دانلود و خرید کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی
معرفی کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی
کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی نوشتهٔ ورنا کست و ترجمهٔ سعیده قاضی است. مریم محبوب گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی
کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی کوشیده است ما را از سرگردانی در دور باطل قربانی و مهاجم رهایی بخشد. این کتاب صوتی که یک استاد روانشناسی در دانشگاه زوریخ در سوئیس آن را نوشته، ضمن روایت دو افسانه، با روان شما از امروز به زمانهای دور سفر میکند و هر آنچه را چشمان شما «قادرند» ببینند، برایتان معنا میکند. نویسنده با شما از رؤیاهایتان سخن میگوید؛ از خواستههایتان و داشته و نداشتههایتان. او همراه با شما از میانهٔ «سایه»هایتان به «عقده»هایتان سفر میکند و درست همینجا با شما وارد یک بازی میشود. در این بازی بارهاوبارها حس غرورآفرین پیروزی سراغتان خواهد آمد، اما ممکن است پیش از آنکه پیروزیتان را جشن بگیرید، شکست بخورید. هدف ورنا کست از این بازی، تحلیل روان بازی است. او با جزئیات دقیق، بازی روانی قربانی با مهاجم را تحلیل میکند. او با شرح این دو افسانه به شما نشان میدهد در این بازی یک قربانی یا یک مهاجم نیستید؛ بلکه هم قربانی و هم مهاجم هستید و آنقدر ناخودآگاه از قالب یکی در دیگری فرو میروید تا سرانجام درمانده از تکرار اما با امید پیروزی برای آگاهی قیام کنید. این نویسنده تکتک صحنههای بازی را روبهروی چشمانتان ترسیم میکند.
شنیدن کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی خداحافظی با نقش قربانی
«روزی باید بالغانه دید که هر فردی نه سفید و نه سیاه، بلکه خاکستری است. هر کسی سفید و سیاه است. و مسئولیت این را باید پذیرفت. این پذیرفتنی نیست که خوبی خود را ببینیم و مسئولیتش را بپذیریم، اما سهم بد را به دیگران فرافکنی کنیم. همگی ما خوب و بد هستیم. اگر بتوانیم این را بپذیریم، آنگاه قادریم در شرایطی که خود را گناهکار میبینیم از خودمان بپرسیم، کدام اشتباه از ما سر زده است، و اکنون باید مسئولیت چه چیزی را بپذیریم. به این ترتیب میتوانیم از احساس گناه فاصله بگیریم، چون این حس به هدف خود رسید، و ما را در برابر سؤال مهم «چه مسئولیتی باید پذیرفته شود» قرار داد. حالا حتی امکان همدردی با خود نیز وجود دارد. البته که باید اعتراف کنیم، کار درستی انجام ندادهایم، اما با توجه به موقعیت و با شناختی که از خودمان داریم، این ارتکاب عمل را درک کنیم. ما ترسهایی را که با احساس گناه بیدار شدهاند، حس خواهیم کرد، و همچنین خشمها را، با این حال قادریم از آنها فاصله بگیریم. این دقیقاً کاری است که باید با بار احساس گناه انجام داد.
و اما احساس گناه عمیقتر از این هم وجود دارد. وقتیکه فرد خودش را بدهکار به دیگران میبیند، در شرایطی که نباید و نمیخواهد این حس را داشته باشد. گناهی که به آسانی نمیتوان آن را زمین گذاشت. در مثال زیر این مشکل روشن میشود:
تصور کنید فردی متأهل به سختی عاشق میشود. حالا او چه باید بکند؟ شاید بتواند یک رابطه پنهانی داشته باشد و مدام در رابطه اصلی خود احساس گناه کند. او زیر بار این احساس گناه رنج میکشد، کماکان با آن کنار میآید، اما به این آسانی نمیتواند از آن رها شود، مگر اینکه عواطفش را خاموش کند. برای اینکه او به یک نفر، چه بسا دو یا سه نفر صدمه زده است. او میتواند حس عاشقی را بر خود ممنوع کند، خود را متقاعد کند که چیز خاصی نیست مگر یک جرقه کوچک شهوانی که او هر از گاهی حس میکند. وقتی فرد احساسات عمیق درون خود را منع میکند، احساس پوچی جای آنها را میگیرد: فرد به خود بدهکار شده است.»
زمان
۶ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۲۹۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۲۹۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
فوقالعاده بود از همه لحاظ. کمک می کنهکه از نقش قربانی نجات پیدا کنیم و بتونیم زندگی رو باب میل خودمان پیش ببریم.
درود بیکران خداوند بر همه..... یک کتاب بسیار عالی با موضوع روانشناسی واقعا بارها و بارها باید گوش داد و برای همه ی لازم است شادی و سلامتی و روزی فراوان بدرقه راه زندگیتان 🙏🏼🙏🏼