دانلود و خرید کتاب صوتی قوی سیاه
معرفی کتاب صوتی قوی سیاه
کتاب صوتی قوی سیاه نوشتهٔ نسیم نیکولاس طالب و ترجمهٔ فرخ بافنده و با صدای هوتن شاطریپور است و پندار تابان آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی به تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال میپنداشتهایم میپردازد.
درباره کتاب صوتی قوی سیاه
کتاب قوی سیاه به پیشگیری از پیشبینی و مقاومشدن در برابر شکست و رویدادهای منفی میپردازد. کتاب قوی سیاه با مقدمهٔ جالبی آغاز میشود. نسیم نیکولاس طالب داستان جالبی را از مشاهدهٔ اولین قوی سیاه در استرالیا تعریف میکند. بعد توضیح میدهد که مشاهدهٔ تنها یک قوی سیاه این حقیقت را آشکار کرد یک مصداق می تواند باوری را بیاعتبار کند. باوری که حاصل هزاران سال مشاهدات تأییدی میلیونها قوی سفید بوده است. در حقیقت نظریهٔ قوی سیاه به بررسی اثرات شدید ناشی از برخی از رویدادهای بسیار غیرقابلپیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دم دستی برای این رویدادها میپردازد.
نسیم نیکولاس طالب در کتاب صوتی قوی سیاه، تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال میپنداشتهایم، پا را از این مسئله منطقی-فلسفی فراتر نهاده و وارد واقعیتی تجربی شده است. واقعیتی که میتواند قوی سیاه دنیای تفکرات ما باشد. رویدادی خارج از چهارچوب زندگی که تاثیری فوقٰالعاده می گذارد و ما را وامیدارد تا بعد از وقوعش به دنبال توضیحی برای علت آن باشیم. نسیم نیکولاس طالب در این کتاب روشنگرانه که نقطه عطفی در تفکر مدرن محسوب میشود با نثری شیوا نشان میدهد که این رویدادهای قوی سیاه تقریبا همه مسایل مربوط به دنیای ما را توضیح می دهند؛ با این حال ما -و به ویژه متخصصان- نسبت به آنها نابیناییم. نویسنده با پرداختن به موضوع شکنندگی و مقاوم بودن در برابر قوهای سیاه، کمک میکند بهترین رویدادها را بشناسیم و از آنها به نفع خودمان بهرهبرداری کنیم.
شنیدن کتاب صوتی قوی سیاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
قوی سیاه برای تمام افرادی که دوست دارند از تک تک رویدادهای زندگی، به بهترین نحو استفاده کنند، شنیدنی است.
بخشی از کتاب صوتی قوی سیاه
«آیا دنیا این قدر بیانصاف است؟ من تمام عمرم در مورد تصادفی بودن مطالعه و تحقیق کردهام، تصادفی بودن را به کار گرفتهام، از تصادفی بودن نفرت داشتهام. هر چه این زمان بیشتر میگذرد، امور در نظرم بدتر میآیند، بیشتر وحشتزده میشوم، بیشتر از طبیعت مادر بیزار میشوم. هر چه بیشتر دربارهی موضوعم فکر میکنم، شاهد بیشتری میبینم مبنی بر اینکه دنیایی که ما در ذهن داریم متفاوت با دنیایی است که دارد بیرون نقشش را بازی میکند. هر روز صبح دنیا تصادفیتر از آنچه دیروز به نظرم میرسید میآید، و به نظر میرسد که انسانها حتی بیشتر از روز قبل گول آن را میخورند؛ دارد تحملناپذیر میشود. نوشتن این سطور برایم دردناک است؛ میبینم که دنیا دارد سر به عصیان بر میدارد.
دو دانشمند، مدلهایی برای بسط این نابرابری ارائه کردهاند: یکی اقتصاددانی است برجسته و جریانساز، و دیگری یک جامعهشناس. هر دو کمی زیادی مسئله را ساده کردهاند. من ایدههای آنها را به خاطر اینکه درکشان آسان است عرضه خواهم کرد، نه به خاطر کیفیت علمی یافتههایشان یا هر نوع پیامد حاصل از کشفهایشان؛ بعد داستان را از منظر دانشمندان طبیعی بیان خواهم کرد.
بگذار از اقتصاددان شِروین روزِن شروع کنم. در اوائل سالهای هشتاد، او مقالاتی دربارهی "اقتصاد سوپراستارها" نوشت. در یکی از مقالاتش خشم خودش را از این مسئله ابراز کرد که یک بازیکن بسکتبال میتواند ۱.۲ میلیون دلار در سال درآمد داشته باشد، یا یک ستاره مشهور تلویزیون میتواند ۲ میلیون دلار درآورد. برای درک این مسئله که چطور این تراکم، این انباشت در یک جا، روزبهروز در حال افزایش است ـ یعنی، برای درک این مسئله که چطور داریم از معمولستان دور میشویم ـ به این نکته توجه کن که امروزه ـ تنها دو دهه بعد ستارههای مشهور تلویزیونی و ستارههای ورزشی (حتی در اروپا) قراردادهایی را امضاء میکنند که صدها میلیون دلار ارزش دارد! بیشترین دستمزد (تا اینجا) حدود بیست برابر بالاتر از دو دهه قبل بوده است!
طبق نظر روزن، این نابرابری حاصل یک تأثیر تورنمنتی است: کسی که اندکی "بهتر" است، میتواند به راحتی کل کیک را از آن خود کند و هیچ چیزی برای بقیه نگذارد. با توجه به استدلال فصل ۳، مردم ترجیح میدهند ۱۰.۹۹ دلار برای یک سیدی اثر هُرویتس بدهند تا ۹.۹۹ دلار برای اثری از نوازنده پیانویی که دارد راه خودش را به سوی شهرت باز میکند. آیا ترجیح میدهی اثری از کوندرا به قیمت ۱۳.۹۹ دلار را بخری و بخوانی یا کتاب یک نویسندهی گمنام به ارزش ۱ دلار؟ بنابراین مثل یک تورنمنت است که برنده جوایز را درو میکند ـ و لازم هم نیست که اختلاف زیادی با بقیه داشته باشد تا ببرد.
ولی در استدلال زیبای روزن، نقش شانس نادیده گرفته شده است. مشکل استدلال او مفهوم "بهتر" است، یعنی تمرکز روی مهارتها به عنوان عاملی که منجر به موفقیت میشوند. ولی نکته اینجاست که نتایج تصادفی، یا یک موقعیت تصادفی هم میتوانند دلیل موفقیت باشند و هُل آغازینی را فراهم آورند که منجر به این میشود که برنده همه ـ چیز را ـ از آن خودش ـ کند. یک نفر میتواند به خاطر دلایلی کاملاً تصادفی کمی جلو بزند؛ از آنجایی که دوست داریم از یکدیگر تقلید کنیم، دور او جمع میشویم. دنیای رواج بسیار دستکم گرفته میشود!
هنگام نوشتن این سطور، دارم یک مَکینتاش از شرکت اَپل را بعد از سالها استفاده از محصولات مایکروسافت استفاده میکنم. تکنولوژی اَپل بهمراتب بهتر است، بااینحال نرمافزار پایینتر پیروز شده است. چطوری؟ شانس.»
زمان
۲۱ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۶۰۹٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۲۱ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۶۰۹٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد