
دانلود و خرید کتاب صوتی هرگز دروغ نگو
معرفی کتاب صوتی هرگز دروغ نگو
کتاب صوتی هرگز دروغ نگو نوشتهی فریدا مک فادن، با ترجمهی محمد همتطلب و گویندگی اعظم حبیبی، توسط انتشارات نارون دانش منتشر شده است. این اثر در ژانر داستانهای معمایی و روانشناختی قرار میگیرد و با روایتی پرتعلیق، مخاطب را به دنیای رازآلود شخصیتها و خانهای پررمزوراز میبرد. داستان حول محور زوجی جوان و خانهای مرموز در حومهی شهر شکل میگیرد و با ورود به گذشتهی ساکنان قبلی خانه، لایههای پنهان و رازهای ناگفته یکی پس از دیگری آشکار میشوند. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هرگز دروغ نگو
کتاب صوتی هرگز دروغ نگو اثری داستانی از فریدا مک فادن است که با محوریت تعلیق و رمزآلودگی، مخاطب را به دل ماجرایی پر از ابهام و اضطراب میبرد. داستان در فضای معاصر آمریکا رخ میدهد و با ورود یک زوج جوان به خانهای بزرگ و قدیمی، آغاز میشود. این خانه، که زمانی محل زندگی دکتر آدرینه هیل، روانپزشک مشهور و نویسندهی کتابی پرفروش بوده، اکنون پس از ناپدید شدن مرموز او، به صحنهی اتفاقات عجیب و رازآلود بدل شده است. روایت کتاب میان شخصیتهای مختلف جابهجا میشود و با استفاده از زاویه دیدهای متفاوت، لایههای پنهان شخصیتها و گذشتهی خانه را بهتدریج آشکار میکند. مک فادن در این اثر، با ترکیب عناصر روانشناسی، معما و روابط انسانی، فضایی پرتنش و پرابهام خلق کرده است که مخاطب را تا پایان با خود همراه میسازد.
خلاصه کتاب هرگز دروغ نگو
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان کتاب صوتی هرگز دروغ نگو با ورود تریشا و اتان، زوجی جوان و تازهعروس، به خانهای بزرگ و دورافتاده در وستچستر آغاز میشود. آنها برای بازدید از خانهای که قرار است آیندهشان را در آن بسازند، در میان کولاک و برف سنگین، راهی این منطقه میشوند. از همان ابتدا، حس ناخوشایند و اضطرابآوری فضای خانه را فراگرفته است؛ خانهای که سالهاست کسی در آن زندگی نکرده و پر از گردوغبار و تارعنکبوت است. اما نشانههایی وجود دارد که گویی کسی هنوز در این خانه حضور دارد: چراغی که در طبقه بالا روشن است، لیوانی نیمهپر کنار سینک و ردپاهایی مرموز روی زمین. با جستوجوی بیشتر، تریشا و اتان متوجه میشوند که این خانه متعلق به دکتر آدرینه هیل، روانپزشک و نویسندهی کتابی پرفروش بوده که سه سال پیش به طرز مرموزی ناپدید شده است. در میان وسایل بهجامانده، کتابها و نقاشی بزرگی از چهرهی آدرینه هیل، فضای خانه را سنگینتر میکند. روایت داستان با تغییر زاویه دید به گذشتهی آدرینه هیل نیز میپردازد و مخاطب را با زندگی، دغدغهها و روابط او آشنا میسازد. هرچه داستان پیش میرود، رازهای بیشتری از گذشتهی خانه و ساکنانش آشکار میشود و تریشا و اتان ناخواسته درگیر معمایی میشوند که مرز میان حقیقت و دروغ را به چالش میکشد.
چرا باید کتاب هرگز دروغ نگو را بشنویم؟
کتاب صوتی هرگز دروغ نگو با فضاسازی قوی و روایت چندلایه، تجربهای متفاوت از داستانهای معمایی و روانشناختی ارائه میدهد. این اثر با پرداختن به موضوعاتی چون اعتماد، رازهای پنهان در روابط انسانی و تأثیر گذشته بر زندگی حال، مخاطب را به تفکر درباره مرزهای حقیقت و دروغ وامیدارد. روایت داستان از زاویه دید شخصیتهای مختلف، امکان همذاتپنداری و درک عمیقتری از موقعیتها و احساسات را فراهم میکند. همچنین، تعلیق و ابهام موجود در داستان، شنونده را تا پایان درگیر نگه میدارد و او را به کشف حقیقت وادار میکند.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی هرگز دروغ نگو به علاقهمندان داستانهای معمایی، روانشناختی و عاشقانه پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به موضوعات مربوط به رازهای خانوادگی، روابط پیچیده و تأثیر گذشته بر زندگی امروز علاقه دارند، این کتاب انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب هرگز دروغ نگو
«ما به طرز فجیعی گم شدهایم، ولی شوهرم این را اعتراف نمیکند. نمیتوانم بگویم که این یک رفتار معمول برای اتان بهحساب میآید. ما شش ماه است که ازدواج کردهایم؛ بله، تازهعروسم و همسرم نود درصد اوقات، شوهر ایدهآلی است. او تمام رستورانهای رمانتیک داخل شهر را میشناسد. هنوز هم من را با دستهگلی غافلگیر میکند و وقتی که از من سؤال میپرسد با تمام وجود به پاسخهایم گوش میدهد و سؤالات مربوط را بعداً میپرسد. من با یک بازدم تمام ناامیدیام را بیرون میریزم و کاغذ آدرس خانهای در وستچستر را مچاله میکنم، خانهای که مشاور املاکمان جودی معرفی کرده است. بله، جیپیاس داریم. ولی حدوداً ده دقیقه پیش سیگنالش را از دست دادیم. حالا تمام چیزی که میتوانیم به آن اکتفا کنیم همین آدرسی است که بر روی کاغذ نوشته شده. دقیقاً مثل زندگیکردن در عصر حجر است. خب، خب. اتان نمیخواست که جیپیاس جلوی چشمش باشد و بالاخره به آرزویش رسید. بدترین بخش ماجرا اینجاست که دارد برف میبارد. چند ساعت پیش شروع شد. وقتیکه تازه داشتیم منهتن را ترک میکردیم. آن زمان فقط یک مشت ذرههای بامزه سفیدرنگی بودند که در برخورد با زمین محو میشدند. طی یک ساعت گذشته اندازه این ذرهها چندین برابر شده است. دیگر بامزه نیستند.»
زمان
۹ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۵۳۸٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۵۳۸٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد