کتاب فوق سری

کتاب فوق سری نوشتۀ بهزاد بهزادپور است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است. داستان این فیلم‌نامه ماجرای حمل یک محموله سری توسط یک کشتی ایرانی در بحبوحه جنگ تحمیلی، از سمت غرب آسیا به ایران را روایت می‌کند؛ محموله‌ای که به دلیل شرایط خاص آن کاپیتان کشتی حتی از ورود و خروج ملوانان کشتی نیز ممانعت به عمل می‌آورد و این سخت‌گیری‌هاست که حساسیت‌برانگیز شده و در نهایت نیز با پیدا شدن چند ملوان جاسوس در کشتی ماجرای حمل این محموله به ایران با مخاطرات جدی مواجه می‌شود.

درباره کتاب فوق سری

بهزاد بهزادپور در یک کلمه اهل غافلگیری مخاطب خودش است؛ چه در تجربه‌های نوشتاری سابق خود که برخی از آنها پیش‌ازاین با همکاری سید مهدی شجاعی و مجید مجیدی تألیف و منتشر شده است و چه در تجربه‌های سینمایی خود که از میان آنها می‌توان به اثر سینمایی «خداحافظ رفیق» اشاره کرد که به دلیل پرداخت سینمایی بدیع خود، با نظر مثبت منتقدان و مخاطبانش روبرو شد که عمده آن ناشی از خلق نگاهی تازه و بکر در روایت از دفاع مقدس بود.

«فوق سری» اما تازه‌ترین تجربه اوست که در ژانر فیلم‌نامه تألیف و اثری قابل‌توجه و از چند منظر بکر و ناب به شمار می‌رود.

این اثر در همان بخش نخست برخورد با مخاطبش وی را با لوکیشنی بکر و تازه که دریا و کشتی اقیانوس‌پیماست؛ مواجه می‌کند. موقعیتی که در آثار نوشتاری و سینمایی ایرانی کمتر مواجهه‌ای با آن ایجاد شده است؛ به‌ویژه اینکه بهزادپور در بخش‌های زیادی از داستانش، این کشتی و سرنشینان آن را در خارج از ایران به تصویر می‌کشد و شرح سفر آنها به بیش از دو کشور و مواجه شدن آنها با انسان‌هایی غیرایرانی و موقعیت‌های داستانی غیربومی برای مخاطب داخلی را به نمایش می‌کشد.

این مسئله در کنار تعلیق موجود در داستان که در موارد زیادی ناشی از شرح صحنه نویسی‌های هنرمندانه بهزادپور برای هر لوکیشن است به این اثر همانند یک «استوری بورد» حرکت و جذابیت می‌بخشد و مخاطب را با خود همراه می‌کند.

از سوی دیگر کشش داستانی موجود در این اثر و دوری کردن نویسنده از سرهم‌بندی‌های رایج در نویسندگی به این سبک که به نظر می‌رسد ناشی از شناخت دقیق نویسنده از موقعیتی باشد که قصد روایت آن را دارد نیز، از موارد دیگری است که به استواری متن افزوده است.

خواندن کتاب فوق سری را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به فیلم‌نامه‌نویسی و خواندن کتاب‌های سینمایی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره بهزاد بهزادپور

بهزاد بهزادپور در سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شده است. کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوینگر و بازیگر سینما اهل ایران است.

بخش‌هایی از کتاب فوق سری

سفیر با تلفن صحبت می‌کند به‌وضوح اشک در چشم‌هایش پر شده است.

سفیر: نه اول زدنش بعد گذاشتن روی ریل ... گفتم نه با این وضع صلاح نیست زن و بچه‌اش ببینن ... جنازه رو یه مقدار ترمیم می‌کنیم بعد می‌فرستیم، به درک که دارن شنود می‌کنن، نمی‌دونم، خداحافظ ...

سفیر تلفن را قطع می‌کند.

معاون اول: با عقل جور درنمی‌آید، یعنی اینقدر خبرش مهم بوده؟!

سفیر: از مهم هم اونورتر، بالاتر از فوق سری ... چون اگر فقط لو رفته بود، معمولاً نباید بکشنش.

معاون اول: لو رفته رو نگهش می‌دارن، و ... زنده‌اش مفیدتره تا مرده‌اش. اطلاعات سوخته می‌ریزن دورش تا اونم بریزه تو دامن ما. ما هم راحت می‌رفتیم سرکار. نه نه. محسن همزمان با پیدا کردن جعبه سیاه لو رفته.

سفیر: (متفکر قدم می‌زند) یعنی اون اطلاعات چی بوده که این‌قدر قیمت داشته؟!

معاون اول: چیزی بوده که مجبورشون کرده مهر باشگاه رو روی جنازه محسن بزنن، سه تیکه کردن جنازه، فقط رسم ستاره داودی‌هاست.

سفیر پژمرده بر صندلی می‌نشیند.

سفیر: می‌دونم، اینجا پای علنی، یعنی اعلام جنگ.

معاون اول: پس بچه‌ها باید پوتینهاشون رو پا کنن.

سفیر: سردر نمیارم ... چرا محسن پشت تلفن با خنده بهم گفت کشتی سواری رو باید از کره شمالی شروع کرد. ...اسرائیل ... کره شمالی ... خیلی بی‌ربط هستن.