که به طور شایستهای دهه فجر نامیده شده است، سرآغاز طلوع انقلاب و طلیعه پیروزی بود. اقدامات و تصمیمات قاطع امام در این دهه در برابر رژیم پهلوی دستگاه حکومت بختیار را سردرگم کرد. این پژوهش در چند فصل آغازین وقایع دهه سرنوشت ساز را با توضیح نحوه تشکیل شورای انقلاب و نقش هدایتگر آن در راهپیماییها شروع کرده و در نهایت به تکاپوها و اقدامات شاه برای مهار انقلاب پرداخته است. فصول بعدی که عمدهترین مباحث کتاب به آنها اختصاص دارد، بازگشت امام به میهن و در پی آن هدایت حرکت مردم و پیوستن گروههای مختلف مردمی به نهضت تا پیروزی انقلاب اسلامی را دنبال میکند. در پایان نویسنده چگونگی تشکیل دولت موقت و عکسالعملهای گوناگون در برابر آن، تشدید حکومتنظامی و اعلام بیطرفی ارتش را که از وقایع مهم دهه سرنوشت ساز هستند، مورد بررسی قرار داده است.
خواندن کتاب دهه سرنوشت ساز را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب دهۀ سرنوشت ساز برای افرادی مناسب است که دوست دارند درمورد انقلاب اسلامی و اتفاقات حین آن اطلاعات بیشتری داشته باشند.
درباره داوود قاسمپور
داوود قاسمپور نویسنده ایرانی در حوزه علومانسانی، اجتماعی و اسلامی فعالیت دارد و متولد سال ۱۳۵۳ میباشد.
بخشهایی از کتاب دهه سرنوشت ساز
در پاییز ۱۳۵۷، امکان ملاقات با امام در فرانسه فراهم آمده بود. دوستان مختلف به دیدار ایشان به پاریس میرفتند. یکی از مسائلی که ایشان با دوستان مطرح میکردند این بود که چه کسانی هستند که میتوانند در ساماندهی به نیروهای عظیم بسیج شده مردم ایران سهیم بوده و نقشی داشته باشند و چه کسانی هستند که میتوانند پس از موفقیت در اداره جامعه مسئولیتی بر عهده بگیرند؛ بنابراین برای ایشان دو مطلب مطرح بود:
۱. کسانی که بتوانند در ایران با حضورشان به همگانیتر و گستردهتر شدن حرکت اجتماعی شتاب بدهند.
۲. کسانی که پس از پیروزی بتوانند در اداره جامعه نقشی به عهده بگیرند.
حضرت امام در این زمینه با مبارزان سیاسی و مذهبی مشورت میکرد و آنان را در جریان تصمیمات خود قرار میداد. بعد از هجرت حضرت امام به پاریس، مبارزان و فعالان سیاسی از داخل کشور و نیز نقاط مختلف جهان به دیدار ایشان میرفتند و در این دیدارها بود که امام اداره مبارزات سیاسی داخل کشور و کادرسازی برای آینده نهضت اسلامی را که دورنمای پیروزی آن روشن بود، با آنان در میان نهاد. تشکیل شورایی که بعدها به شورای انقلاب اسلامی موسوم شد، در این دیدارها مطرح شد. دکتر ابراهیم یزدی در این زمینه میگوید: امام تأکید میکردند که همه سیاسیون را نمیشناسم، ولی آقای مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی را میشناسم؛ بنابراین کسانی را بهعنوان مشاور من، سیاسیون را به قول خودشان به من معرفی کنند. سه نفر را اسم بردند: بهشتی، مطهری و هاشمی رفسنجانی و گفتند که اینها افراد مورد اعتماد را معرفی کنند و من آنها را به عضویت شورای انقلاب منصوب نمایم. امام این موضوع را با شهید بهشتی، شهید مطهری و آقای هاشمی رفسنجانی در میان نهاد و از آنان خواست تا مشاوران و افراد معتمد را معرفی کنند. به همین منظور به شهید مطهری دستور دادند به پاریس بیایند تا در این زمینه به طور حضوری صحبت کنند. گویا سفر شهید مطهری به پاریس با تأخیر مواجه شده بود، چرا که حضرت امام در نامهای در آبان ۱۳۵۷ به شهید بهشتی از تأخیر شهید مطهری اظهار نگرانی کرده بود.
حجم
۲۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۴۱ صفحه
حجم
۲۸۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۴۱ صفحه