کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول)
معرفی کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول)
کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول) نوشته حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی است که انتشارات آزادمهر منتشر کرده است. این کتاب اثری طنز است که روایتی انتقادی دارد.
درباره کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول)
حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی است، او در این کتاب طنز دربارۀ استادی خودشیفته و همه چیزدان نوشته است که دانستگیهایش همه به نوعی سوءتفاهم و خوبزرگبینی است. کتاب با راوی اول شخص روایت شده است. شخصیت اول کتاب مدام اصطلاح اینجانب را در مورد خودش به کار میبرد او اکثر اوقات به کتابهای خود رفرنس میدهد که البته اغلب حتی وجود خارجی ندارند. کتاب پر از اشتباهات بامزه است که راوی مدام با آنها درگیر است. او مدعی است اما فکر میکند هستی و زمان نوشته هایدگر کتابی مانند خسرو و شیرین است.
خواندن کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به طنز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگی نامه استاد جانب قلی یارویی (کتاب اول)
شاید برای خیلی از دوستانی که مرا میشناسند این گفته قدری عجیب و غیر منتظره باشد امّا واقعیت این است که من در ایران به دنیا آمدم. اگر نام زادگاهم را بگویم قطعاً تعجب بیشتری را برخواهد انگیخت. امّا اصلاً چه اهمیتی دارد من کی و کجا به دنیا آمدهام. آنچه میتوانم با کمال تواضع عرض میکنم و برای دیگران درس آموز باشد، قطعاً زندگی اینجانب پس از تولد است. البتّه تحقیقات جدید نشان داده است که نشانهٔ بزرگی در دوران جنینی هم، با «سونوگرافی» و چشم بصیرت «سونوگرافیست کار»، قابل مشاهده است. متأسفانه در زمان ما از این دستگاههای مدرن، خبری نبود امّا شاهدان عینی گفتهاند که بنده هنگام تولد، نه مثل جانیان بالفطره، بند ناف را بگردن تابانیده بودم و نه مثل عقبماندگان ذهنی با پا بدنیا آمده بودم، بلکه همهٔ حاضران در صحنه، گواه بودهاند که من با سر بدنیا آمدهام از این رو شاید اصطلاح سر آمد، با کمال فروتنی، مناسب احوالات اینجانب هنگام تولد باشد.
اشاره شد که زادگاه برای اشخاصی همانند اینجانب به مصداق شرف المکان بالمکین (یعنی اعتبار و ارزش هر مکان وابسته به حضور شخصی است که در آن است)، اساساً محلی از اعراب ندارد اما به منظور ثبت در تاریخ عرض میکنم که زادگاه اینجانب شهری کوچک، به اندازهٔ یکی از محلههای شمال تهران نظیر جردن یا نیاوران_ حالا قدری کوچکتر یا بزرگتر _است. در باب سطح فرهنگی مردمان شهرمان نمیخواهم چیزی بگویم چون میترسم خدائی نکرده حمل بر خودستائی شود فقط همین نکته بس که اگر به نوای لالائی مادران به دقّت گوش میسپردی_ آن لابلاها_ به جای «لا لا لا گل پونه / گدا اومد در خونه» اگر نگویم سمفونی نه بتهوون، لااقل شماره چهار و پنجاش را میشنیدی. البتّه شاید به مرور زمان نتهای «دو»،«ر»، «می»، «فا»، «سل»، «لا»، «سی» سمفونیها قدری دستکاری یا جابجا شده بود امّا وقتی قارههائی به این عظمت! – به استناد علم امروز- جابجا میشوند دیگر تکلیف یک سمفونی که معلوم نیست چند دست گشته و چند بار دستکاری و دستمالی شده، اظهر من الشمس است.
حجم
۷۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
حجم
۷۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
نظرات کاربران
من فقط نمونه کتاب را خواندم که متأسفانه موجب انصراف از خرید کتاب شد قلم آقای رحمانی ونوشتار ایشان دارای سبک خاصی است ویکی ازویژگیهای آن انباشت متن از اصطلاحات و گویش های مختص یکی از شهرستانهای کشور است که