کتاب سایه های کطولحو

کتاب سایه‌های کطولحو نوشته پائولا گوران و ترجمه سیما تقوی است. این مجموعه مشخصاً با هر چیزی که راجع به کطولحو و داستان‌های جدید نویسندگان طرفدار این ژانر است، خرده ارتباطی دارد. به طور حتم، نام کطولحو و ماجراهای مربوط به او و یا در اصل همان داستان‌های اساطیری لاوکرفت عملاً خود به‌نوعی ژانر نوشتاری منحصربه‌فرد تبدیل شده که در تمام انواع ادبیات داستانی نمونه‌اش دیده می‌شود.

درباره کتاب سایه های کطولحو

کطولحو که در خوابی مانند مرگ و در میان رؤیاهایش به انتظار نشسته، محصور در زیر آب‌های تیره و در شهر کابوس‌ها و اجساد مردگان، رلیه که در دوره‌ای نامشخص و پیش تاریخی بنا شده است، همان شهری که ایزدان والا - باستان بنا نهادند که شهری بود عظیم و پهناور با اشکال و هیکلی نفرت‌انگیز که از میان تاریک‌ترین ستاره‌ها بیرون‌زده بودند و به زمین آمده بودند و در این شهر، کطولحو به‌مانند کاهنی بود از سوی آن بیگانگان باستانی. اما از سوی برخی مخلوقات بشری نیز به‌عنوان ایزد نیز پرستیده می‌شد. مانند بیگانگانی نفرت‌انگیز که از فضا، زمین را تسخیر کرده بودند. این باور تنها به دلیل وجود جهل مبتنی بر خرافات، سنت‌های دیرین، قول دادن قدرتی فراتر از انسان‌های عادی و یا نیاز به فرار از نیازهای انسانی و والاتر جلوه کردن به وجود می‌آمده و والا باستانیان این‌طور مقرر بوده که روزی بازگردند (و یا مجدد برخیزند) و در آن زمان، پایان کار انسان‌ها فرا خواهد رسید.

ازاین‌رو که نام کطولحو، به گفته خود لاوکرفت توسط مخلوقاتی ابداع شده که سیستم آوایی و گفتاری آنها به‌هیچ‌عنوان به انسان‌ها شباهت نداشته، پس هیچ انسانی هرگز نخواهد توانست نام او را به‌درستی و همان‌طور که باید ادا کند و خود نویسنده - لاوکرفت - چندین تلفظ نزدیک به تلفظ صحیح نام او ابداع و ارائه کرده است زیرا هیچ روش صحیحی برای فهم چگونگی ادای نام کطولحو وجود ندارد.

خواندن کتاب سایه های کطولحو را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

کتاب سایه های کطولحو برای کسانی مناسب است که به خواندن داستان‌های اساطیری و فانتزی علاقه دارند و از کتاب‌های تخیلی خسته نمی‌شوند.

درباره پائولا گوران

پائولا گوران نویسنده آمریکایی است. گوران دو بار برنده برام استوکر را برده است. وی علاوه بر تعداد زیادی رمان و چندین مجموعه، بیش از چهل گلچین ادبی ویرایش کرده است. او در آکرون، اوهایو زندگی می کند.

بخش‌هایی از کتاب سایه های کطولحو

در این میان، شهر جکسون‌توم نسبت به شهرهای دیگر آسیب بیشتری دید. ۴۵ درصد از جمعیت این شهر به دلیل گرسنگی و خشونت‌های رایج از بین رفتند و این آسیب عظیم دقیقاً قبل از تشکیل جامعه‌ای جدید و بهبود وضعیت اقتصادی ملی صورت گرفت. شورش‌های بسیاری در ابتدا با توسل به‌زور و خشونت توسط پلیس سرکوب شدند اما به‌تدریج و با وسعت گرفتن وخامت اوضاع، خود نیروهای پلیس نیز به شورش ملحق شدند و در این زمان تنها عده قلیلی از اشراف و ثروتمندان این شهر بودند که توان تهیه غذا و مایحتاج خود را داشتند. در این دوران تاریک و خفقان بود که ساشا اسپل، یکی از برترین قهرمانان مسابقات قهرمانی ژیمناستیک جهانی، دختری شایسته و دلربا همچون مشعلی راه‌گشای مردم، از سوی کلیسای پدرش، یعنی ستاره مقدس برخاست.

قحطی آن سال باعث شد تیم ملی کشورشان از مسابقات المپیک تابستانی کناره‌گیری کند، قحطی فراگیری که باعث مرگ مادرش نیز شده بود. ساشا از کودکی عادت داشت هفت ساعت از روز را به دعا و نیایش اختصاص دهد و به جهت پایان‌دادن این قحطی و مصیبت ساشا کف دستانش را با شمع سوزاند، جز شمع از هیچ خوراک دیگری استفاده نکرد تا به ایزد خفته خود نشان دهد که مردمش چه حد از عذاب و رنج را تحمل می‌کنند و از او یاری بخواهد اما ساشا راه‌حل این مشکل را در نهایت در یکی از موعظه‌های پدرش یافت، زمانی که در مورد آب‌ونان مقدس صحبت می‌کرد پس چون راهی به سعادت یافته بود به‌سوی محراب رفت و خود را به‌عنوان غذایی برای مردمان معرفی و سپس خود را با چاقوی نظامی که داشت در جایگاه قربانی کرد.