کتاب مرد نامرئی

کتاب مرد نامرئی داستانی در ژانر علمی تخیلی از هربرت جورج ولز با ترجمه طیبه حبیبی است. این داستان درباره یک دانشمند است که موفق به کشف ماده‌ای می‌شود که با آن میتوان آدم‌ها را نامرئی کرد...

این داستان در سال ۱۸۹۷ منتشر شد و بارها مورد اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی قرار گرفته است. 

درباره کتاب مرد نامرئی

هرچند نامرئی شدن می‌تواند حسابی جذاب باشد و دست انسان را برای انجام کارهای مختلف باز بگذارد، اما مشکلاتی هم به همراه دارد. مرد نامرئی این مشکلات را به چشم خود دید.

گریفین دانشمندی است که یک ماده شیمیایی را کشف می‌کند. این ماده خاصیت عجیبی دارد و می‌تواند جانداران را نامرئی کند. گریفین اول از همه آن را روی خودش آزمایش می‌کند و با موفقیت نامرئی می‌شود اما نمی‌تواند دوباره بدنش را مرئی کند و به حالت اول برگردد. این موضوع برایش کم‌کم دردسرساز می‌شود. 

بدنش نامرئی شده است اما لباس‌هایش، غذایی که می‌خورد و ... نامرئی نیستند. او مجبور می‌شود تا تمام بدنش را بپوشاند یا بدون لباس بیرون برود تا لو نرود اما این تمام ماجرا نیست. چیزی نمی‌گذرد که پول‌هایش تمام می‌شود و او که حالا نامرئی شده است، برای به دست آوردن پول دست به کارهای خلافکارانه می‌زند...

کتاب مرد نامرئی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران رمان‌ها و کتاب‌های علمی تخیلی از خواندن داستان مرد نامرئی لذت می‌برند. اگر نوجوانی را می‌شناسید که به کتاب‌های علمی تخیلی علاقه دارد، این اثر را به او هدیه بدهید. 

درباره هربرت جورج ولز

هربرت جورج ولز ۲۱ سپتامبر ۱۸۶۶ در انگلستان متولد شد. او روزنامه‌نگار، جامعه‌شناس، تاریخ‌نگار سوسیالیست اهل انگلستان و نویسنده رمان و داستان کوتاه در ژانر علمی تخیلی است. به دلیل کتاب‌های جذاب و بی‌نظیرش به او لقت پدر علمی تخیلی را داده‌اند.

او در شهر کنت متولد شد. پدر او یک بازیکن معروف کریکت بود. در دوران نوجوانی‌اش در یک حادثه پایش شکست و همین موضوع سبب شد تا مدت زمان زیادی را در خانه بماند. او برای اینکه از بیکاری فرار کند شروع به خواندن کتاب کرد و علاقه‌اش به خواندن و نوشتن را کشف کرد. او در آکادمی تجاری توماس مورلی درس خواند. بعد از اینکه پدرش نتوانست دیگر در کریکت بازی کند و خرج و مخارج خانه بالا رفت به ناچار مجبور به کار در یک پارچه فروشی کرد.

کار سخت او، ساعت طولانی کار و همچنین اقامتش همراه چند نفر دیگر در یک خوابگاه کوچک، الهام‌بخش او برای نوشتن کتاب چرخ بخت شد. او بعدا موفق شد تا در امپریال کالج لندن تحصیل کند و در سال ۱۸۸۸ از آنجا فراغ التحصیل شود. او در سال ۱۸۹۵ با انتشار رمان ماشین زمان به شهرت رسید. ولز برای نوشتن این رمان هم از عناصر علمی بهره برد و هم جامعه شناسی را وارد داستانش کرد. او آینده جوامع را مبتنی بر سرمایه‌داری ترسیم کرد.

از میان داستان‌های علمی تخیلی او می‌توان به مرد نامرئی، ماشین زمان، انسان شبیه خدایان و جنگ دنیاها اشاره کرد. اثر تاریخی او با نام کلیات تاریخ هم در ایران منتشر شده است.

هربرت جورج ولز ۱۳ اوت ۱۹۴۶ در ۷۹ سالگی در خانه‌اش در لندن درگذشت. به افتخار او یادبودی توسط شورای لندن بزرگ در خانه او نصب شد.