دانلود و خرید کتاب صوتی اسم
معرفی کتاب صوتی اسم
کتاب صوتی اسم، یک نمایشنامهی صوتی جذاب و شنیدنی از ماتیو دولاپورت و الکساندر دولاپتولیر است. ماجرای کتاب اسم، دربارهی خانوادهای است که انتظار تولد فرزندشان را میکشند. آنها در جمعی با دوستانشان دربارهی اسم بچه صحبت میکنند...
نسخه صوتی نمایشنامه اسم را با ترجمهای عالی از شهلا حائری و صدای جمعی از گویندگان توانای کشور، میشنوید.
دربارهی کتاب صوتی اسم
داستان نمایشنامه اسم، در یک مهمانی دوستانه اتفاق میافتد. ونسان، مردی چهلساله و در آستانهی پدر شدن است. او که شخصیت اصلی داستان هم هست ازلحاظ اجتماعی فردی موفق است اما از مواجهشدن با مسئولیت پدر شدن میهراسد. صحنهی اصلی نمایشنامه اسم در میهمانی خصوصی و ظاهرا دوستانه اتفاق میافتد، جایی که ماجرای بچهدار شدن ونسان و کنجکاوی برای دانستن نامی که برای فرزندش برگزیده به کنجکاوی درباره زندگی شخصی او میانجامد. اسمی که ونسان برای بچهاش انتخاب کرده است، تعجب همه را برمیانگیزد. بحث بر سر اسم بالا میگیرد و همانطور که دربارهی اسم بچه صحبت میکنند، دو دوست رازهای زیادی از زندگی همدیگر، برملا میکنند.
ماتیو دولاپورت و الکساندر دولاپتولیر با طنز زیبایی که به این اثر اضافه کردند، بر جذابیت آن افزودهاند.
کتاب صوتی اسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اسم، یک نمایشنامهی جذاب و شنیدنی است که شنیدنش به تمام دوستداران نمایش پیشنهاد میشود. اگر از کارهای نویسندگان فرانسوی لذت میبرید، از شنیدن کتاب اسم، لذت میبرید.
بخشی از کتاب صوتی اسم
ونسان: من که از بزدلی یا برای همرنگ جماعت شدن نظرم رو عوض نمیکنم. این جریان رو قطع میکنم. می رم وسط جاده در بین ماشینهای جنگی وایمیستم، مثل اون دانشجوی چینی میدان تیانامن؛ به هیتلر می گم: «تو از ما آلزاس و لورن رو گرفتی ولی اسم هامون رو نمی تونی از ما بگیری، میراث ادبی مون رو...» اما تو با رفتار ساده لوحانه ت داری ازش اسطوره میسازی، یک تمثال تسخیرناپذیر. داری تقریبا ازش بت می سازی.
پیر: من دارم از هیتلر بت میسازم؟
ونسان: معلومه. اگه پیکاسو اسم پسرش رو آدلف می ذاشت، یک مانیفست مهمتری برای صلح میشد تا نقاشی گرنیکا. این رو از من داشته باش.
پیر: این دیگه شلم شوربای روشن فکریه. پیکاسو اسم پسرش رو آدلف نگذاشت. فرانکو هم نذاشت. برای این که ازشون متنفر بود و ترجیح می داد بمیره تا جگرگوشه ش اسم یکی از این اراذل رو داشته باشه.
ونسان: برعکس، کاملاً روشنه. انقدر کوتاه بین نباش. تو منو متقاعد کردی. تو هم قبول کن که مجاب شدی... تصور کن. تصور کن... یک دختر خیلی زشت بدلباس مثل این سخنگوهای احزاب چپی، از اون ها که کلود بهشون رأی می ده. یک زن سلیطهی شلخته با موهای چرب. حالا تصور کن که اسمش مریلین باشه. خب در این صورت اسطوره رو می شکنه. نماد رو ضایع می کنه. خاطرهی این بازیگری رو که همه خون تحسین میکنیم خراب میکنه. حالا بگو ببینم چرا اون طرف این قضیه صادق نیست؟ پسر من یک آدم محشری می شه، پس با فاشیسم جور در نمی آد. از هیتلر انحصار اسمش رو میگیره، از اون جایگاهی که تو قرارش دادی میکشدش پایین.
پیر: انقدر دری وری می گی که حتا نمی دونم چی جواب بدم.
زمان
۱ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۹۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۹۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
تئاتری بسیار زیبا که وارونه شدن حقیقت را بیان میکند