کتاب زنان قلعه

کتاب زنان قلعه نوشتۀ جسیکا شاتک با ترجمۀ سپیده پوراکبر در نشر دختر آفتاب به چاپ رسیده است.

درباره کتاب زنان قلعه

کتاب زنان قلعه مربوط به دورۀ جنگ جهانی دوم است. زمینۀ داستان در کشور آلمان است و زندگی اشرافی آلمانی‌ها را پیش از جنگ جهانی دوم، هنگام آن و سال‌های پس از به پایان رسیدنش روایت می‌کند. راوی سوم‌شخص داستان، ماجرای ۳ زن را روایت می‌کند و از سختی‌های مردم آلمان پس از جنگ و تلاش گروهی از آنان برای مقابله با رژیم هیتلر می‌گوید. ماریان فون لینافلز، نخستین زنی است که داستانش تعریف می‌شود.

در ۱۹۴۵ ماریان، همسر یکی از مبارزانی که به دست رژیم نازی کشته شده بود، به قلعه‌ای که زمانی خانۀ باشکوهش بود بازمی‌گردد تا به قولی که به همسرش داده بود عمل کند. او قول داده تا همسران مردانی را که در راه مبارزه با هیتلر کشته شده‌اند بیابد و از آنان حمایت کند. ماریان رنج سفر از میان خرابه‌های به‌جا‌مانده از جنگ را به جان می‌خرد تا مارتین ۶ ساله را از پرورشگاهی که توسط نازی‌ها اداره می‌شود و سپس مادر او، بنیتا را از چنگ سربازان ارتش سرخ نجات دهد. او همچنین می‌تواند آنیا و ۲ پسرش را در یکی از اردوگاه‌های پناهندگان بیابد. ماریان به‌نوعی تبدیل به فرمانده این زنان و کودکان بازمانده می‌شود. این سه زن هرکدام داستان‌ها و گذشتۀ خود را دارند. گذشتۀ این زنان و رازهایی که در دل دارند، آنان را رها نمی‌کند. آن‌ها همچنان‌ که باید از مصائب جان سالم بدر ببرند، ناگزیرند با واقعیت‌هایی دست‌به‌گریبان شوند و تبعات تصمیماتی را که در سخت‌ترین روزهای زندگی اتخاذ کرده‌اند، بپذیرند.

خواندن کتاب زنان قلعه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران رمان‌های تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زنان قلعه

«در ابتدای روزی که قرار بود مهمانی پرآوازه برداشت محصول کنتس برپا شود باران تندی تمامی نقاط آسیب‌دیده قلعه باستانی فون لینافلز را به زیر بارش بی‌امان خود گرفت. در پی این اتفاق، آب از سقف چکه و زمین را خیس کرد، نمای خارجی زرد قلعه نیز مرطوب و تیره‌رنگ شد. در حیاط فانوس‌های کاغذی و گندم‌هایی که آن‌ها را دسته کرده و با دقت آویخته بودند به زمین افتاده و خراب شدند. ماریان فون لینافلز، همسر برادرزاده کنتس، با حالتی غم‌زده در تلاش بود تا شرایط را برای پذیرایی از مهمانان مهیا سازد. دیگر برای لغو کردن مهمانی دیر شده بود. بعد از ویلچرنشین شدن کنتس، میزبانی مراسم رسما بر عهده ماریان قرار گرفته بود، کسی که بهتر بود هفته پیش نصیحت همسرش را می‌پذیرفت و مهمانی را لغو می‌کرد.»