دانلود و خرید کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی
معرفی کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی
کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی نوشتهٔ هاکان منگوچ و ترجمهٔ فائزه پورعلی است. حامی قنبرزاده گویندگی این رمان ترکیهای و صوتی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. این اثر از احساس بیارزشی و درماندگی بهعنوان ثمرهٔ زندگی در کنار افراد خودشیفته سخن گفته است.
درباره کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی
کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی یک رمان معاصر ترکیهای است. داستان این رمان، دربارهٔ عشق بین «آلینا» و «ارتان» است. هاکان منگوچ با نشاندادن مشکلاتی که در رابطهٔ بین این دو شخصیت به وجود میآید، به مسئلهٔ خودشیفتگی و آثار مخرب آن بر روی روابط انسانی میپردازد. این اثر صوتی، شخصیت آلینا را به ما معرفی میکند. او بهدنبال کسب شهرت است تا بتواند خودش را به خانوادهاش اثبات کند و عشق آنها را به دست آورد. با شخصیتی به نام ارتان آشنا میشود که خوانندهای تازهکار است ولی ازطرف دیگر، بسیار هم خودشیفته است. پس از اینکه آلینا به ارتان علاقهمند میشود، هاکان منگوچ با سبک ویژهٔ رماننویسی خود سازوکارهای روانی رابطهٔ بین این دو را نشان میدهد. گفته شده است که آنچه کتاب صوتی حاضر را شنیدنی کرده، مؤخرههایی است که هاکان منگوچ در پایان هر فصل آورده و در آن از داستانگویی فراتر رفته و ذهنیت شخصیتهای داستانش را بررسی کرده است. در این بخش است که نویسنده روابط ناشاد و ناآرامی را که در سایهٔ خودشیفتگی قرار دارد، باز میکند و راههایی برای فرار از این روابط ارائه میدهد. این کتاب صوتی، تنها یک رمان نیست؛ بلکه راهی برای رسیدن به آرامش و آسودگی نیز هست.
شنیدن کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ترکیه و قالب رمان روانشناسانه پیشنهاد میکنیم.
درباره هاکان منگوچ
هاکان منگوچ نوازنده و نویسندهای ترکزبان است که در کتابهایش از عرفان، زندگی و طریق زندگی پرده برداشته است. آرامش و احساس غرقگی از ویژگیهای بارزی است که از دیدن ویدیوهای سخنرانی این نویسنده، به دست میآورید. کودکی هاکان در شهر نسبتاً کوچک بورسا گذشت، اما کمی بعد به استانبول نقلمکان کرد. هاکان همانطور که از کودکی بهسمت نواختن سازهای پیانو و نی کشیده شد، در اوایل نوجوانی به خواندن کتابهای معنوی که در کتابخانهٔ خانه وجود داشت هم علاقه نشان میداد. آثار منگوچ در دنیای ادبیات بیشترین شباهت را به آثار «پائولو کوئیلو» دارد. او به هر شکلی که بتواند، مفاهیم ارزشمندی را که به آنها باور دارد، به زبانهای طرفدارانش (ترکی، انگلیسی، فارسی و...) منتشر میکند. او را در اغلب شبکههای اجتماعی با محتواهایی آرامشبخش و معنوی که تولید میکند، میتوان یافت: هاکان منگوچ در کتاب «هیچ ملاقاتی تصادفی نیست»، با بیانی ساده و روایتی داستانی، به شرح سفری ۷روزه میپردازد که یک عارف صوفیمسلک بههمراه یک دختر رهسپار سفری دور میشوند. هر دوی آنها با دست خالی راهی شدهاند و در این سفر تجربیاتی کسب میکنند که باارزشتر از هر باروبنهای است. از طرف دیگر این ۲ مسافر، این جهان و زبان آن را بهشکلی عمیقتر درک میکنند که پیش از تندادن به این سفر بههیچوجه ممکن نبود. «دلت که پاک باشد»، کتاب بعدی منگوچ، بیشتر از اینکه جنبهٔ داستانی داشته باشد، روایتی است که از سفر تحقیقاتی خود به آفریقا داشته است. این کتاب به سفرنامهای جذاب شباهت دارد که در آن مسافری درک و دریافت خودش از وقایع سفرش و همنشینی با صوفیهای آفریقا را آورده است. کتاب «من نی هستم» یک سفر معنوی به درون است. خواننده همراه با یک نوازندهٔ نی که نویسندهٔ کتاب است، رهسپار سفری درونی میشود و سر از سازوکار نی و شباهتش به وجود و خلقت آدمی درمیآورد. کتاب «۲۱ قانون مولانا» نیز حاوی سؤالوجوابکردن مولانا جلالالدین بلخی است؛ پدر معنوی تمام کسانی است که بهدنبال عرفان و صوفیگری هستند. در این کتاب هاکان مگنوچ با ریزبینی و زیرکی خاص خود بهسراغ سؤالهایی اساسی و بنیادین رفته و در تفکری که مولانا آن را بنا نهاده، بهدنبال جوابهایی میگردد که با جهان امروزی در تناسب باشد. «دلت که پاک باشد، داستانت پایان خوشی خواهد داشت» نام کتاب دیگری از این نویسنده است.
بخشی از کتاب صوتی رفتنی ام یا ماندنی
«آیهان خانم فریاد میزد:
پسر من نمیتونه با زنی که شرکای عاطفی زیادی داشته صنمی داشته باشه. پسر من مثل اون مردای بیبندوبار سوژهی برنامههای خالهزنکی تلویزیون نمیشه. پسرم این کار رو با آبروی ما نمیکنه.
در سالن پذیرایی خانهی ویلایی خود، در منطقهی ببک، وقتی در میان اشیای قدیمی و عتیقهای که آنجا وجود داشت، بالا و پایین میرفت از نفس افتاده بود. طوری که عکسهایی را که دیده بود باور نمیکرد. تلفن همراهش را در دستش میچرخاند و همهچیز را رد میکرد. آیهان خانم با حرکاتش افکاری را که در ذهن داشت به روشنی نشان میداد. میگفت:
نه خیر جناب، نه خیر. ممکن نیست من نمیپذیرم. پسر من نمیتونه اینقدر سرمست باشه که با بازیگری که به بدنامی مشهوره قدمزنان تو ملأعام ظاهر بشه. نمیتونه. این بیمسئولیتی و حدنشناسیه.»
زمان
۹ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۵۱۷٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۵۱۷٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
بر خلاف چیزی که فکر میکردم روایت داستان بود فقژ