دانلود و خرید کتاب صوتی روان شناسی شجاعت
معرفی کتاب صوتی روان شناسی شجاعت
کتاب صوتی روان شناسی شجاعت نوشتهٔ جولیا یانگ و آلن میلیرن و مارک بلیگن و ترجمهٔ نگار شجاعی است. میترا کاوندی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی روان شناسی شجاعت
آلفرد آدلر، پزشک، نویسنده، رواندرمانگر و از روانشناسان مشهور اتریشی و بنیانگذار مکتب روانشناسی فردی است. آدلر معمولاً بهعنوان نخستین پیشگام گروه روانشناسی اجتماعی در روانکاوی تلقی میشود؛ زیرا در ۱۹۱۱ میلادی از زیگموند فروید جدا شد. او نظریهای را تدوین کرد که «علائق اجتماعی» در آن نقش عمدهای را ایفا میکند و او تنها روانشناسی است که یک گروه چهارنفری تشکیل داد که به نام او نامیده میشود. کتاب صوتی روان شناسی شجاعت حاوی راهنمای زندگی اجتماعی بر اساس روانشناسی «آلفرد آدلر» است. این کتاب صوتی به موضوع شجاعتِ زندگی اجتماعی پرداخته؛ موضوعی که از این جهت اهمیت دارد که ما همواره با چالشهایی مواجه میشویم که ناشی از ترویج فرهنگ بهزیستی فردی و خلق جهانی بهتر است که به همه احساس تعلق (به جمع یا گروه) و مهمبودن بدهد. بهطور کلی مفهوم شجاعت در پیکرهٔ متون روانشناسی اندکی مغفول مانده است. در قرون قبلی علم حاکم بود، ولی قرن بیستم را به نام قرن ترس و همچنین قرن روانشناسی میشناسند. روانشناسی بهشدت مجذوب تجزیهوتحلیل ترس شد، اما روی خوشی به پرورش نقطهٔ مقابل آن، یعنی شجاعت نشان نداد. در کتاب صوتی «روانشناسی شجاعت»، نویسندهها با همراهی مارک بلیگن دربارهٔ شجاعت نوشتهاند؛ مقولهای که آن را تحتعنوان «عضلهٔ روانشناختی» هم میشناسیم. این اطلاعات، بسیار جدید و دستاولند. نویسندههای کتاب صوتی حاضر، بنیان نظری شفافی را مطابق با روانشناسی آدلری یا روانشناسی فردنگر پیش رویتان قرار میدهد. این رویکرد بر ماهیت جداییناپذیر شخصیت انسان از ماهیت کلنگرانهٔ زندگی تأکید دارد. نویسندگان به تشریح این مسئله پرداختهاند که چگونه میتوانیم پنج وظیفهای را که برای خلق یک زندگی خوب لازمند، بهخوبی به جا آوریم و علاوهبر آن ۲۲ شگرد برای تسهیل شجاعت در اختیارتان قرار میدهد.
شنیدن کتاب صوتی روان شناسی شجاعت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی و موضوع شجاعت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی روان شناسی شجاعت
«جامعه و فرهنگ در تصمیمهای ما دربارهٔ خودمان، دیگران و جهان چه نقشی ایفا میکنند؟ عواملی همچون نژاد، جنسیت، توانایی/ناتوانی، سن، تمایلات جنسی و طبقهٔ اجتماعی چگونه با تقویت احساس نابرابری در ما گره میخورند؟
سیندی زمانی را صرف اندیشیدن به تجاربش در مقام یک آمریکایی بومی کرد. او در هیچچیز اثری از برابری نیافت. اما میراث فرهنگی و معنوی سیندی، او را تشویق میکرد به قدرت برخاسته از حس اجتماعدوستیاش تکیه کند و باعث میشد به دیگران کمک کند تا آثار زیانبار ظلم را از ذهن بزدایند.
در سنین نوجوانی (حدود چهاردهسالگی)، شروع کردم به مطالعهٔ فرهنگ/تاریخچهٔ بومیان آمریکا. همچنین به مطالعه دربارهٔ ظلم پرداختم و اینکه بومیان این قاره باید چه شرطوشروطی را میپذیرفتند، بهزور به مدارس سفیدپوستان فرستاده میشدند و از نزدیک دیدم در چه سطحی از فقر زندگی میکنند. این را هم فهمیدم که بومیان آمریکا سختیهای بسیار کشیدهاند و به همین دلیل، نسبت به سفیدپوستها شدیداً دچار تعصب بودند. برای همین اگر دورگهٔ سفیدپوست و سرخپوست باشی، هیچکس واقعاً تو را نمیخواهد. اما خودم هم در نازونعمت بزرگ نشدهام و با فرهنگ فقر آشنا هستم.
شخصاً به گرفتن حق علاقهمندم و این کار را از این طریق انجام میدهم که با توانمندسازی مردم، کمکشان میکنم بفهمند ارزششان چقدر بیشتر از حدی است که احتمالاً برای خودشان قائلاند. این را میفهمم که شاید همهٔ ما همین کار را بکنیم، اما بهخصوص در میان مردم رنگینپوست، شاهد این اتفاق بینهایت غمانگیز هستم که همیشه در مقایسه با دیگران برای خود ارزش بسیار کمی قائلاند. این حاصل طبیعی ظلم است؛ ظلم از سوی کسانی که هر شکلی از ارج و منزلت را از دیگر انسانها میدزدند. در محیط کار، یک کارگر رنگینپوست (سرخ یا زرد یا سیاه) نهتنها ممکن است حس کند «بهقدر کافی خوب نیست»، بلکه برخورد کارفرماها هم با رنگینپوستان بهگونهای است که انگار بهقدر کافی خوب نیستند. این افراد نهتنها بار سنگین کار را به دوش میکشند، بلکه درنهایت قادر نیستند بدون طعنه و استهزای خودشان، خود را لایق کارشان بدانند.
در سنت فرهنگی من، ما به تمام موجودات زنده به این چشم مینگریم که از یک منبع زاده شدهاند و اینکه همهٔ مردم یکی هستند. من در زندگیام همین عقیده را به کار میبندم تا نه کسی را بالاتر از خودم بپندارم و نه پایینتر از خودم. ظلم را ترسی میدانم که علتش این است که شخص از سوی گروه یا دیگر افراد جامعه، طرد و رانده شده و با از دست دادن اتصال به آنچه ما «راز عظیم» مینامیم، وجودش انباشته از خلئی شده سرشار از ترس، خشم، شک و ظلم.
برای زدودن ظلم از ذهن، مردم باید بفهمند از کجا آمدهاند. باید این را درک کنند که همگی از یک نیروی حیاتبخش واحد آفریده شدهاند و باید بفهمند که تلاش برای درک کسانی که واقعاً ترس را به دلشان میاندازند، موجب آرامش قلبی خودشان میشود. ازآنجاکه ما همه یکی هستیم، کسانی که دست به ظلم و ستم میزنند در واقع این ظلم را به احساسات و معنویت خودشان روا میدارند.»
زمان
۱۰ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۱٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۱٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد