دانلود و خرید کتاب صوتی حجره پریا
معرفی کتاب صوتی حجره پریا
کتاب صوتی حجره پریا روایت مستند و داستانی نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی است. این کتاب روایتی داستانی از فعالیت طلبههای خانم در فضای مجازی است که برای حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی تلاش میکنند و در این مسیر با اتفاقات متنوعی روبهرو میشوند.
درباره کتاب حجره پریا
کتاب صوتی حجره پریا روایت دختران طلبه است که با فعالیتشان در شبکههای اجتماعی، ضربه بزرگی به تفکرات آتئیستها و گردانندگان اصلی جریان بیدینی میزنند و این کار که شاید از نظر خودشان یک سری مناظره و مباحثه علمی و منطقی است، باعث میشود که اتفاقاتی برایشان بیفتد که حت فکرش را هم نمیکردند.
کتاب حجره پریا نشان میدهد پروژه نفوذ تا چه پیچیده و مهم است و چطور آن را نادیده میگیرند. کتاب حجره پریا داستان تلاشهای دختر طلبهای به نام پریا است که به تازگی سطح دوم حوزه خواهران را در شهرش تمام کرده است و برای ادامه تحصیل در سطح سه رشته فلسفه، به شهر قم میرود. او شش نفر از دختران خوابگاه که مانند خودش پرتلاش و باهوش هستند را انتخاب میکند تا با او هم حجره شوند. اسم کتاب هم از همین موضوع گرفته شده است. پریا و دوستانش نسبت به فضای مجازی، تقوای مجازی و مسائل مربوط با این امر بسیار دغدغهمندند و نسبت به مسائل روز کاملا آگاهی داردند، کار آنها، تحقیق، پژوهش و ارائه مقالههایی با این موضوع و مباحثات گروهی است. هفت دختر داستان حجره پریا، با یک گروه از آتئیستها در فضای مجازی مناظرهای۱۴ روزه انجام میدهند و وقتشان را به مطالعه کتاب و پیدا کردن منابع موثق میگذارند. در ادامه این کتاب به فعالیتهای نیروهای گمنام و فداکار هم میپردازد.
شنیدن کتاب حجره پریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به کتابهای داستانی مستند پیشنهاد میکنیم.
درباره محمدرضا حدادپور جهرمی
محمد رضا حدادپور جهرمی متولد سال ۱۳۶۳، یکی از اساتید جوان حوزه علمیه جهرم است که معاونت پژوهشی این حوزه را نیز به عهده دارد. او فعالیتش را با کانال تلگرامی دلنوشتههای یک طلبه شروع کرد. او به شهرت فراوانی بین ادب دوستان انقلابی رسید و آثار مختلفی را منتشر کرد. بیشتر آثارش داستانی و با موضوعاتی مانند فتنه و زندگی طلبهها و خاطرات جنگ منتشر شده است.
در دنیای امروز که انقلابیون کمتر به سراغ داستاننویسی رفتهاند. محمدرضا حدادپور جهرمی به درستی درک کرده است که داستانگویی زبان نسل امروز است و اگر قرار است اطلاعاتی به مخاطب منتقل شود میتوان از آن استفاده کرد. آثار این نویسنده در انتشارات حداد منتشر شده است.
بخشی از کتاب حجره پریا
معمولا عصرها خیلی آنتایم نیستم... مخصوصا اگر بخوام برم ملاقات کسی تو بیمارستان... بعلاوه اینکه اگر نتونسته باشم بعد از ناهار یه کم استراحت کنم، خیلی نمیشه روی اخلاق و روی خوشم حساب کرد!
اما اون روز، رفتم پیش بچه ها و مدتی که خانمم رفته بود پیش پریا، با بچه ها بازی کردم و یه کم هم خوابیدم. قرار بود خانمم تا غروب پیش پریا باشه تا بقیه دوستاش بتونند به درس و بحثشون برسند. شب هم قرار بود داداشش و زن داداشش پیشش بمونند.
برای عیادت از نامحرم، هیچوقت دسته گل نمیگیرم. چند تا سیب قرمز گرفتم و رفتم بیمارستان. وقتی رسیدم به در اتاقش، میشنیدم که پریا و خانمم دارن با هم مشاعره میکنند. معلوم بود که الحمدلله حال و روحیه دوتاشون خوبه و حوصله دارند.
در زدم و چند تا یا الله گفتم و رفتم داخل...
بعد از سلام و احوالپرسی های معمولی، نشستم و خلاصه ای از پرونده و سرنوشت گروهک تروریستی منهدم شده را براش تعریف کردم. خیلی آرام و بدون ناراحتی به حرفام و توصیه های امنیتیم گوش داد و خوشحال شد که همه چیز ختم به خیر شده!
بهش گفتم: «اگر بخوام بعدا این پرونده را به صورت خاطرات در بیارم، دوس داشتم بیشتر از آتئیست و گروه های ملحد و خداناباور و نقد عقایدشون صحبت کنم. اما مجبورم فقط اونایی که ارتباط مستقیم به پرونده پیدا میکنه و یا توی ذهنم مونده را بیان کنم. کاش میشد همه چیز گردن یه نفر نباشه و رفقای حوزوی شما اکتیوتر بشن. جوری که من فقط روند پرونده خودمو بیان کنم و مجبور نشم هم عقاید بگم... هم از تروریسم بگم... هم از نظام حوزه بگم و هم از همه چیز ! »
گفت: «درسته. با یه دست نمیشه همه هندونه ها را بلند کرد. بالاخره شما وظیفه و مسئولیت خودتون را دارین و رسالت شما اینه که به من و نسل من بگین که «امنیت، نه ارزان است و نه آسان!» »
خانمم گفت: «دلم برای یگانه خیلی میسوزه. خیلی دختر خوب و باسوادیه. کاش اونجوری نمیشد. زهراسادات میگفت گوش و صورت یگانه خیلی بهتره. اما بازم آدم دلش میسوزه.»
پریا گفت: «مشکلی که برای یگانه پیش اومد، ممکن بود برای هر یک از ماها پیش بیاد. اصلا هرکدوممون یه مشکل خاص خودمون پیدا کردیم. نسیم اونجوری... هاجر بنده خدا اونجوری... من اینجوری... این مشکلات، کاری به خطا و ثواب ما نداره... مشکلاتی هست که تو زندگی همه هست و بسته به همون لحظه داره... اندازه جراحت صورت یگانه، به اندازه سر و صورت هاجر و بدن من و بقیه بچه هاست...
امروز صبح با یگانه تلفنی حرف زدم... حرف جالبی زد... گفت: «اگر بخوایم با همه اتفاقات زندگیمون، خودمون را محکوم و سرزنش کنیم، سر از بیماری های روحی درمیاریم! کارمون درست بوده و به خاطر هیچ چیز پشیمون نیستیم. به خاطر هیچ چیز... نه مرتکب حرام شدیم و نه مرتکب کاری که مستحق سرزنش باشیم. هر چی هم شده، انتخاب خودمون بوده و از کسی طلب و کینه ای نداریم. سرمون هم میگیریم بالا و با روحیه زندگی میکنیم.»
خیلی محکم و مثل همیشه سرشار از انرژی بود. به منم انرژی داد. دعا کنین خوب بشه و خاطره این روزها از زندگی همه مون کمرنگ بشه... »
کلمه کلمه حرفای اون دخترای طلبه پر از درس و نکته بود. با همه سختی های این پرونده، اما هیچ وقت خدمت و تامین امنیت اونا را فراموش نمیکنم.
به پریا گفتم: «با همه این مشکلاتی که براتون پیش اومد، بازم میخواید فعالیتتون را دنبال کنین؟!»
زمان
۷ ساعت و ۸ دقیقه
حجم
۳۹۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۷ ساعت و ۸ دقیقه
حجم
۳۹۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
به جرات یکی از برترین کتابا اقای جهرمی از اول تا اخر درگیر داستانی ادم نمیتونه از داستان دست بکشه و استراحت کنه خیلی عالیه واقعا حتما حتما مطالعه کنید 👌🏻
سلام وقت بخیر سپاس از نویسنده محترم و اپلیکیشن طاقچه ممنون میشم اگر امکانش هست بقیه کتابهای آقای حداد پور جهرمی رو به صورت صوتی در اپلیکیشن طاقچه قرار بدید. متشکرم
این کتاب از اول تا آخرش جذاب و سرشار از هیجان بود. هروقت حس وحال مطالعه م کم میشه میرم سراغ یکی از کتابهای امنیتی آقای حدادپور تا شارژ بشم.
از اون دسته کتابهایی هست که دلتون نمیخواد دست از کتاب بکشید و از وقتی شروع به خوندن میکنید نمیتونید ازش دست بکشید و تا آخرشو یه روزه میخونید😉
اینقدر برام جذاب بود که ی روزه تموم کردم. کاش کتابای دیگه این نویسنده هم صوتی بودن
کتاب صوتی را گوش ندادم اما کتابش را مطالعه کردم جذاب و پرمفهوم بود
عالی
عالی بود فوق العادههههههههه
فوقالعاده بود واقعا توصیه میکنم که این کتاب صوتی رو گوش کنید. باز هم میگم فوقالعاده است...
با اینکه آدم زیاد مذهبی نیستم ولی جذاب بود.