دانلود کتاب صوتی باد می‌ وزد با صدای حسین نصیری + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی باد می‌ وزد

دانلود و خرید کتاب صوتی باد می‌ وزد

معرفی کتاب صوتی باد می‌ وزد

کتاب صوتی «باد می‌ وزد» نوشتهٔ وحید قربانی نژاد شلمانی را انتشارات گیوا منتشر کرده است. راوی این اثر حسین نصیری است. زنی که در سیاهی شب کنار خیابان ایستاده، به دنبال چه چیزی است؟ چه سرنوشتی در انتظار او در تاریکی شهر نشسته است؟ وحید قربانی نژاد شلمانی در کتاب صوتی باد می‌وزد داستان این زن را برایتان بازگو می‌کند.

درباره‌ کتاب صوتی باد می‌ وزد

شب تاریک است و شهر خلوت. زنی با ظاهری ژنده‌پوش در کنار خیابان ایستاده است. آیا چشم‌به‌راه کسی است که به سراغ او بیاید؟ آیا منتظر است تا رأس ساعتی مشخص به راه بیفتد و خیابان را به سوی مقصدی معین گز کند؟ آیا زن تنها می‌داند چه خطرهایی پشت شمشادهای خیابان و در خلوت شب در کمین او نشسته است؟ یا شخصیت اصلی کتاب صوتی باد می‌وزد هم مانند بسیاری از آثار وحید قربانی‌نژاد شلمانی با جنون و روان‌پریشی دست به گریبان است؟

زن سوار تاکسی قراضه‌ای می‌شود و حضور شخصیت مهم دیگری که راننده‌ٔ این ماشین است، داستان را به سمت‌و‌سویی دیگر می‌برد. وحید قربانی‌نژاد شلمانی دو پیچش عجیب در سیر داستان کوتاه خود تعبیه کرده است و در دو بزنگاه شما را غافلگیر می‌کند. این کتاب صوتی به همت نشر صوتی گیوا منتشر شده است و آن را با صدای حسین نصیری می‌شنوید.

داستان کوتاه در ادبیات فارسی قدمتی صدساله دارد. این ژانر ادبی در تاریخ ادبیات ایران با انتشار مجموعه داستان یکی بود یکی نبود اثر محمدعلی جمالزاده آغاز شد و بعدتر سکان این کشتی به نویسندگانی همچون ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری، صادق چوبک، صادق هدایت و... سپرده شد. اکنون و با گذشت بیش از یک سده از متولد‌شدن نخستین داستان کوتاه فارسی، نویسندگان جوان پا به میدان گذاشته‌اند و نام‌های تازه‌ای در قفسه‌ٔ داستان کوتاه کتاب‌فروشی‌ها به چشم می‌خورد. وحید قربانی‌نژاد شلمانی یکی از این نام‌هاست. 

کتاب صوتی باد می‌ وزد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌های کوتاه ایرانی علاقه‌مند هستید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

درباره وحید قربانی‌نژاد شلمانی

این نویسنده در تیر ماه ۱۳۶۴ چشم به جهان گشود. وحید قربانی‌نژاد شلمانی از سال ۱۳۸۰ و در ۱۶سالگی به وبلاگ‌نویسی روی آورد و در سال ۱۳۹۷ موفق شد نخستین کتاب خود را منتشر کند: مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با عنوان «تاریک، سرد و بی‌نهایت طولانی». «شب قداره‌های بلند» نام کتاب دیگر وحید قربانی‌نژاد شلمانی است.

بخشی از کتاب باد می‌ وزد

«راننده اما انگار هنوز قانع نشده بود که زن این وقت شب توی خیابان خلوت چه می‌کند. گفت: البته جسارته. به منم ارتباطی نداره. اما خوب خطرناکه شما این وقت شب بیرون خونه باشید اونم توی این محله‌ها. من‌که مَردم می‌ترسم به مولا. چند ساله تو این خط کار می‌کنم. 3 تا از بچه‌های همین خط رو کشتن تو جاده. همین‌جوری الکیا. نه پولشون رو ورداشتن نه ماشین رو. لاکردارا معلوم نبود چی می‌خواستن. اصن خانم بعضیا مریضن.

و باز سعی کرد نگاه دقیق‌تری به زن بیندازد. توی تاریکی ماشین فقط چشم‌های زن معلوم بود، زن هم این‌بار از توی آینه به چشم‌های مرد خیره شد و با چشمانی بی‌حالت به صورتش زل زده بود و انگار می‌خواست او را از رو ببرد. مرد از حالت‌های زن کمی ترسید و پایش را بیشتر روی گاز فشار داد و تاکسی بی‌جان ناله‌کنان سرعتش بیشتر شد و توی تاریکی جاده راهش را ادامه می‌داد.»

مهدی
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

نه اینکه ارزش گوش دادن داشته باشه بلکه خیلی عالیه داستان داری غافل گیری است

Noor
۱۴۰۲/۱۲/۱۲

داستان کوتاه جالبی بود. پایانش غافلگیرکننده است

naqme
۱۴۰۱/۱۲/۱۶

همین بود ؟؟؟پول ۲خط داستان و دادم ؟واقعا مسخره بود کارتون

زمان

۱۴ دقیقه

حجم

۱۰٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۴ دقیقه

حجم

۱۰٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۳,۹۰۰
تومان