کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران
معرفی کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران
کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران نوشتهٔ ابراهیم اکبریان چالشتری است و انتشارات خط آخر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران
جرم در لغت به معنای گناه آمده است و در اصطلاح، علیرغم تعاریف زیادی که از جرم شده، هنوز هم این موفقیت به دست نیامده تا از جرم، آنچنان تعریفی به عمل آید که مورد قبول همگان قرار گیرد و در زمان و مکان واجد ارزش باشد و دلیل این امر نیز این است که پدیدهٔ جرم، برحسب نظر دانشمندان و محققان، دارای مبانی و صور گوناگون است. به سخنی دیگر، آنچه که از نظر یکی جرم محسوب میشود، برحسب دیگری نهتنها ممکن است عنوان جرم به خود نگیرد، بلکه امکان دارد که حتی عملی پسندیده به شمار آید.
عدهای از حقوقدانان معتقدند که نقص قانون هر کشوری در اثر عمل خارجی، در صورتی که انجام وظیفه یا اعمال آن را تجویز نکند و مستوجب مجازات هم باشد، جرم نامیده میشود.
سهم دورکیم در نظریهپردازی دربارهٔ جرم و کیفر بسیار مهم است که بیشتر در کتاب «تقسیم کار در جامعه» و «قواعد و روش جامعهشناسی» منعکس است. دورکیم معتقد است که هر عملی که درخور مجازات باشد، جرم است. به بیان دیگر، هر فعل یا ترک فعلی که نظم، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد، جرم محسوب میشود. به نظر دورکیم ما کاری را به خاطر جرمبودن محکوم نمیکنیم، بلکه از آنجایی که آن را محکوم میکنیم، جرم تلقی میشود.
کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران به این مسئله به صورت کامل میپزدارد و به پرسشهای حقوقدانان در این زمینه پاسخ میدهد. موضوعی که در این کتاب اهمیت دارد مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران است و نویسنده به صورت تخصصی به آن میپردازد.
خواندن کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به متخصصان حوزهٔ قانون و قانونگذاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقش آفرینی مالکیت مشاع در ارتکاب جرایم علیه اموال در حقوق کیفری ایران
«جرم یک پدیدهٔ معمولی جامعه است، زیرا که بر حسب احساس تنفر و انزجاری که بزهکار در جامعه بر میانگیزد، معین میگردد. هدف از کیفر، بیشتر معطوف به افراد غیر مجرم است، زیرا که بیشتر احساس همبستگی و یگانگی افراد بیگناه را تقویت میکند، پیش از اینکه مجرمان را متنبه سازد. کیفر ممکن است نقش عدم ترغیب و تضعیف و دلسردی مجرمان را نیز فراهم آورد؛ لیکن احساس انزجار در قبال پارهای از اعمال کیفرپذیر در میان بعضی از مردم ضعیف است و در نتیجه آنان در معرض ارتکاب جرم قرار میگیرند؛ بنابراین کیفر نمیتواند از وقوع جرم پیشگیری کند. هیچ جرمی جرم محسوب نمیشود، مگر اینکه کیفری در کار باشد. در نتیجه کیفر قانونی نمیتواند اعمال شود، مگر اینکه در قبال اعمالی که قانوناً تعریف دقیق داشته باشند. اگر اعمال ناپسند و مذموم از سوی قانون دقیقاً تعریف نشده باشند، ولی در میان افراد احساس انزجار و تنفر پدید آورند، چنین اعمالی که از سوی قانون محکوم نشده باشند، جرم شمرده نمیشود. مثلاً پدیده چندهمسری در میان روشنفکران. شاید اغراق نباشد که بگوییم تئوری جامعه شناختی جرم در پی طرح و تأکید دورکیم، امروزه بدین پایه رسیده است.
جرم در معنی عام کلمه فعل یا ترک فعل انسان است که جامعه آن را به دلیل اخلال در نظام اجتماعی به قید ضمانت اجرای کیفری منع کرده است.
از نظر قانونی، جرم عبارت از عمل یا ترک عملی که قانون آن را پیش بینی نموده و برای ترک یا ارتکاب آن مجازات تعیین نموده باشد؛ به عبارت دیگر جرم، عمل یا خودداری از عملی است که مخالف نظم و صلح و آرامش اجتماعی بوده و از همین حیث مجازاتی برای آن تعیین نموده باشند.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه