کتاب از ایواتا بپرس
معرفی کتاب از ایواتا بپرس
کتاب از ایواتا بپرس نوشته ساتورو ایواتا است. در این کتاب اندیشههای ساتورو ایواتا به طور سامانیافته جمعآوری شده است که قبل از انتشار این کتاب در وبسایت هوبو نیکان ایتوی شینبون نیز منتشر شدهاند. کتاب از ایواتا بپرس سعی کرده تا قطعات مختلف بینش نویسنده را کنار هم جمع کند و سخنان خردمندانهٔ ایواتا را که از مقالات و متون مختلف گرفته شدهاند، در یک جلد به چاپ برساند.
درباره کتاب از ایواتا بپرس
ساتورو ایواتا، بهتنهایی خاطرههای چندین نسل را ساخته و روز و شب افراد زیادی را پر از شور کرده است. او بود که نینتندو را به محبوبترین کنسول بازی زمان خودش تبدیل کرد. کتاب از ایواتا بپرس: سخنان خردمندانهٔ ساتورو ایواتا مجموعهای است از نوشتههای شخصی، خاطرهها و یادداشتهای ساتورو که به شکل حیرتآوری مانند یک حکیم، دربارة نکتهها و روشهایی صحبت میکردند که نه فقط برای کار و مدیریت و رهبری بلکه برای همة زندگی مهم و کاربردی بوده است. از ایواتا بپرس نشان میدهد که چگونه یک مدیر میتواند با احترام، مهربانی و دادن عزتنفس کارمندانش، بهترین فضای را برای کار کردن فراهم کند محیطی امن، و پر از حس آسایش را برای آنها بسازد که همین موضوع باعث ایجاد انقلابی در حوزهٔ کارش شد و درنهایت با موفقیت، منافع خودش و همکارانش را هم پوشش دهد.
خواندن کتاب از ایواتا بپرس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب از ایواتا بپرس یک کتاب جامع است که میتواند برای همه افراد چه در زندگی شخصی و چه در کار مفید باشد.
درباره ساتورا ایواتا
ساتورا ایواتا در سال ۱۹۵۹ در ژاپن به دنیا آمد. او برنامهنویس، مدیر و یکی از بزرگترین سازندگان بازیهای رایانهای تاریخ، اهل ژاپن بود. او در سال 2015 بهصورت ناگهانی درگذشت. ساتورو مانند یک هنرمند بزرگ با سوژههایش برخورد میکرد و درعینحال مدیر و رهبری بزرگ هم بود. بازیهایی که خلق کرد مهمترین پدیدههای دوران خودش بودند و همینطور موفقترین و محبوبترینشان، به حدی که بازی سوپر ماریو تا سه دهه با فروش ۵۸ میلیوندلاریاش در دهه ۱۹۸۰، بر صدر پرفروشترین بازیهای تولیدشده تکیه زده بود.
بخشهایی از کتاب از ایواتا بپرس
وقتی در مورد یک طرح برنامهنویسی صحبت میکنیم، شایستگیهای آن را بر اساس اینکه چهقدر کوتاه، اقتصادی، یا با سرعت انجام میشود میسنجیم. من بهعنوان تصمیمگیرندهٔ نهایی میخواستم معیاری برای ارزیابیِ امور شکل بدهم، بنابراین مصاحبه با تکتکِ اعضای شرکت را شروع کردم. گوناگونیِ نقطهنظراتِ کشفشده طی این کار شگفتانگیز بود.
متوجه شدم ریاست به این سادگیها هم نیست، و رفتن در پیِ درآمدهای کوتاهمدت همیشه هم چندان استراتژیِ مناسبی نیست. حتماً از خودم پرسیدهام: «چهطور میتوانیم اوضاع را تغییر دهیم؟» وقتی یک شرکت دچار شرایطِ اقتصادی دشوار میشود، این سؤال به سؤالی محرک و انگیزهبخش تبدیل میشود.
در جریان همین مصاحبهها بود که فهمیدم تصمیمگیری یعنی جمعآوری و تحلیل اطلاعات و مدیریتِ اولویتها، و اینکه ضمنِ کشفِ اولویتها باید بدانید که این تصمیمات شما را به کجا خواهند رساند.
اگر این رویکرد را وارد فرایند تصمیمگیری کنید، اوضاع بهتدریج مرتب خواهد شد. من این مطلب را بهعنوان یک اصل با کاربردِ عمومی درک میکنم. میدانم خیلی طول کشید تا بهعنوان رئیس مورد اعتماد قرار بگیرم.
امروز متوجه مطالب زیادی شدهام که در گذشته نمیتوانستم آنها را ببینم، همین موضوع کمکم میکند تا قدردانِ مشکلاتی باشم که در سیوسهسالگی با آنها دستوپنجه نرم کردم.
حجم
۲۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۲۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه