دانلود و خرید کتاب دو پر کاه پرند علوی
تصویر جلد کتاب دو پر کاه

کتاب دو پر کاه

نویسنده:پرند علوی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب دو پر کاه

کتاب دو پر کاه نوشته پرند علوی است. این کتاب را انتشارات مهراندیش منتشر کرده است. این کتاب داستان زندگی دختری به نام پرنیا است. 

درباره کتاب دو پر کاه

پرنیا دختر نوجوان و مهربانی است که همه او و خانواده‌اش را می‌شناسند. پدر و مادر پرنیا با عشق ازدواج کرده‌اند و همیشه تلاش می‌کنند به فرزندان خود عشق ورزیدن به هم‌نوع را یاد بدهند. نازی خانم همسرِ دکتر سرابی از خانواده‌های معروف و متمول اصفهان است. او لیسانس ادبیات دارد. همسرش دکتر سرابی به روشنفکری معروف است و اختلاف طبقاتی را دوست ندارد و با زیردستانش و همهٔ کسانی که برای او کار می‌کردند با احترام برخورد می‌کرد، و از هیچ کمکی به آن‌ها دریغ نمی‌کرد. او معتقد بود که همهٔ انسان‌ها در هر لباسی محترم و برابر هستند. آن‌ها چندین و چند بار به شهرهای مختلف مانند تبریز و اصفهان مهاجرت می‌کنند و بالاخره در این شهر ساکن می‌شوند. پرنیا اما نمی‌تواند اصفهان را دوست داشته باشد. او می‌خواهد به تهران برگردد هنر بخواند و دکوراتور شود اما پدرش روی خوش نشان نمی‌دهد. حالا او باید برای این موضوع بیشتر تلاش و کند و آینده‌اش را بسازد. 

خواندن کتاب دو پر کاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دو پر کاه

«من به استادی دانشگاهِ تبریز منصوب شدم باید بار سفر رو ببندیم و به اون شهر بریم.»

پرنیا خیلی ناراحت شد. او نمی‌خواست از بچه‌های فامیلش دور باشد، دوست داشت در کوچهٔ سرابی‌ها بدود و لی‌لی بازی کند و شب‌ها که بزرگ‌ترها دورِ هم جمع می‌شدند، شاهد معما حل کردن و مشاعرهٔ آن‌ها باشد.

نازی خانم از این خبر اصلاً خوشحال نشد، چون دوست نداشت از فامیلش دور شود، و در تبریز هم کسی را نمی‌شناخت، ولی به‌خاطرِ شوهرش او را همراهی کرد و با دو فرزندش به تبریز رفتند. پرنیا از اینکه بازار آهنگران را ترک می‌کرد خیلی ناراحت و غصه‌دار بود، حتی دلداری بچه‌های فامیل و مادربزرگش هم فایده‌ای نداشت.

دو سالی که در تبریز بودند، به جز سرمای هوا و دور بودن از فامیل خاطرهٔ دیگری در ذهن پرنیا نماند. فقط زمانی خوشی به زندگی‌شان آمد که خانم حاجیه' مادربزرگش، برای سه ماه به تبریز سفر کرد و شادی و شور خاصی به خانه‌شان آورد. خانم حاجیه' زن مؤمن و محجبه‌ای بود که آغوش گرم و قصه‌های جالب زندگی‌اش' جایگزین سرما و غربت تبریز شد. نازی خانم بعد از رفتن مادرش با سماجت از دکتر سرابی خواست که به تهران برگردند. 

پرنیا برای رفتن به تهران روزها را بی‌تابانه شمارش می‌کرد. وقتی کلاس ششم دبستان را تمام کرد، همگی به تهران برگشتند. او بسیار خوشحال بود. تهران در همهٔ وجودش ریشه داشت و خوشی و گرمی فامیل مثل عسلی در جانش ریخته می‌شد.

در تهران ماندن آن‌ها سه سال بیشتر طول نکشید چون دکتر سرابی به استادی دانشگاه پزشکی اصفهان منصوب شد و همهٔ خانواده دوباره مجبور شدند که بار سفر را ببندند. پرنیا کلاس نهم را که تمام کرد، اجباراً به این سفر تن داد، ولی با تمام وجود ناراحت بود. نازی خانم از این انتقال خیلی راضی و خوشحال بهنظر می‌رسید، چون خانم حاجیه اصفهانی بود و بیشتر فامیل او در اصفهان زندگی می‌کردند.

شهر اصفهان با سی‌وسه‌پل و زاینده‌رودِ زیبایش برای پرنیا' آن حالتِ شادی و سرخوشی تهران را نداشت. آزادی که در آنجا برای مردم عادی بود در اصفهان کمتر دیده می‌شد. او بعد از مدتی که در اصفهان زندگی کرد، متوجه شد که سنت‌ها در این شهر خیلی زیادی فناتیک مانده است، برای همین تصمیم گرفت بعد از پایان دوران دبیرستان برای تحصیلات دانشگاهی به تهران برود. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۱۰۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۸۶,۰۰۰
تومان