دانلود و خرید کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو ماتیاس انار ترجمه مسعود سنجرانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو اثر ماتیاس انار

کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو

معرفی کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو

کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو نوشتهٔ ماتیاس انار با ترجمهٔ مسعود سنجرانی در انتشارات خوب به چاپ رسیده است.نام دیگر این اثر، میکل‌آنژ در استانبول است. با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو در سال ۲۰۱۰ مهمترین جایزه ادبی فرانسه یعنی «گنکور» را در بخش دبیرستانی‌ها از آن خود کرده است؛ ماتیاس انار همچنین برای رمان دیگرش بنام «قطب‌نما» نیز در سال ۲۰۱۵ جایزه گنکور را این بار در بخش رمان بزرگسال دریافت کرد. 

درباره کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو

این کتاب روایت داستان بلند حکایت حضور کوتاه مدت «میکل‌آنژ» مجسمه‌ساز مشهور ایتالیایی است که از سوی سلطان عثمانی، بایزید دوم، به منظور طراحی و ساخت پلی تاریخی بر شاخ طلایی به استانبول دعوت می‌شود. واقعه‌ای تاریخی که زیر قلم شاعرانه‌ ماتیاس انار به حکایتی فراموش‌نشدنی از آدم‌ها و قسطنطنیه هزار و یک شب تبدیل می‌شود؛ چنانکه خواننده را محو کوچه‌ها و بازارها و ایاصوفیه و مسجد آبی و بوسفر و مدیترانه‌‌ جاودانه می‌کند.

بگو به آن‌ها از آنچه خود به‌تنهایی دیدی یا که شنیدی و چون سروکارت به کودکان افتاد، برایشان از جنگ‌ها و شاه‌ها، اسب‌ها، دیوها و فرشتگان بگو، ولی چیزی هم از عشق و مانند آن بگو.

درباره ماتیاس انار

ماتیاس اِنار نویسنده این‌کتاب، رمان‌نویس و مترجم فرانسوی است که در ایران سرنوشت عجیبی دارد. او زبان‌های عربی و فارسی را در مؤسسه زبان‌های شرقی پاریس آموخته و ده سال از عمرش را در خاورمیانه؛ ایران، ترکیه، لبنان و سوریه گذرانده و کتاب «میرزا حبیب اصفهانی» را از فارسی به فرانسه برگردانده است. انار با زبان فارسی و عربی آشنایی دارد و چندین مصاحبه مفصل در داخل و خارج ایران دارد که به‌نظر می‌رسد شرق را بسیار دوست دارد. خودش در یکی از همان مصاحبه‌ها گفته بود وقتی مدتی زیاد در سرزمین بیگانه‌ای زندگی می‌کنید، این ظرفیت در شما ایجاد می‌شود که سرزمین خودتان را با چشمانی بیگانه ببینید.

کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های جهان با درون‌مایهٔ شرقی و قدیمی پیشنهاد می‌شود. در این اثر مخاطب به دیدار استانبول در زمان میکل‌آنژ می‌رود.

بخشی از کتاب با آن ها از جنگ ها، شاه ها و فیل ها بگو

سه محموله خز سمور سیبری و جنگلی، صدودوازده کلاف پشمی، نُه قواره ساتن برگامو۱، همان تعداد مخمل زرین فلورانس، پنج بشکه شوره (نیترات پتاسیم)، دو صندوق آینه و یک صندوقچهٔ جواهرات کالاهایی‌اند که در تاریخ سیزدهم مه ۱۵۰۶، پس از پایین آمدن میکل‌آنژ بوئوناروتی۲، در بندر قسطنطنیه تخلیه می‌شوند. همین‌که کشتی جنگی لنگر می‌اندازد، پیکرتراش پس از شش روز دریانوردی مشقت‌بار بر زمین می‌پرد. نام مترجم یونانی را که انتظار او را می‌کشد نمی‌دانیم. بیایید مانوئل صدایش کنیم. برعکس، نام تاجری را که همراهی‌اش می‌کند می‌دانیم؛ جووانی دی فرانچسکو مارینگی۳، اهل فلورانس که از پنج سال پیش در قسطنطنیه مستقر شده است. کالاها متعلق به اوست. مردی است مهربان و خوش‌رو. خوشحال است که پیکرتراش داود، این قهرمان جمهوری فلورانس، را ملاقات می‌کند.

البته استانبول آن دوره شهری بسیار متفاوت بود؛ آن را بیشتر به نام قسطنطنیه می‌شناختند؛ هنوز مسجد آبی۴ ساخته نشده بود و ایاصوفیه به‌تنهایی بر فراز قسطنطنیه حکمرانی می‌کرد. کرانهٔ شرقی بوسفور غیرمسکونی و دلگیر بود، بازار بزرگ هنوز آن تارعنکبوت عظیمی نشده بود که گردشگرانی از تمام جهان را در هزارتوی خود گم کند و فروشندگانش مردمان را غارت کنند. امپراتوری دیگر رومی نبود و هنوز امپراتوری جدید شکل نگرفته بود و شهر میان عثمانی‌ها، یونانی‌ها، یهودی‌ها و رومی‌ها تقسیم شده بود؛ نام سلطان، بایزید دوم بود و به او لقب مقدس، پرهیزکار و عادل داده بودند. اهالی فلورانس و ونیز به او باجازِتو۵ و فرانسویان باژازه۶ می‌گفتند. مردی فرزانه و ملاحظه‌کار بود که سی‌ویک سال سلطنت کرد. دوست داشت شراب، شعر و موسیقی را تجربه کند؛ با مردان و زنان جوان بدرفتاری نمی‌کرد؛ علوم و هنرها، ستاره‌شناسی، معماری و خوشی‌های جنگ، اسب‌های تندرو و سلاح‌های برّان برایش اهمیت داشت. نمی‌دانیم چه باعث شد میکل‌آنژ را از فلورانس به استانبول دعوت کند، هرچند پیکرتراش در همان زمان در ایتالیا از شهرتی بسیار برخوردار بود. برخی او را در سی‌ویک‌سالگی بزرگ‌ترین هنرمند دوران می‌شناختند. اغلب او را با غولی چون لئوناردو داوینچی مقایسه می‌کردند که البته بیست سال بزرگ‌تر از میکل‌آنژ بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۸)
استعداد بدون تلاش و کار هیچ است.
چڪاوڪ
زمان همه‌چیز را حل خواهد کرد، کسی چه می‌داند؛ سرنوشت، صبر، اراده.
چڪاوڪ
مردی که در شراب و افیون غرق است، خودش را نابود می‌کند.
چڪاوڪ
زانو می‌زنند، زمزمه می‌کنند، دعا می‌خوانند و زمزمهٔ همهٔ این سخنان درهم، که به‌زحمت شنیده می‌شوند، همهمه می‌شود و با نور محض، بدون هیچ تصویری یا تندیسی مقدس که حواس را از خدا بگرداند، در هم می‌آمیزد. به نظر می‌رسد تنها چند طرح اسلیمی، مارپیچ‌هایی به‌رنگ مرکب سیاه، در فضا شناورند. چقدر این مسلمانان مردمانی عجیب‌اند. مردمانی عجیب که مسجدجامعشان حتی تصویری از پیامبرشان ندارد. مسیحی با وساطت مانوئلِ دیلماج به میکل‌آنژ توضیح می‌دهد که با اندودهای گچی سفید، کاشی‌ها و نقش‌نگاره‌های دیواری مرتبط به مسیحیت را پوشانده‌اند. «خوش‌نویسی‌ها تصاویر ما هستند، استاد، تصاویر ایمان ما.» مانوئل متن کتیبه‌ها را برای هنرمند رمزگشایی می‌کند: خدایی نیست جز خداوند یکتا و محمد پیامبر اوست.
چڪاوڪ
اهمیت شخص را می‌توان با اهمیت دوستانش سنجید.
چڪاوڪ
معماری هنر توازن است؛ همان‌طور که بدن بر اساس قواعد دقیق ــــ طول بازوها، پاها، قرارگیری ماهیچه‌ها ــــ کار می‌کند، هر عمارت نیز از قواعدی تبعیت می‌کند تا هماهنگی آن را تضمین کند.
چڪاوڪ
هرگز بنایی مانند آن ندیده است. هجده ستون از زیباترین مرمرها، سنگ‌فرش‌های رگه‌دار و مرصع‌کاری‌شده با سنگ سماق، چهار طاق نیم‌دایره که گنبدی مدهوش‌کننده را بر خود دارد. مسیحی او را به طبقهٔ فوقانی بر فراز سرسرایی می‌برد که از آنجا بر سالن اصلی کلیسا محاط است. نگاه میکل‌آنژ فقط بر گنبد خیره می‌ماند و به‌ویژه بر پنجره‌هایی که از آن‌ها نور خورشید به‌صورت شکسته، پنداری به‌زور، وارد می‌شوند؛ نوری شادی‌بخش که شمایل‌های بی‌صورت را نقش می‌زند. در برابر چنین احساسِ سبکی، با وجود آن تودهٔ عظیم، در برابر چنین تضاد چشمگیری میان سختی بیرونی سازه و تعالی و فرازش فضای درونی آن، در برابر توازن تناسب‌ها در سادگی جادویی طرح چهارگوش کلیسا و گنبدی در اوج کمال، چشم‌های پیکرتراش تقریباً از اشک خیس می‌شود.
چڪاوڪ
باید دو قلعهٔ نظامی را به هم متصل کند. این یک پل سلطنتی است؛ پلی که مردمان کاملاً متفاوت دو کرانهٔ رود را به هم پیوند می‌دهد و در آینده شهری عظیم را خواهد ساخت. هرچند طرح لئوناردو داوینچی ماهرانه است، هرچند طرح لئوناردو داوینچی نوآورانه است، اما آدم را به وحشت می‌اندازد. طرح لئوناردو داوینچی هیچ فایده‌ای ندارد؛ زیرا نه به خواست سلطان توجه کرده است، نه به شهر و نه به قلعهٔ نظامی. میکل‌آنژ ناخودآگاه می‌داند که او از وینچی جلوتر خواهد رفت، می‌داند که موفق خواهد شد؛ زیرا قسطنطنیه را دیده بود، زیرا فهمیده بود سازه‌ای که از او می‌خواهند یک پل عابر پیادهٔ سرگیجه‌آور نیست، بلکه علقهٔ مجموعه ساکنان یک شهر است، شهر امپراتورها و سلاطین. یک پل نظامی، یک پل تجاری، یک پل مذهبی. پلی سیاسی. تکه‌ای از یک مدنیت.
چڪاوڪ

حجم

۱۶۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۶۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۵۴,۵۰۰
تومان