کتاب سرگذشت یک صندوق
معرفی کتاب سرگذشت یک صندوق
کتاب سرگذشت یک صندوق نوشته میکائیل عظیمی است، کتاب سرگذشت یک صندوق را انتشارات کویر منتشر کرده است و به صندوق بازنشستگی کشوری در آینه تجارب مدیران میپردزاد.
درباره کتاب سرگذشت یک صندوق
کتاب پیش رو درباره تاریخ صندوق بازنشستگی کشوری است، صندوقی که هسته نخستین آن بیش از یک صد سال پیش شکل گرفته و آرام آرام به نهادی تعیینکننده در نظام دیوانسالاری کشور بدل شد. با این همه اما، علیرغم گذشت سالها، منبع و مرجعی در میان نیست که به صورت منسجم و منظم، سیر شکلگیری، بسط و تکامل این نهاد را ارائه کند. این کتاب تلاش میکند گامی برای پرکردن این خلاء بردارد تا بتواند با تدوین تاریخ گذشته این صندوق، زمینهساز توشهگیری و افروختن چراغ راه آینده باشد و مهمتر از آن، الگوئی (البته قابل نقد و تکمیل) برای تدوین تاریخ دیگر صندوقها باشد.
اگرچه ثبت وقایع به خودی خود اهمیت وافری دارد، اما، تدوین و ثبت وقایع و جنبههای مختلف یک پدیده در شرایطی که موضوع مورد بحث دارای ابعاد غیرملموس نیز هست، اهمیت بیشتری پیدا میکند. این مهم زمانی جایگاه خود را آشکار خواهد کرد که مبنا و بنیان «داوریهای علمی و قضاوتهای غیرسلیقهای»، توسل و تکیه بر واقعیتهای مستند و دقیق باشد. بر این اساس ثبت دقیق وقایع و تدوین تاریخ گذشته با توجه به ابعاد مختلف ملموس و غیرملموس آن، زیربنا و زمینهساز تفکر علمی قلمداد میشود.
این همه در حالی است که امروزه پس از تجربه رویکردها و راهبردهای مختلف در مسیر پیشرفت جوامع، نقش «دانایی» در توسعه امری پذیرفته شده است. چرا که یادگیری جمعی موجب اجتناب از خطاها شده و مانع دور و تسلسل باطل و اتلاف منابع مادی و معنوی خواهد شد. نکته مهم آنجاست که دسترسی به منبعی مستند از شرح وقایع گذشته، از پیششرطهای لازم برای آغاز فرایند یادگیری جمعی است. به بیان دیگر دسترسی به منابعی که سیر وقایع را بازگو کنند، میتوانند به عنوان زمینه و نقطه عزیمت جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته باشد.
از منظری دیگر، این کتاب با ثبت وقایع و رخدادها و با ترسیم تصویری از حیات صندوق بازنشستگی کشوری، در واقع پاسداشت و ثبت مرارتها و تلاشهای آنانی است که بار سنگین بسط و تکامل این نهاد را بر دوش کشیده و تا به امروز رساندهاند. تدوین کتابی که به تاریخ این صندوق پرداخته، روایتگر مرارتها و استقامتهای پندآموز آنانی است که دیروز پیشگام بودند و ترسیمگر تلاشهایی است که میتواند برای نسل امروز، پندآموز باشد. این کار به سهم خود تقدیر و تجلیل و تشکر از زحمات ارزشمند پیشینیان نیز است.
از سوئی دیگر و از منظری کلانتر، تدوین تاریخ صندوق بازنشستگی کشوری، با تنقیح منظم و منسجم روند رخدادهای کلیدی و نشان دادن نقاط عطف آن، چگونگی و شیوه برخورد نظام مدیریت توسعه کشور با مسأله بازنشستگی را نیز آشکار میکند. به بیان دیگر این تاریخ، تاریخ درک و تلقی و شیوه برخورد ایرانیان با مسأله بازنشستگی به عنوان یکی از ارکان نظام رفاهی کشور نیز است.
آنچه در این کتاب آمده محصول تلاش گروه پژوهشی طرح «مستندسازی تاریخ شفاهی و تجربه مدیران عامل صندوق بازنشستگی کشوری» است.
خواندن کتاب سرگذشت یک صندوق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه اقتصاد پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب سرگذشت یک صندوق
همزمان با روند فزاینده تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در عصر حاضر، ابعاد و ارکان سازمانها نیز متأثر از این تحولات، دستخوش دگرگونیهای گستردهای شدهاند. این تحولات بنیادین در سازمانها موجب پیدایش اصول، روشها و مهارتهای مدیریتی نوینی شده است که یکی از مهمترین آنها «مدیریت دانش»۱ است. تاکنون از این مفهوم تعاریف متعددی از سوی کارشناسان ارائه شده و هر یک از زاویهای خاص آن را مد نظر قرار دادهاند؛ اما پیش از بیان تعریف و مفهوم مدیریت دانش، لازم است که طبقهبندی مفهوم دانش بهعنوان عنصر بنیادین و محوریِ این موضوع، بهصورت دقیقتر مورد بررسی قرار گیرد.
دانش عبارت از ایدهها، فهم و درسهای آموختهشده در طول زمان است. وید معتقد است دانش فهمیده میشود و فرد دانش را از طریق تجربه، استدلال، بصیرت، یادگیری، خواندن و شنیدن به دست میآورد. هنگامیکه افراد، دانش خود را با دیگران تسهیم میکنند، سطح و عمق آن گسترش مییابد و زمانی که دانش فرد با دانش دیگران ترکیب شود، دانشی جدید پدید میآید. (وید، ۲۰۰۲: ۲). برخی دیگر از کارشناسان اشاره به این نکته دارند که دانش از ماهیتی فردی برخوردار است چراکه در ارتباط متقابل با ارزشها و باورهای افراد و ادراک آنها از جهان و دیگران قرار دارد. از دیدگاه آنها دانش در بافت و زمینه روابط بین فردی ظاهر شده و غنیتر و معنادارتر از اطلاعات میباشد. از این رو، ساختارمند نمودن آن دشوار بوده و انتقالش بهسختی امکانپذیر است.
بهطورکلی دانش در دو دسته طبقهبندی میشود: «دانش صریح»؛ و «دانش ضمنی». دانش صریح دانشی است که قابل بیان به طرق مختلف باشد. این دانش در سازمانها در قالب کتب، مدارک، نوشتهها، دستورالعملها، چارچوبها و پایگاههای اطلاعاتی وجود دارد و با سهولت بیشتری قابل دستیابی است. در مقابل، دانش ضمنی در ذهن افراد سازمان وجود دارد و به سهولت قابل بیان نیست. طبق بررسیهای صورت گرفته، تقریباً ۸۰ درصد دانش سازمانها بهصورت دانش ضمنیاند که بهسادگی قابل انتقال و تشریک نیست، از اینرو مدیریت دانش فراتر از مدیریت اطلاعات مطرح شده و ابعاد انسانی و ضمنیدانش سازمانی را مدنظر قرار میدهد. (قاسمیشاد، ۱۳۸۸)
حجم
۷۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۷۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه