دانلود و خرید کتاب صوتی پدر، عشق و پسر
معرفی کتاب صوتی پدر، عشق و پسر
کتاب صوتی پدر، عشق و پسر یکی از آثار سید مهدی شجاعی است که از انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است. این کتاب زندگی علی بن حسین بن علی بن ابیطالب که با نام علیاکبر شناخته شده را روایت میکند. پسر امام حسین و اولین نفری که از قوم بنیهاشم به شهادت رسید. پدرش که او را نزدیکترین شخص به حضرت محمد میدانست، بعد از شهادت علیاکبر دربارهی ایشان گفتند: «به زودی جدت را ملاقات میکنی و آن حضرت شما را سیراب خواهد کرد که بعد از آن هرگز تشنگی نباشد.»
درباره کتاب صوتی پدر، عشق و پسر
کتاب صوتی پدر، عشق و پسر فراز و نشیبهایی از زندگی حضرت علیاکبر را به تصویر کشیده و تمام اتفاقات را از زبان اول شخص و از زبان اسب حضرت یعنی عقاب میگوید و مخاطب راوی در این کتاب مادر حضرت علیاکبر است، عقاب زندگی حضرت را برای مادرش میگوید، زیرا لیلی بنت ابیمره در عاشورا حضور نداشته و در بستر بیماری بود و داستان شهادت پسرش را از زبان اسبش که همراه همیشگی او بوده شنید.
کتاب صوتی پدر، عشق و پسر ده فصل دارد که با نام مجلس آمده است و در هر مجلس عقاب با زبانی عاطفی، بخشی از زندگی حضرت را روایت میکند و اواخر کتاب را به شهادت علیاکبر اختصاص میدهد، انتهای هر مجلس به گونهای به کربلا ختم میشود و در تمام کتاب موضوع عاشورا را میبینیم.
در فصل اول داستان چگونگی رسیدن ارث (عقاب) به علیاکبر است، فصل دوم ولادت حضرت و عقاب آن لحظه را اینطور برای مادرش تعریف میکند:« عجیب بود این شباهت! آنقدر که من به محض تولد او، بوی پیامبر را در فضای حیاط استشمام کردم. یادت هست آن بیقراریهای مرا؟ آن شیهههای بیوقتم را؛ آن سم زمین کوبیدنهایم را؟ آنقدر که اهل خانه را به عجز آوردم و تا نوزاد را نشانم ندادند، آرام نگرفتم.»
فصل سوم کتاب صوتی پدر، عشق و پسر دوران جوانی حضرت و زمانی که امان به عباس بن علی و علی بن الحسین پیشنهاد داد که سپاه امام حسین را ترک کنند و به دشمنانش بپیوندند، مجلس چهارم ادامهی واقعهی کربلا و شب عاشورا را تعریف میکند، او در این شب سوار عقاب با بیست پیاده و سی سوار برای آوردن آب خیمهها را ترک میکنند.
عقاب در مجلس پنجم این کتاب، راوی عاشقانهی بین امام حسین و پسرش است که عقاب از علاقهای میگوید که هرگز تکرار نمیشود و میگوید: « گاهی احساس میکردم که رابطه حسین با علی اکبر فقط رابطهی یک پدر و پسر نیست، رابطهی یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است.»
مجلس ششم این کتاب حضور علیاکبر در میدان جنگ کربلا را میگوید و او مقابل دشمن میگوید: «این منم، علی، فرزند حسین بن علی! سوگند به بیت الله که ماییم پرچمدار ولایت نبی. به خدا قسم که این دشمن بیپدر بر ما حکومت نمیتواند کرد. من با این شمشیر آخته به حمایت از پدرم ایستادهام. و آنچنان که شایستهی یک جوان هاشمی قریشی است، جنگ میکنم.» و بعد از حضور او عقاب داستان تشنگی را در فصل هفتم برای لیلی میگوید.
مجلس هشتم که یکی از تاثیرگذارترین فصلهای کتاب صوتی پدر، عشق و پسر است، روایت پیشروی علیاکبر به سمت دشمن و کشته شدن او به دست سپاه یزید است. سید مهدی شجاعی با قلم توانای خود توانسته است این صحنهی دردناک و تلخ که منتهی به شهادت حضرت علیاکبر (ع) میشود را به تصویر بکشد. در «مجلس نهم» عقاب بیقراری امام حسین (ع) را پس از شهادت حضرت علیاکبر (ع) را برای لیلی تعریف میکند. و در فصل آخر عقاب میگوید به زودی میمیرد و لیلی برای شنیدن لحظههای آخر امام حسین باید به نزد امام سجاد برود.
چرا باید کتاب صوتی پدر، عشق و پسر را گوش دهیم؟
کتاب صوتی پدر، عشق و پسر یکی از احساسیترین کتابها با موضوع عاشورا است، با اینکه حضرت علیاکبر دارای نقش پررنگی در واقعهی عاشورا بود، ولی در معدود کتابهایی از نقش او صحبت شده است، برای همین کتاب و منبع خوبی برای معرفی حضرت علیاکبر است.
شنیدن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب به علاقهمندان کتابهای حماسی و عاشورایی پیشنهاد میشود.
درباره سید مهدی شجاعی
سید مهدی شجاعی نویسنده و روزنامهنگار در سال 1339 در تهران متولد شد، وقتی جوان بود تحصیلاتش را در رشتههای ادبیات نمایشی و حقوق همزمان شروع کرد و به دلیل علاقهاش به نوشتن تحصیلاتش را ناتمام گذاشت. او در روزنامههای مختلف و مطبوعات مثل صفحات هنری و فرهنگی روزنامهی جمهوری اسلامی، ماهنامهی صحیفه و مجلهی رشد جوانان فعالیتش را دنبال کرد و مدتی هم سرپرست انتشارات برگ را برعهده داشت، پس از نقدهای اجتماعی او که در مجله منتشر کرد، مجبور به متوقف کردن فعالیت این ماهنامه شد و بعد از تعطیلی این نشریه انتشارات نیستان را تاسیس کرد.
سید مهدی شجاعی علاوه بر فعالیت در نشریههای متفاوت چند فیلمنامه هم نیز نوشته است و با کارگردانانی چون مجید مجیدی، بهزاد بهزادپور همکاری داشته و فیلمنامههایی از جمله: پدر، چشم خفاش، دیروز بارانی و .. نیز از فعالیتهای سینمایی او است. او به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر، جشنوار تئاتر فجر، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات هم حضور داشته است. او در کتابهای کودک و نوجوان نیز پرکار بوده، از جمله پهلوان و فیل، قصهی پلنگ سفید و ...
از آثار سید مهدی شجاعی میتوان به طوفان دیگری در راه است، سقای آب و ادب، کمی دیرتر و سانتاماریا اشاره کرد.
بخشهایی از کتاب پدر، عشق و پسر
علی، آشکارا سبکتر شده بود. من که حامل او بودم و مرکب و مرکوب او، به وضوح این سبکی را در مییافتم. پیش از این احساس میکردم که علی بر من نشسته است با یک سلسه از حلقههای سنگین رنجیر. علی بر من نشسته است با یک سلسله کوه. اگر چه سخت نبود، اگرچه به خاطر علی همهچیز آسان مینمود، اما متفاوت بود. اکنون احساس میکردم که پرندهای بر من نشسته است به همان بیوزنی و سبکبالی. گفت :«بچرخیم» و من از خدا میخواستم. و با خود شروع کرد به ترنم این عبارات. ترنمی که آرام آرام، جوهرهاش بیشتر شد و رنگ رجز به خود گرفت : «اکنون زمین و زمان جان میدهد برای جنگیدن. حالیا پردهها کنار رفته است. مصداقها آشکار شده است و حقیقت رخ نموده است. بیایید! پیش بیایید که من عقبگرد نیاموختهام. تا بدنهای شما هست، غلاف، به چه کار میآید؟!» او اگرچه اینچنین میگفت، اما احساس من این بود که اینبار برای جنگیدن نیامده است؛ آمده است برای کشته شدن. جنازهها را از زمین برچیده بودند، اما خون همچنان بر سطح میدان دلمه بسته بود. خون بسان اسفنجی شده بود که اگرچه به چشم جامد میآمد، ولی وقتی بر آن پا مینهادی خون تازه از زیر آن ترشح میکرد. آفتاب درست در وسط آسمان، نه، درست در وسط میدان بر زمین نشسته بود. هرم گرما پلک چشمها را هم میسوزاند.
زمان
۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۱۳۰٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۱۳۰٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
من علاقه ای به کتاب صوتی ندارم ، نسخه چاپی این کتاب خوب را هم دارم ولی یکی از دوستان خوبم در طاقچه لطف کرد و این نسخه را بهم هدیه داد اما اجازه نداد نامش را ببرم ، ان
متنی از کتاب: 《اما...اما ای کاش بودی به وقت لباس رزم پوشاندن علی...داماد را این طور به حجله نمی فرستند که امام، علی اکبر را مهیای میدان می کند...با چه وسواسی هدیه اش را برای خدا آذین می بست...》 روضه ی عاطفی
«به گمانم امام، دل از علی اکبر (ع) نکنده بود.» به دیگران میگفت دل بکنید و رهایش کنید اما هنوز خودش دل نکنده بود! اگر علی اکبر (ع) این همه وقت تا مرز شهادت رفت و بازگشت، اگر از علی اکبر
چه خوب شد که نبودی لیلا....💔💔💔 روایت زندگی حضرت علی اکبر علیه السلام از زبان« عقاب» اسب حضرت. درباره زندگی حضرت علی اکبر(ع) کتب کمتری نوشته شده است دراین روایت نیز بیشتر به حضور ایشان در واقعه کربلا میپردازد که خود مروری
سلام ممکنه نسخه الکترونیکی این کتاب رو بذارین؟
یکی از بهترین کتابهایی که خوندم و گوش دادم من اکثر کتابهای آقای شجاعی رو خوندم قلم بی نظیری داره به همه پیشنهاد میکنم.
ویژگی نوشته های سید مهدی شجاعی این است که متفاوت روایت می کند.شاید مخاطب این داستان ها را بار ها شنیده باشد اما باز هم برایش تازگی دارد.
کتاب فوق العاده ای هست. حالات حضرت علی اکبر(ع) در کربلا را از زبان اسبش عقاب، برای مادر حضرت، بیان میکنه. داستان احساسی هست. من کتاب چاپی شو دارم. پیشنهاد میکنم شما هم تهیه کنید و بخونید. السّلام علیک یا
۱.چقدر این کتاب زیبا بود خدایا ....ممنون از نویسنده و راوی که صدای بینظیری داشت ۲.بار سومه که میخونمش بازهم ممنونم از نویسنده و گوینده
عالی بود