کتاب کلاسی از جنس واقعه
معرفی کتاب کلاسی از جنس واقعه
کتاب کلاسی از جنس واقعه یا درسهایی که از استاد غلامحسین شکوهی آموختهام نوشتهٔ محمدرضا نیستانی در انتشارات یار مانا به چاپ رسیده است.
این اثر را میتوان تجربهای دانست که از طریق اندیشیدن و حضور چندین ساله در کلاسهای شکوهی بهدست آمده و توصیفها و داوریهای ارائه شده در آن، ناظر به درک و تجربه زیسته است. در حقیقت، این نوشته بر مبنای واقعگرایی عینی نگارش یافته و هیچگونه تجربۀ خیالی در آن راه نداشته است. از همین منظر، در فهم و تفهیم کلاس شکوهی، نویسنده از خود و تجربۀ زیستۀ خویش را ملاک قرار داده است. با این همه قطعاً هر اثری رنگ و بوی اندیشهها و احساس نگارنده را با خود همراه خواهد داشت. به همین خاطر نویسنده هر جا که لازم بوده، ندست خود را در توصیف و تحلیلهای کلاس شکوهی و داوری آن باز گذاشته است.
درباره کتاب کلاسی از جنس واقعه
برای شناسایی شیوۀ تدریس و فلسفۀ تربیتی شکوهی، روشها و رویکردهای مختلفی وجود داشته است که در این اثر از رویکرد پدیدارشناسانه مبتنی بر «تجربۀ خود زیسته» استفاده شده است. بر اساس این رویکرد، نگارنده به بررسی تجربۀ خویش از کلاسهای شکوهی پرداخته و کوشیده است به شیوهای پدیدارشناسانه، به ماهیت اساسی کلاسهای او راه بَرد.
این رویکرد برای کسانی که کمتر با پژوهش پدیدارشناسی آشنا هستند، تا اندازهای میتواند نامتعارف و متفاوت از اسلوبِ مرسومِ نگارشِ آثار علمی و پژوهشی باشد.
فرایند کار در پژوهش پدیدارشناسی، نه آنقدر روشمند است که بتوان آنرا بهسان یک فرایند خطی و گام به گام ترسیم کرد و نه آنقدر دلبخواهی که به هیچ روشی پایبند نباشد.
در پژوهش تفسیری بهطور عام و در تحقیق پدیدارشناسانه بهطور خاص، پژوهشگر فقط در جستوجوی راهی است تا به بهترین نحو، امکان فهم و درک پدیدههای انسانی را فراهم آورد. راهی که در آغاز تحقیق برای تبیین پدیده یا پدیدهها اندیشیده میشود، همواره ثابت نمیماند و در گذر پژوهش و در حین کندوکاو ممکن است شکلها و شیوههای مختلفی به خود بگیرد.
کتاب کلاسی از جنس واقعه را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
کسانی که تمایل دارند با خدمات و شیوهٔ متفاوت تدریس و معلمی استاد غلامحسین شکوهی بیشتر آشنا شوند، این کتاب را مطالعه کنند.
بخشی از کتاب کلاسی از جنس واقعه
اولین بار که فرصت دست داد تا بتوانم او را از نزدیک ملاقات کنم، زمانی بود که با دوستان برای امضای دروس ترم آینده خدمت ایشان رفته بودیم. در آن زمان دانشجویان باید برای انتخاب واحد به نزد تک تک استادان میرفتند و رضایت آنها را برای گذراندن دروس بهدست میآوردند. بهطور معمول، بههنگام نشاندن امضای استادان بر روی برگههای انتخاب واحد، صفی طولانی از دانشجویان کشیده میشد. به او اتاق کوچکی در دانشگاه داده بودند و من با وجود بلندی قد، در آن ازدحام زیاد نتوانستم شکوهی را لابهلای آن جمعیت ببینم. آنگاه که چهره او بر من نمایان شد، متحیر شدم؛ پیشتر او را در شهر کویری بیرجند، در یک روز بارانی، دیده بودم، آن روز، بارش باران بهقدری تند بود که مرا که شیفته روزهای بارانیام، برای پیدا کردن یک محیط مسقف به تکاپو واداشته بود. پیرمرد، آرام و آهسته بهسوی دانشکده میرفت. با دیدن پیرمرد، از دویدن باز ایستادم و مانند کودکی که از بزرگان تقلید میکند و میخواهد نشان دهد که میتواند بییاری آنها راه برود، من نیز کوشیدم تا زیر باران راهم را آهسته ادامه بدهم. کنجکاوانه بهچهرهاش نگاهی انداختم، باران، صورت پاییزیاش را به تندی، نوازش داده بود، پیرمردی با ابروانی پر که اگر اغراق نکرده باشم، هر کدام از ابروان او چخماقیتر از سبیل علی الهیاری، همکلاسی کرد من بود. آن ابروان سایهگسترش را چشمان نافذی همراهی میکرد که هنوز هم برق نگاهش، بخشی از خاطره جاویدم از آن دیدارهای غریبانه است.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
نظرات کاربران
اثر ارزشمند جناب دکتر نیستانی به جد ارزش مطالعه دارد به خصوص برای شیفتگان تعلیم و تربیت الگوی عملی از آرمان های تعلیم و تربیت را دکتر نیستانی به تصویر میکشند