کتاب لذت بی خیالی!
معرفی کتاب لذت بی خیالی!
لذت بی خیالی! یا زندگی بیشتر، با کار کمتر کتابی از تونیا دالتون با ترجمه درسا عظیمی است.
درباره کتاب لذت بیخیالی
نویسنده در این کتاب قصد دارد شما را متوجه خودتان کند ودرباره ارزش وجودیتان به عنوان یک انسان با شما سخن بگوید. روی سخن این نویسنده بیشتر با بانوان است. زنانی که خود را در زندگی روزمره و رسیدگی کردن به امور این و آن و خانهداری گم کردهاند و یادشان رفته است که پیش از همه اینها انسانی بودهاند با آرزوهایی برای خود.
شما با تعدادی از این خانمها در این کتاب آشنا خواهید شد. آنها زندگیها و شرایطی مختلف دارند-زنهایی که فرزندانشان بزرگ شده و با آنها زندگی نمیکنند، مادرهای جوان، خانمهای شاغل و مجرد-و خواهید دید که چگونه زندگیشان را تغییر دادهاند. شما دربارهٔ تقلاهایشان، لحظههای الهامگرفتن و آگاهیشان و موفقیتهای آنها خواهید خواند.
نویسنده در این کتاب به شما روش بهتر زندگی کردن را میآموزد. او هر گام را برای رسیدن به زندگی بهتر مطرح میکند و در چهار فصل به تشریح آنها میپردازد:
شناسایی: ازآنجاییکه شما در مرکز قرار دارید-نه سیستم-با کمک هم هدف منحصربهفرد شما و اولویتهای زندگیتان را شناسایی میکنیم. ما یک ستارهٔ شمالی را میسازیم تا بهعنوان راهنمایی شخصی در اختیارتان باشد و به شما در تصمیمگیریها و آغاز تمرکز روی آنچه اهمیت دارد، کمک کند.
شفافیت: با استفاده ازآنچه در گام اول شناسایی کردیم، درمییابیم که چگونه پروژهها و وظایفی را انتخاب کنیم که مهمترین تأثیر را روی اهداف و اولویتهایتان دارند. ما محدودیتهایی مؤثر را برمیگزینیم و چارچوبی آسان را به وجود میآوریم تا به کمک آن تشخیص دهیم چه کارها و مسائلی اهمیت دارد.
سادگی: حتی زمانیکه یک زندگیِ اولویتمحور دارید، همچنان تمام آن وظایفِ نهچندان باشکوهی را که ناچار از انجامشان هستید بر عهده دارید-از وظایف شخصی گرفته تا مسائل مالی. ما باهم سعی خواهیم کرد این سیستمها را سادهتر کنیم و فرایندی شخصیشده را برایتان طراحی کنیم تا هم زندگی کاری و هم زندگی شخصی شما با تلاشی کمتر بهخوبی سپری شود.
هماهنگی: پس از آنکه هدفمان را تشخیص دادیم، آنچه برایمان مهم است را مشخص کردیم و یک پایهٔ محکم از سیستمهای سادهشده را ساختیم تا کارهایمان بهخوبی و در آرامش پیش برود، تلاش خواهیم کرد همهٔ آنها را کنار یکدیگر قرار دهیم و هماهنگشان کنیم تا شما بتوانید زندگیای را که دوست دارید آغاز کنید.
هریک از گامهای این فرایند بر اساس گام قبلی برداشته میشود و این نوع طراحی برای رساندن شما به یک زندگی پربازده و مفید است. اگر بهرهوری بالایی داشته باشید، اولویتهایتان را در مرکز اصلی زندگی روزمرهتان قرار میدهید و وقتی بر اولویتهایتان تمرکز کردید، میتوانید سرانجام از زمانهای خالی روزها لذت ببرید، میتوانید به خودتان اجازه دهید که از سرعتتان بکاهید و آرامش را برقرار کنید.
خواندن کتاب لذت بی خیالی! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به کتابهای موفقیت و رشد فردی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب لذت بی خیالی!
سیستمها بخش کلیدی زندگیای هستند که خواهانش هستیم. درحالیکه وقت گذاشتن برای آن چیزی که اولویت دارد خیلی مهم است، همچنان کارهای دیگری هم داریم که باید انجامشان بدهیم. فعالیتهای نهچندان شیک و باشکوهی مانند نگهداری از خانه، مدیریت مسائل مالی، حاضرکردن شام و شستن لباسها هم بخشی از کارهایمان است.
لباسشستن با خودش چه چیزی دارد؟ انگار همه از این کار بدشان میآید. چطور ممکن است که هر هفته باید کوهی از لباس را بشوریم و نتوانیم از آن اجتناب کنیم؟ همهٔ این کارها باید انجام شوند.
چطور همهٔ این کارها را انجام دهیم و همچنان برای آن چیزی وقت بگذاریم که مهم است؟ میشنوم که خانمها میپرسند، حتی التماس میکنند که اگر راهحلی جادویی را میشناسم-که میشناسم-به آنها معرفی کنم. راهحل این است: سیستمها. سیستمهای قوی الگوهای عادتها را تحت کنترل میگیرند و باعث میشوند کارها بهطور خودکار اتفاق بیفتد. همانطور که گفتم، یک جادو است.
هنگام نوشتن این جملات نفسم در سینه حبس شده بود، چراکه این همان احساسی است که از قرارداشتن سیستمها در سر جایشان دارم. سیستمها زندگی ما را آسانتر میکنند. آیا این همان چیزی نیست که ما میخواهیم؟ اما تمایل داریم کارها را بیشازحد پیچیده کنیم، درصورتیکه فقط باید آنها را به بخشهای کوچکی تقسیم کنیم تا بیشتر قابلمدیریت و دستیافتن شوند.
آن فیل را بخور
آیا تابهحال اصطلاح «فیل را بخور» را شنیدهاید؟ از یک مَثَل آفریقایی گرفته شده که میگوید: «بهترین راه برای خوردن فیلی که سر راهتان ایستاده، تقسیمکردن آن به تکههای کوچک و لقمهلقمهخوردنش است.» خب، قرار نیست من برای شام فیل بپزم، اما کلی لباس برای شستن دارم (که میتواند مانند همان فیلی باشد که سر راهمان قرار گرفته) و هزار کار دیگر هم باید انجام دهم.
این ایده که یک کار بزرگ را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنیم، برای همهٔ کارها، پروژهها، اهداف و تقریباً هر چیزی که میخواهید انجام دهید صدق میکند. پیروزیهای کوچک حکم جهش و گرفتن شتاب را برای ما دارند و بهتدریج همراهشان کمی احساس رضایت نیز به ارمغان میآورند. اگر کارهایمان را بهجای اینکه یک وظیفهٔ بزرگ و ترسناک ببینیم، آنها را بهعنوان مجموعهای از دستاوردهای کوچکِ بسیاری در نظر بگیریم، شادی و احساس رضایت بیشتری خواهیم داشت. بااینکه شستن و تمیزکردن لباسها ترسناک نیست، فکرکردن به اینکه هیچوقت آنها را تمام نمیکنیم خستهکننده است و به همین دلیل آن را به تعویق میاندازیم یا تا این اندازه از انجامش احساس کلافگی میکنیم. بااینحال، لقمههای کوچک کارها را برایمان دستیافتنی میکنند و توان تمرکزکردن روی آن را به ما میدهند.
حجم
۷۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۷۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه