کتاب جاینا
معرفی کتاب جاینا
کتاب جاینا نوشته کرستی گلدن است که افشین اردشیری آن را ترجمه کرده است. این کتاب یکی از مجموعه کتابهای وارکرفت است. این کتاب که با نام هنر جنگ بازی و فیلم آن هم هست در دنیا به شدت پر طرفدار.
درباره کتاب جاینا
وسیلهای مهم از اژدهایان آبی دزدیده شده است و اگر به دست افراد شرور بیفتد خطری بزرگ جهان را فرامیگیرد. جهان که از جنگ قبلی نتوانستهاند خودش را بازسازی کند و خطری جدید میتواند آن را از هم بپاشد. جهان در انتظار فاجعهای تلخ و بزرگ است و جاینا پرادمور در مرکز این داستان است. داستان به نام او نامگذاری شده است. این داستان دوستی، وفاداری، انسانیت و بردباری را در کنار هم نشان میدهد. جنگ نزدیک است و همه باید آماده باشند.
خواندن کتاب جاینا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به دنیای وارکرافت پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب جاینا
سرتاسر بدن قهوهایرنگ گاروش از خالکوبی پوشیده بود. بالاتنهاش لخت بود و تنها دندانهای نیش مانراث که با میخهای فولادی تزیین شده بود، روی شانههایش را پوشانده بود. بر کمرگاه کمربندی پهن بسته بود که نقش جمجمهای بر آن حک شده بود، طرحی از همان شیطانی که از استخوانهایش برای ساخت تخت استفاده کرده بودند. جنگسالار گرهاول، سلاح افسانهای پدرش، را که در دست داشت بالای سر برد. نعرههای شادی و تحسین در تالار طنین انداخت و گاروش چند لحظه ایستاد و از این فضا لذت برد، بعد تبرش را پایین آورد و شروع به صحبت کرد:
«به همهٔ شما خوشامد میگویم.» سپس دستانش را از هم باز کرد و در-حالیکه به تمام حضار اشاره میکرد، ادامه داد: «شما خادمان حقیقی هورد هستید! جنگسالارتان شما را فراخواند و شما پاسخ مثبت دادید.»
بِین درحالیکه تلاش میکرد اخمش را پنهان کند، با خود گفت: درست مثل گرگهای دستآموزت! ترال هرگز افرادش را با این لحن خطاب قرار نمیداد.
گاروش ادامه داد: «از زمانی که من خلعت رهبری هورد را بر تن کردم، اتفاقات زیادی روی داده است. ما با آزمونها و خطرات زیادی مواجه شدهایم؛ تهدیداتی که جهان ما و سنتهای ما را به خطر انداختهاند، اما ما هورد هستیم و هرگز اجازه نمیدهیم چیزی ما را درهم بشکند!»
جنگسالار بار دیگر تبرش را بالا برد و اورکها در پاسخ نعرهای بلند سر دادند. بقیه از جمله بِین نیز به آنان پیوستند، زیرا این فریاد برای عظمت و اقتدار هوردی بود که همه به آن تعلق داشتند. گاروش حداقل در یک مورد حق داشت: آنانی که خود را هورد مینامیدند هرگز اجازه نمیدادند روحشان درهم شکسته شده و مغلوب گردد، نه حتی با متلاشی شدن دنیا یا دیوانگی یک سیما یا هرچیز دیگر.
نه حتی قتل پدر!
حجم
۳۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه
حجم
۳۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه
نظرات کاربران
عالی