دانلود و خرید کتاب صوتی شرق بهشت

کتاب صوتی شرق بهشت، اثری شنیدنی و بی‌نظیر از جان اشتاین‌بک، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی و خالق رمان خوشه‌های خشم است. شرق بهشت روایت جنگ همیشگی خیر و شر در قالب زندگی دو خانواده است. 

شرق بهشت را با ترجمه‌ی عالی پرویز شهدی و صدای گرم آرمان سلطانزاده بشنوید 

درباره‌ی کتاب صوتی شرق بهشت

شرق بهشت رمانی شنیدنی و به نوعی زندگی‌نامه دو نسل است. نسلی که برای فرار از سختی‌های زندگی و تعصب‌ها‌ی مذهبی و اجتماعی به آمریکای رویایی مهاجرت کرده و نسل بعد از آن که در آستانه قرن بیستم در میان تحولات صنعتی و اجتماعی متولد شده است. یک نوع زندگی‌نامه که نویسنده در آن عضوی از خانواده و از نسل دوم است. شرق بهشت روایتی از زندگی و رفتارهای غلط این دو خانواده است که زندگی‌شان را از هم می‌پاشد: خانواده اول، خانواده سایروس تراسک و خانواده‌ی دوم همیلتون‌ها هستند .در هر دو خانواده، پدران به یکی از فرزندان خود بیشتر توجه دارند. در خانواده تراسک، سایروس، آدام را به چارلز ترجیح می‌دهد و آدام هم زمانی‌که که پدر می‌شود به مانند سایروس، به یکی از فرزندان خود به نام آرون نسبت به دیگری توجه بیشتری می‌کند.

جان اشتاین‌بک داستان زندگی را روایت می‌کند و چگونگی پاگرفتن و گسترش این دنیای جدید را می‌گوید. داستانی نمادین از آفرینش انسان، اخراجش از بهشت و زمینی شدن و سرگردانی او در پهنه زندگی. رفتارهایی که به این سرگردانی کمک می‌کند و زندگی‌ها را تخریب می‌کند. شرق بهشت کتابی است که نسبت به دیگر آثار جان‌ اشتاین‌بک مهجور مانده است اما اثری بی‌نظیر است و بازتاب پختگی قلم و فکر نویسنده را می‌توان درآن دید. 

کتاب صوتی شرق بهشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از شنیدن رمان‌های صوتی از نویسندگان بزرگ دنیا، لذت می‌برید، بدون شک شنیدن کتاب شرق بهشت، تجربه‌ای عالی برایتان خواهد بود.

درباره‌ی جان اشتاین‌بک 

جان ارنست اشتاین‌بک جونیور ۲۷ فوریه ۱۹۰۲ در کالیفرنیا، آمریکا به دنیا آمد. پدرش خزانه‌دار و مادرش آموزگار بود. او در دانشگاه در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. بعد به نیویورک رفت و روزنامه‌نگاری را آغاز کرد. مدتی بعد به کالیفرنیا بازگشت. در آنجا به کارهای مختلفی مشغول شد که او را با رنج زندگی کارگران آشنا کرد و همین باعث شد تا درباره‌ی آنان بنویسد. نخستین اثرش جام زرین را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان‌دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهره رنج‌کشیده خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موش‌ها و آدم‌ها و خوشه‌های خشم شد. جان اشتاین‌بک توانست برای آثارش جایزه نوبل و پولیتزر را ببرد.

جان اشتاین‌بک در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ در ۶۶ سالگی به دلیل بیماری قلبی در نیویورک چشم از جهان فروبست.

بخشی از کتاب صوتی شرق بهشت

اعضای خانواده هامیلتون مردمان عجیبی بودند. عصبی و حساس مثل سیم‌های یک ساز. بعضی از آن‌ها اگر کمی بیشتر کشیده می‌شدند، از هم می‌گسستند. همه جای دنیا چنین آدم‌هایی پیدا می‌شوند. میان دخترها، اونا از همه بیشتر مایه نشاط ساموئل بود. از همان بچگی اشتهای عجیبی به دانستن داشت مثل اشتهایی که همه بچه‌ها به نان برشته کره و مربا مالیده شده به هنگام عصرانه دارند. اونا و پدرش با هم تبانی می‌کردند؛ کتاب‌هایی می‌خریدند. آن‌ها را می‌خواندند و نظرهاشان را درباره مطالب آنها با یکدیگر رد و بدل می‌کردند.

او جدی ترین فرزند خانواده هامیلتون بود. با پسر جوانی آشنا شد که انگشت‌هایش از مواد شیمیایی لک شده بود - بیشتر وقت‌ها از نیترات نقره - و با او ازدواج کرد. شوهرش از آن آدم هایی بود که با تهیدستی زندگی می‌کنند تا دچار کودنی ناشی از ثروت نشوند. رشته مورد علاقه‌اش عکاسی بود. چنین عقیده داشت که دنیای بیرون می‌تواند با رنگ‌هایی که چشم تشخیص می‌دهد. روی کاغذ عکاسی ثبت شود. اسمش اندرسن بود و کمتر اهل معاشرت. مثل بسیاری از محقق‌ها از خطر کردن هراس داشت. روش مکاشفه را نمی‌پسندید. پله‌ای برای خودش می‌تراشید. روی آن می‌نشست و به تراشیدن پله بعدی می‌پرداخت. مثل کوه نوردانی که از یخچال‌های طبیعی بالا می‌روند. نسبت به افراد خانواده هامیلتون که گمان می‌کردند بال دارند و خیلی وقت‌ها هم سقوط می‌کردند و سرشان به شدت به سنگ می‌خورد احساس انزجاری ناشی از نوعی ترس داشت.

اندرسن هرگز نه سقوط کرد نه لغزید و نه پرواز کرد. به کندی به سوی قله رفت. و این طور که تعریف می‌کنند. آنجا به هرچه می‌خواست رسید: فیلم رنگی.