
دانلود و خرید کتاب صوتی سرخ و سیاه
معرفی کتاب صوتی سرخ و سیاه
کتاب صوتی سرخ و سیاه با عنوان اصلی Le Rouge et le Noir نوشتهٔ استاندال و ترجمهٔ عظمی نفیسی، با صدای علی عمرانی توسط ماه آوا منتشر شده است. این رمان صوتی کلاسیک، یکی از مهمترین آثار ادبیات فرانسه و جهان بهشمار میآید و داستانی پرکشش از جاهطلبی، عشق، تضاد طبقاتی و روانشناسی شخصیت را در بستر جامعهٔ فرانسهٔ قرن نوزدهم روایت میکند. نسخهٔ صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی سرخ و سیاه
کتاب صوتی سرخ و سیاه اثر نویسندهٔ فرانسوی استاندال، یکی از آثار کلاسیک قرن نوزدهم است که در نوامبر سال ۱۸۳۰ میلادی منتشر شد. اگرچه نویسنده در مقدمهای کوتاه مدعی است که کتاب را در سال ۱۸۲۷ نوشته، اما از برخی اشارههای او میتوان دریافت که ایدهٔ اولیهٔ نگارش این اثر به حدود سال ۱۸۱۸ بازمیگردد. این رمان، داستان بلند و چندلایهای است که زندگی و کشمکشهای فردی به نام «ژولین سورل» را در بستری اجتماعی، سیاسی و مذهبی به تصویر میکشد. شخصیتپردازی عمیق، تحلیل روانشناختی، و نگاه انتقادی به جامعهٔ فرانسهٔ پس از سقوط ناپلئون، از ویژگیهای این اثر بهشمار میرود.
استاندال برای نگارش رمان سرخ و سیاه از یک ماجرای واقعی الهام گرفت که در زمان خود بازتاب گستردهای داشت. او، که خوانندهای پیگیرِ گزارشهای روزنامههای دادگاهها بود، در شمارههای پایانی دسامبر ۱۸۲۷ گزارشی از دادگاه جنایی ایزر، در زادگاهش، مطالعه کرد. موضوع این گزارش، پروندهٔ جوانی به نام «آنتوان برته» بود که با وجود استعداد و تیزهوشی، به دلیل ناپایداری شرایط اجتماعی و شخصیاش، بارها مسیر زندگی خود را تغییر داد. او که مدتی طلبهٔ علوم دینی و معلم سرخانه بود، درگیر روابطی عاطفی و ممنوعه با دو زن شد و پس از کشمکشی درونی و اجتماعی، به سوی یکی از آنها شلیک کرد. برته در سال ۱۸۲۸، در ۲۵سالگی، اعدام شد. این واقعه، تأثیر عمیقی بر استاندال گذاشت و پایهٔ شکلگیری رمانی شد که لایههای روانشناسانه، طبقاتی و اخلاقی آن همچنان مورد توجه است.
عنوان سرخ و سیاه از جمله بخشهای بحثبرانگیز رمان است. بسیاری از مفسران، رنگ سرخ را نماد ارتش، جاهطلبی و شور انقلابی، و رنگ سیاه را نمایندهٔ کلیسا، مذهب و انقیاد اجتماعی میدانند. این دو رنگ نماد دو مسیر متضاد در زندگی ژولین سورل هستند: یکی ارتش، که پس از سقوط ناپلئون برای او در دسترس نبود، و دیگری مسیر روحانیت که گرچه با باورهای شخصیاش در تضاد بود، اما تنها راه پیشرفت اجتماعی در ساختار بسته و اشرافی آن دوران به شمار میرفت. استاندال پیشتر نیز قصد داشت در آثار دیگر خود با بهرهگیری از رنگها، به شیوهای رمزی، ابعاد روانی و سیاسی شخصیتها را بازنمایی کند؛ از جمله در طرحهای اولیهٔ خود برای رمانهایی با عناوینی چون «ارغوانی و سیاه» یا «سرخ و سفید».
کتاب صوتی سرخ و سیاه، علاوهبر خط داستانی اصلی، تصویری از جامعهٔ بسته و سنتگرای شهرهای کوچک فرانسه ارائه میدهد. تضاد میان طبقات اجتماعی، دورویی نهادهای مذهبی، و تنش میان اخلاق رسمی و امیال فردی، از مضامین اصلی اثر است. ژولین سورل در این میان، نمایندهٔ نسلی از جوانان است که میان آرمانهای شخصی و محدودیتهای بیرونی گرفتار آمدهاند و برای اثبات خود، به راههایی متوسل میشوند که گاه به فاجعه میانجامد. روایت استاندال، هم داستانی عاشقانه و هم تحلیلی عمیق از جاهطلبی، بحران هویت و انگیزههای درونی انسان است.
شخصیتهای اصلی کتاب صوتی سرخ و سیاه شامل «ژولین سورل»، «مادام دو رنال»، «مارکی» و «ماتیلد دو لامول»، کشیش «پیرار» و کشیش «شلان» هستند. کتاب صوتی سرخ و سیاه در ساختار خود از روایتی خطی بهره میبرد و با نثر دقیق و تیزبین، پیچیدگیهای روانی و اجتماعی شخصیتها را آشکار میسازد. رمان با تمرکز بر روانشناسی شخصیتها و نمایش بحران هویت و اخلاق، تصویری چندلایه از جامعه و انسان ارائه میدهد.
کتاب صوتی سرخ و سیاه نخستین بار در سال ۱۳۳۰ خورشیدی با ترجمهٔ عبدالله توکل به فارسی منتشر شد. پس از آن، ترجمههای دیگری نیز از جمله از عظمی عدل نفیسی (۱۳۳۵) و مهدی سحابی (۱۳۸۷) منتشر شدهاند. این اثر همچنین بهصورت کتاب صوتی نیز در دسترس قرار گرفته و مخاطبان فارسیزبان میتوانند با شنیدن آن، با یکی از مهمترین رمانهای روانشناختی و اجتماعی ادبیات اروپا آشنا شوند.
خلاصه کتاب صوتی سرخ و سیاه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان صوتی سرخ و سیاه با معرفی شهر کوچک وریر و خانوادهٔ دو رنال آغاز میشود. ژولین سورل، پسر یک ارهکش فقیر اما باهوش و جاهطلب، بهعنوان معلم سرخانهٔ فرزندان خانوادهٔ دو رنال استخدام میشود. ژولین که شیفتهٔ ناپلئون و آرمانهای انقلابی است، در محیطی سرشار از ریاکاری و محدودیتهای اجتماعی، بهدنبال راهی برای پیشرفت و رهایی از طبقهٔ پایین جامعه است. رابطهٔ پنهانی و پرتنش او با خانم دو رنال، همسر شهردار، آغازگر فراز و نشیبهای عاطفی و اخلاقی داستان میشود. پس از افشای این رابطه، ژولین ناچار به ترک وریر میشود و به مدرسهٔ علوم دینی میرود تا از طریق کلیسا به قدرت و اعتبار اجتماعی دست یابد. چه ماجراهایی در پیش است؟ بخوانید تا بدانید.
چرا باید کتاب صوتی سرخ و سیاه را بشنویم؟
کتاب صوتی سرخ و سیاه با پرداختن به موضوعاتی چون جاهطلبی، عشق، تضاد طبقاتی و بحران هویت، اثری است که خواننده را به تماشای لایههای پنهان شخصیت انسان و ساختارهای اجتماعی دعوت میکند. این کتاب با شخصیتپردازی دقیق و روایت پرجزئیات، امکان همذاتپنداری با قهرمانان و درک عمیقتری از انگیزهها و کشمکشهای درونی آنها را فراهم میآورد. همچنین، بازتاب شرایط تاریخی و اجتماعی فرانسهٔ قرن نوزدهم، فرصتی برای شناخت بهتر ریشههای بسیاری از مسائل انسانی و اجتماعی امروز را بهدست میدهد. شنیدن این رمان، تجربهای است برای مواجهه با پرسشهای بنیادین دربارهٔ اخلاق، قدرت، عشق و سرنوشت.
شنیدن کتاب صوتی سرخ و سیاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی سرخ و سیاه برای علاقهمندان به رمانهای کلاسیک، دوستداران ادبیات فرانسه، کسانی که به تحلیل روانشناسی شخصیتها و بررسی ساختارهای اجتماعی و طبقاتی علاقه دارند، و همچنین افرادی که دغدغهٔ شناخت ریشههای تاریخی و فرهنگی جوامع را دارند، مناسب است. کتاب صوتی سرخ و سیاه بهویژه برای کسانی که به دنبال رمانی با مضمون جاهطلبی، عشق و بحران هویت هستند، پیشنهاد میشود.
اقتباس از کتاب سرخ و سیاه
رمان سرخ و سیاه بهعنوان یکی از آثار ادبیات فرانسه، موضوع چندین اقتباس در سینما، تلویزیون، اپرا، باله و موسیقی قرار گرفته است. از جمله این اقتباسها میتوان به فیلم صامت ایتالیایی «سرخ و سیاه» ساخته «ماریو بونارد» در سال ۱۹۲۰، فیلم صامت آلمانی «پیک مخفی» در سال ۱۹۲۸، بازسازی ایتالیایی «پیک پادشاه» در سال ۱۹۴۷، و فیلم فرانسوی - ایتالیایی «سرخ و سیاه» به کارگردانی «کلود اوتانتلارا» در سال ۱۹۵۴ اشاره کرد. همچنین نسخههای تلویزیونی متعددی در سالهای ۱۹۶۱، ۱۹۷۹ در کوبا و ۱۹۹۸ در فرانسه ساخته شدهاند.
در عرصه هنرهای نمایشی، اپرای راک فرانسوی در سال ۲۰۱۶ و اپرای «سرخ و سیاه» اثر «یوریس بارکارولی» در سال ۲۰۱۹ به صحنه رفتند و بالهای به همین نام نیز در سال ۲۰۲۱ اجرا شده است.
در دنیای تلویزیون، مینیسریال بریتانیایی «سرخ و سیاه» در سال ۱۹۹۳ با بازی «ایوان مکگرگور» پخش شد و در ژاپن نیز موزیکال «سرخ و سیاه: عشق زندگی من است» چندین بار به اجرا درآمده است.
علاوه بر این، نسخههای صوتی خوانش این رمان توسط «میشل ویلرموز» و اقتباس رادیویی در فرانسه نیز منتشر شدهاند.
درباره استاندال
ماری آنری بِیل (Marie-Henri Beyle)، متولد ۲۳ ژانویه ۱۷۸۳ و درگذشتهٔ ۲۳ مارس ۱۸۴۲، نویسندهای از قرن نوزدهم فرانسه و یکی از چهرههای شاخص سبک رئالیسم به شمار میرود. او بیشتر با تخلص «استاندال» (Stendhal) شناخته میشود. شهرت اصلی او به دلیل نگارش دو رمان مهم یعنی «صومعهٔ پارم» و «سرخ و سیاه» است؛ آثاری که بهواسطهٔ تحلیل دقیق روانشناختی شخصیتهای خود، توجه فراوانی را در میان منتقدان و مخاطبان جلب کردهاند.
استاندال پیش از آنکه با نام استاندال شناخته شود، آثار خود را با اسامی مستعار گوناگونی منتشر میکرد؛ از جمله «لوییس الکساندر بومبت» و «آناستازیوس سر پیر». تنها اثری که با نام واقعیاش منتشر کرد، کتابی است با عنوان «تاریخ نقاشی» که در سال ۱۸۱۷ منتشر شد. او نهتنها برای خود، بلکه برای دوستانش نیز نامهای مستعار برمیساخت و جالب آنکه برخی از این دوستان، این نامها را برای خود میپذیرفتند. در طول زندگی، بیش از صد نام مستعار برای خود برگزید که برخی تنها یکبار استفاده شدند و برخی دیگر بارها تکرار. «پروسپر مریمه»، از دوستان و مکاتبهکنندگانش، یادآور شده که استاندال هرگز نامهای را بدون استفاده از نامی جعلی امضا نکرد.
از جمله آثار او میتوان به «خاطرههایی دربارهٔ ناپلئون»، «خاطرات یک سیاح»، «آرمانس»، «عشق» (مجموعهای از متون، ۱۸۲۲)، «گردشهای رم» (۱۸۲۲)، «سرخ و سیاه» (۱۸۳۸)، «صومعهٔ پارم» (۱۸۳۹) و «راهبۀ کاسترو» اشاره کرد.
درباره عظمی نفیسی
عظمی عدل، متولد سال ۱۲۹۸ در تبریز، مترجم ادبی و فعال اجتماعی بود که در دورهٔ پهلوی بهعنوان رئیس امور زنان کارگر در وزارت کار و از اعضای مؤثر سازمان زنان شناخته میشد. پدرش، «یوسفخان مکرمالملک» و مادرش، «امیرزادهخانم»، دختر «منوچهر میرزا» از شاهزادگان قاجار بودند. او خواهر «یحیی عدل» و «غلامرضا عدل» بود. خانوادهاش پس از انتخاب پدر به نمایندگی مجلس از سوی مردم تبریز، به تهران نقل مکان کردند. عظمی عدل در سال ۱۳۲۶ با «حبیب نفیسی» ازدواج کرد و صاحب سه پسر به نامهای «کامران»، «کاوه» و «کامبیز» شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در مدرسه ژاندارک گذراند و همزمان با زبان فارسی، زبان فرانسه را نیز آموخت. پس از پایان مدرسه، برای یادگیری زبان انگلیسی به انجمن فرهنگی ایران - انگلیس رفت. نخستین تجربهٔ ترجمهٔ او به سن ۱۰سالگی بازمیگردد، زمانی که کتابی از کنتس دوسگور را ترجمه کرد، اما به دلیل بیماری و فوت پدرش، موفق به انتشار آن نشد. در سال ۱۳۱۷، ترجمهٔ کتاب «جامه پشمین» اثر هانری بوردو را منتشر کرد و در همان سال، بهدلیل بیماری مادرش، راهی فرانسه شد. در این سفر با هانری بوردو دیدار کرد و به پیشنهاد او، پس از بازگشت به ایران، کتاب «ترس از زندگی» را ترجمه کرد.
تحصیلات دانشگاهیاش را در رشتهٔ ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران آغاز کرد، اما در سال آخر کارشناسی به همراه همسرش به آمریکا رفت. پس از آن، تحصیل در مقطع دکترا را در دانشگاه سوربن فرانسه پی گرفت و موضوع رسالهاش را به «مطالعه تطبیقی لافونتن و کلیله و دمنه» اختصاص داد، اما بهدلیل بیماری همسر و همزمانی با انقلاب اسلامی، موفق به دفاع از رساله نشد و مدرک دکترا دریافت نکرد. در سال ۱۳۲۵، وارد وزارت کار شد که در آن زمان «محمدولی میرزا فرمانفرمائیان»، شوهر خواهرش، وزیر بود. یک سال بعد، ریاست ادارهٔ امور زنان و کودکان کارگر را بر عهده گرفت. در همان دوران، که آذربایجان تحت اشغال نیروهای شوروی بود، در رادیو به ایراد سخنرانیهای ضدکمونیستی میپرداخت. او با همراهی نه زن دیگر و تحت نظارت همسرش که سالها معاون تعلیمات فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش بود، «مؤسسه عالی تکنیکوم نفیسی» را بنیان گذاشت.
در دوران اقامت در آمریکا، به آموزش زبان فارسی به فرزندان ایرانیان مقیم پرداخت و در انجمن ایران - آمریکا، کلاسی برای آشنایی با ادبیات فارسی تأسیس کرد. پس از بازگشت، در دانشگاه فرح (که امروز دانشگاه الزهرا نام دارد) تدریس میکرد. از دیگر فعالیتهای او میتوان به عضویت در بنگاه خیریه اشرف پهلوی، هیئت مؤسس سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، و کمیسیون بینالمللی سازمان زنان اشاره کرد که مدتی نیز ریاست آن را بر عهده داشت. همچنین در هیئتمدیره مرکز طبی کودکان، کلوپ زونتای تهران وابسته به سازمان زنان، و باشگاه بینالمللی زنان ایران فعال بود و به مدت چهار سال از اعضای هیئت رئیسهٔ این باشگاه بهشمار میرفت. در حزب مردم، معاون اداره امور زنان بود و از سوی همین حزب، نامزد نمایندگی مجلس شد. تدریس در مدرسه عالی پارس و انجمن فرهنگی ایران و فرانسه نیز از دیگر فعالیتهای او بود. عظمی عدل ترجمههای متعددی از نویسندگان فرانسوی به فارسی انجام داده است. از جمله این آثار میتوان به ترجمهٔ «مارکی دو ویلمر» از ژرژ ساند، «جامه پشمین» (۱۳۱۷) و «ترس از زندگی» (۱۳۳۰) از هانری بوردو، «سرخ و سیاه» (۱۳۳۵) از استاندال، «قصههای دوشنبه» (۱۳۳۷) از آلفونس دوده، و «عشق سوان» (۱۳۸۳) از مارسل پروست اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی سرخ و سیاه
«شهر کوچک وریر را میتوان یکی از شهرهای بسیار زیبای ایالت فرانش کنته شمرد. خانههای سفید این شهر با بامهای نوکتیز سفالقرمز در دامنهٔ تپهای گسترده شدهاند که انبوه درختان تنومند بلوط، کوچکترین پستی و بلندی آن را به خوبی مشخص میسازند. رودخانهٔ دو چندصد قدم پایینتر از استحکامات شهر، که سابقاً به وسیلهٔ اسپانیولیها ساخته شده و اکنون ویرانه شده، در جریان است. وریر از سمت شمال در پناه کوه مرتفعی از سلسلهجبال ژورا قرار گرفته است. قلههای پرشکاف ورا از آغاز اولین سرمای ماه اکتبر از برف پوشیده میشوند. سیلابی که از کوه سرازیر میشود، پیش از پیوستن به رودخانهٔ دو، از وریر عبور میکند و تعداد معتنابهی از ارههای چوببری شهر را به کار میاندازد. این صنعت ساده تا اندازهای به رفاه مالی اهالی که بیشتر از طبقهٔ روستاییان هستند تا طبقهٔ بورژوا کمک میکند. اما ثروت این شهر کوچک از ارهکشی خانهها تأمین نمیشود، بلکه عامل دیگری که در تأمین ثروت عمومی تأثیر بسزایی داشته و سبب شده که پس از سقوط ناپلئون نمای خارجی تقریباً کلیهٔ منازل به قلمکار مولهوز باشد.»
زمان
۲۵ ساعت و ۴۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۲۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۵ ساعت و ۴۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۲۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
درود .کتاب سرخ و سیاه میشه گفت مهم ترین اثر استاندال هستش در کنار صومعه پارما اثر دیگه از همین نویسنده بزرگ،اولین نکته ای که راجع به این دوتا کتاب هستش هردو کتاب راجع به دوره ای هستش که ناپلئون
برخلاف دوستی که گفته گوینده ها بد هستند اصلا اینطوری نیست بسیار دلنشین و حرفه ای هست این کار اجرای جناب عمرانی و نقش های ماتیلد و ژولین و مارکی دولامول و شلان واقعا دلنشین و حرفه ای بود ممنون
درود به اهالی کتاب دوست . کتاب سرخ و سیاه اثر استاندال از مهم ترین کتاب هایی است که بر بسیاری آثار بعد از خودش اثر قابل توجه ای گذاشته و از این رو ارزش ادبی بالایی دارد. اما در مورد اجرای